
کتاب خانه درختی ۲۶ طبقه
معرفی کتاب خانه درختی ۲۶ طبقه
کتاب «خانهدرختی ۲۶ طبقه» نوشتهٔ اندی گریفیتس با تصویرگری تری دنتون و ترجمهٔ فرناز حیدری، اثری از نشر نارنگی است که در قالب یک داستان طنز و ماجراجویانه برای نوجوانان منتشر شده است. این کتاب دومین جلد از مجموعهٔ خانهدرختی است و ماجراهای عجیب و غریب دو دوست به نامهای اندی و تری را در خانهدرختی خارقالعادهشان روایت میکند. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب خانه درختی ۲۶ طبقه
«خانهدرختی ۲۶ طبقه» اثری داستانی و طنزآمیز است که در قالب رمان نوجوان روایت میشود. این کتاب ادامهای بر جلد قبلی یعنی «خانهدرختی ۱۳ طبقه» است و با افزودن سیزده طبقه جدید، دنیای شگفتانگیزتری را پیش روی خواننده میگذارد. ساختار کتاب بر پایهٔ روایت اولشخص اندی شکل گرفته و با تصاویر فراوان و شوخطبعی خاص، فضای پرهیجان و خلاقانهای را خلق کرده است. داستان حول محور دو دوست نویسنده و تصویرگر میچرخد که در خانهدرختی عجیب خود زندگی میکنند و هر بار با چالشها و ماجراهای تازهای روبهرو میشوند. این خانهدرختی پر از امکانات عجیب مثل پیست ماشین کوبنده، رمپ اسکیت، گاو وحشی مکانیکی، استودیوی ضبط، روبات بستنیساز و حتی هزار توی مرگ است. روایت کتاب با شوخیهای کلامی، دیالوگهای بامزه و اتفاقات غیرمنتظره، مخاطب را به دنیایی فانتزی و پر از تخیل میبرد. در کنار ماجراهای اصلی، داستانهایی فرعی دربارهٔ گذشتهٔ شخصیتها و نحوهٔ آشنایی آنها نیز روایت میشود که به جذابیت اثر میافزاید.
خلاصه کتاب خانه درختی ۲۶ طبقه
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند! داستان «خانهدرختی ۲۶ طبقه» با معرفی اندی و تری آغاز میشود که در خانهدرختی عجیب و غریب خود زندگی میکنند؛ خانهای که حالا ۲۶ طبقه دارد و هر طبقهاش پر از امکانات عجیب است. اندی نویسندهٔ داستانهاست و تری تصویرگر آنها. ماجرا از جایی شروع میشود که ناشرشان، آقای دماغگنده، از آنها میخواهد کتاب جدیدشان را تا جمعه آماده کنند. اما اتفاقات غیرمنتظره یکی پس از دیگری رخ میدهد: کوسهها زیرشلواری تری را میخورند و مریض میشوند، جیل (دوست حیواندوستشان) برای نجات کوسهها وارد ماجرا میشود و همه با هم به جراحی کوسهها میپردازند. در خلال این ماجراها، داستان آشنایی اندی و تری نیز روایت میشود که با شوخی و ارجاع به افسانههای معروف مثل هانسل و گرتل و شنل قرمزی همراه است. در ادامه، پای دزدان دریایی و کاپیتان سرچوبی به داستان باز میشود. اندی، تری و جیل به همراه حیواناتشان توسط کاپیتان سرچوبی اسیر میشوند و باید راهی برای فرار پیدا کنند. ماجراهای پرهیجان و طنزآمیز، از نبرد با دزدان دریایی تا فرار با قایق پدالی و ساختن خانهدرختی از بقایای کشتی غرقشده، یکی پس از دیگری رخ میدهد. در نهایت، خانهدرختی ۲۶ طبقه به نمادی از دوستی، خلاقیت و ماجراجویی تبدیل میشود و شخصیتها با همکاری و شوخطبعی از پس مشکلات برمیآیند.
چرا باید کتاب خانه درختی ۲۶ طبقه را بخوانیم؟
این کتاب با فضای فانتزی و طنزآمیزش، دنیایی پر از تخیل و ماجرا را پیش روی مخاطب میگذارد. ترکیب داستانسرایی خلاقانه با تصاویر جذاب، تجربهای متفاوت از خواندن را رقم میزند. «خانهدرختی ۲۶ طبقه» نهتنها سرگرمکننده است، بلکه به اهمیت دوستی، همکاری و خلاقیت در مواجهه با چالشها اشاره دارد. روایت پرکشش و اتفاقات غیرمنتظره، خواننده را تا پایان با خود همراه میکند و باعث میشود لحظهای از ماجراها جدا نشود. این کتاب میتواند به تقویت قوهٔ تخیل و علاقه به مطالعه در نوجوانان کمک کند و فرصتی برای خندیدن و لذتبردن از یک داستان پرهیجان فراهم آورد.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای نوجوانان و جوانانی مناسب است که به داستانهای ماجراجویانه، طنز و فانتزی علاقه دارند. همچنین برای کسانی که دوست دارند دنیایی پر از اختراعات عجیب، شخصیتهای بامزه و اتفاقات غیرمنتظره را تجربه کنند، انتخاب مناسبی است. اگر کسی به دنبال داستانی برای فرار از روزمرگی و ورود به دنیایی پر از خنده و هیجان باشد، «خانهدرختی ۲۶ طبقه» میتواند گزینهٔ خوبی باشد.
بخشی از کتاب خانه درختی ۲۶ طبقه
«خانهدرختی هم خانهی ماست و هم جایی که باهم کتاب مینویسیم. من ماجرای کتابها را مینویسم و تری تصویر آنها را میکشد. البته تری بعضیوقتها کمی هم موذی میشود... اما بیشتر اوقات باهم خوبیم. اگر شما هم مثل بیشتر خوانندههای ما باشید، احتمالاً بخواهید بدانید من و تری چطور باهم آشنا شدهایم. خب داستانش طولانی است. ولی از آن داستانهای هیجانانگیز است... بود. نبود. در سرزمینی دوری شهر بسیار بزرگی بود... و در آن شهر خیلی بزرگ، برج خیلی بلندی بود... و در آن اتاق پسر کوچکی زندگی میکرد که خیلی تنها بود چون هیچ دوستی نداشت. چون پدر و مادرش فکر میکردند دوستها خیلی خطرناکاند. راستش آنها فکر میکردند همهچیز خطرناک است. آنها حتی اجازه نمیدادند که پسر کوچولو از آپارتمان بیرون برود. او توی یک اتاق تشکپوش زندگی میکرد. توی یک تخت تشکی غیرقابلسقوط میخوابید و روی یک صندلی تشکی غیرقابلسقوط مینشست که برای اطمینان بیشتر رویش کیسهی هوا و کمربند ایمنی هم نصب کرده بودند. او هیچوقت نمیتوانست یک غذای درستوحسابی بخورد. پدر و مادرش تمام غذاهایش را پوره میکردند تا خیالشان راحت باشد که خفه نمیشود و غذاها را سرد به او میخوراندند تا مطمئن شوند نسوزد. تا اینکه یک روز به نظرشان آمد که حتی غذای پورهشدهی سرد هم احتمال خطر زیادی دارد و بهجایش به پسر کوچولو سرم آیوی وصل کردند.»
حجم
۲۷٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۳۳۲ صفحه
حجم
۲۷٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۳۳۲ صفحه