
کتاب گفت و گوی دوراس / گدار
معرفی کتاب گفت و گوی دوراس / گدار
کتاب الکترونیکی گفتوگوی دوراس/ گدار با عنوان انگلیسی Duras/ Godard dialogues نوشتهٔ «سیریل بِگَن» با ترجمهٔ «قاسم روبین» در سال ۱۳۹۷ توسط نشر مرکز منتشر شده است. این کتاب مجموعهای از سه گفتوگوی مفصل میان دو چهرهٔ برجستهٔ هنر معاصر، «مارگریت دوراس» و «ژانلوک گدار»، است که در سالهای ۱۹۷۹، ۱۹۸۰ و ۱۹۸۷ انجام شدهاند. محوریت این گفتوگوها بر رابطهٔ میان نویسندگی و فیلمسازی، بازنمایی و امر بازنماییناپذیر و تأملات شخصی و حرفهای این دو هنرمند استوار است. نسخهٔ الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب گفت و گوی دوراس / گدار
در کتاب «گفتوگوی دوراس/ گدار»، «سیریل بگن» سه مصاحبهٔ عمیق و چندلایه را گردآوری کرده که میان «مارگریت دوراس» (نویسنده و فیلمساز فرانسوی) و «ژانلوک گدار» (فیلمساز و نظریهپرداز سینما) شکل گرفته است. این کتاب در قالب گفتوگو تنظیم شده و ساختار آن بر پایهٔ تبادل اندیشه و تجربهٔ میان دو هنرمند است. هر گفتوگو در دورهای متفاوت از زندگی و کار حرفهای ایندو انجام شده و بازتابدهندهٔ تحولات فکری و هنری آنهاست. موضوعات اصلی کتاب حول نسبت متن و تصویر، نقش زبان در سینما، تجربههای زیستهٔ شخصی و حرفهای و تأثیر متقابل ادبیات و سینما میچرخد.
کتاب «گفتوگوی دوراس/ گدار» نهتنها به دغدغههای هنری و فلسفی «دوراس» و «گدار» میپردازد، بلکه به زمینههای اجتماعی و تاریخی فعالیت آنها نیز اشاره دارد. این اثر برای علاقهمندان به هنر معاصر، سینما و ادبیات فرصتی فراهم میکند تا از زاویهای نزدیکتر با ذهنیت و جهانبینی این دو چهرهٔ تأثیرگذار آشنا شوند.
درباره ژانلوک گدار
«ژانلوک گدار» در ۳ دسامبر ۱۹۳۰ در پاریس و در خانوادهای ثروتمند و اهل فرهنگ با اصالت سوئیسی به دنیا آمد. پدرش پزشکی فرانسوی بود که تابعیت سوئیس را پذیرفته بود و مادرش دختر یک بانکدار فرانسوی بود. با آغاز جنگ جهانی دوم، والدینش او را برای امنیت بیشتر به سوئیس فرستادند. «گدار» بعدها پدرش را سرچشمهٔ دلبستگیاش به رمانتیسیسم آلمانی و مادرش را عامل علاقهمندیاش به داستان میدانست. دوران کودکیاش در میان کتابها، فوتبال و سفر به املاک خانوادگی کنار دریاچهٔ ژنو گذشت. در اواخر دههٔ ۱۹۴۰ به پاریس بازگشت و از دانشگاه سوربن در رشتهٔ مردمشناسی فارغالتحصیل شد، اما بهخاطر روحیهٔ سرکش و نافرمانی از سنتهای خانوادگی پروتستانی خود، مسیرش را بهسمت سینما تغییر داد. خانوادهاش این انتخاب را نوعی لجبازی نوجوانانه میدانستند و در سال ۱۹۵۲ برای واداشتن او به «رفتار درست»، حمایت مالیشان را قطع کردند. در همین دوران، «گدار» همراه گروهی از دوستانش مجلهای سینمایی به نام «لا گازت دو سینما» (La Gazette du Cinéma) را بنیان گذاشت که تنها پنج شماره، از مه تا نوامبر ۱۹۵۰، منتشر شد.
«گدار» دو بار ازدواج کرد و هر دو همسرش، «آنا کارینا» و «آنه ویازمسکی»، بازیگر بودند و در فیلمهای متعددی از او ایفای نقش کردند. همکاری «گدار» و «کارینا» به خلق برخی از درخشانترین آثار او از جمله «گذران زندگی» (۱۹۶۲)، «دستهٔ جداافتادهها» (۱۹۶۴) و «پییرو خله» (۱۹۶۵) انجامید؛ همکاریای که مجلهٔ «فیلممیکر» آن را از تأثیرگذارترین مشارکتهای تاریخ سینما توصیف کرده است.
بهعنوان یکی از چهرههای برجستهٔ موج نوی فرانسه، «گدار» در روایت، تدوین و فیلمبرداری شیوهای نوآورانه بهکار بست و زبان سینما را دگرگون ساخت. او تقریباً همیشه مؤلف کامل آثارش بود؛ از کارگردانی گرفته تا نگارش فیلمنامه و حتی نظارت بر تدوین. فیلم «ازنفسافتاده» نخستین بار نام او را در سطح جهانی مطرح کرد و به تثبیت جریان موج نو یاری رساند. «گدار» در بسیاری از آثارش دیدگاههای سیاسیاش را بیان میکرد؛ آمیزهای از اگزیستانسیالیسم و اندیشههای مارکسیستی. با گذر زمان، مواضع سیاسیاش تعدیل شد و در آثار متأخرش بیشتر به کاوش در بازنمایی و تعارضهای انسانی از منظر اومانیستی و مارکسیستی پرداخت.
«ژانلوک گدار» که بسیاری او را تأثیرگذارترین فیلمساز فرانسوی پس از جنگ جهانی دوم میدانند، در ۱۳ سپتامبر ۲۰۲۲ در خانهاش در شهر «رول» سوئیس با انتخاب مرگ خودخواسته درگذشت.
درباره مارگریت دوراس
«مارگریت ژرمن ماری دونادیو»، که با نام ادبی «مارگریت دوراس» (Marguerite Duras) شناخته میشود، در ۴ آوریل ۱۹۱۴ در هندوچین فرانسه (ویتنام امروزی) زاده شد. خانوادهٔ او در سال ۱۹۱۸ به «پنومپن»، پایتخت «کامبوج»، نقل مکان کردند. پدرش، معلم ریاضیات، هنگام بازگشت به فرانسه در پی بیماری درگذشت و مادرش که پس از مرگ همسر در شرایط دشوار بهتنهایی بار خانواده را بر دوش میکشید، به تدریس در روستاهای حاشیهٔ رود «مکونگ» روی آورد. تجربهٔ زندگی در فقر، دوستی با مردم بومی و فقدان پدر بعدها به عناصر پررنگی در جهان داستانی «دوراس» تبدیل شد.
او در سال ۱۹۲۹ برای ادامهٔ تحصیل به «سایگون» رفت و در همانجا دل به جوانی چینی بست؛ عشقی نافرجام که بعدها الهامبخش رمان «عاشق» شد و جایزهٔ گنکور را برایش به ارمغان آورد. او در ۱۸سالگی به پاریس رفت و در دانشگاه سوربن تحصیل کرد؛ ابتدا در رشتهٔ علوم سیاسی و سپس در رشتهٔ حقوق. «دوراس» مدتی عضو حزب سوسیالیست فرانسه بود و گرایشهای چپگرایانهاش را تا پایان عمر حفظ کرد.
«دوراس» بهعنوان نویسندهای نوآور، در عرصهٔ رماننویسی سبکهای تازهای را آزمود و به نثر فرانسوی حیاتی دوباره بخشید؛ از این رو به او لقب «بانوی رماننویسی مدرن» را دادهاند. او در اکتبر ۱۹۸۸ دچار کما شد، اما پس از پنج ماه بهطرز معجزهآسایی به هوش آمد. با وجود این، سالها درگیر اعتیاد به الکل بود و در نهایت به سرطان مری مبتلا شد.
«مارگریت دوراس» سرانجام در روز یکشنبه، ۳ مارس ۱۹۹۶، در ۸۲سالگی چشم از جهان فروبست.
خلاصه کتاب گفت و گوی دوراس / گدار
در این کتاب، سه گفتوگوی مفصل میان «مارگریت دوراس» و «ژانلوک گدار» ثبت شده که هرکدام در بستر زمانی و موقعیتی متفاوت رخ دادهاند. محور اصلی این گفتوگوها بررسی رابطهٔ میان نوشتن و فیلمسازی است؛ جایی که «دوراس» بهعنوان نویسندهای که فیلم میسازد و «گدار» بهعنوان فیلمسازی که با ادبیات درگیر است، تجربیات و دیدگاههای خود را به اشتراک میگذارند. آنها دربارهٔ چگونگی پیوند متن و تصویر، نقش صدا و سکوت در سینما و مرزهای بازنمایی و امر بازنماییناپذیر بحث میکنند. «دوراس» بر اهمیت متن و کلام در سینما تأکید دارد و معتقد است بدون متن، سینما معنای خود را از دست میدهد. «گدار» نیز از تلاش برای یافتن تعادلی میان تصویر و کلمه سخن میگوید و به تجربههای شخصی خود در ساخت فیلمهایی اشاره میکند که در آنها متن بر تصویر غالب است یا برعکس.
در خلال این گفتوگوها، موضوعات متنوعی همچون نقش زنان در هنر، تجربهٔ زیستهٔ کودکی، تأثیر سیاست و اجتماع بر هنر و حتی مسائل خانوادگی و روابط انسانی مطرح میشود. هر دو هنرمند با زبانی صریح و گاه کنایهآمیز، به نقد وضعیت سینما و ادبیات معاصر میپردازند و از دغدغههای شخصی و حرفهای خود میگویند. کتاب «گفتوگوی دوراس/ گدار» تصویری زنده و چندوجهی از دو ذهن خلاق ارائه میدهد که در مرز میان نوشتن و تصویرسازی پیوسته در حال جستوجو و تجربهاند.
چرا باید کتاب گفت و گوی دوراس / گدار را بخوانیم؟
این کتاب فرصتی کمنظیر برای ورود به جهان فکری دو هنرمند برجسته است که هریک بهتنهایی تأثیر عمیقی بر سینما و ادبیات معاصر داشتهاند. گفتوگوهای «دوراس» و «گدار» نهتنها به مسائل فنی و نظری هنر میپردازد، بلکه لایههایی از تجربهٔ زیسته، دغدغههای فلسفی و نگاه انتقادی به جامعه و هنر را نیز آشکار میکند. خواندن این کتاب برای کسانی که به نسبت میان متن و تصویر و مرزهای خلاقیت هنری علاقهمندند الهامبخش و چالشبرانگیز خواهد بود. همچنین این اثر نمونهای از گفتوگوهای عمیق و بیواسطه میان دو ذهن جستوجوگر است که در آن پرسشها و تردیدها به اندازهٔ پاسخها اهمیت دارند.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای علاقهمندان به سینما، ادبیات، نظریهپردازی هنر و مطالعات میانرشتهای مناسب است. همچنین به کسانی که دغدغهٔ نسبت میان نوشتن و تصویرسازی یا تجربههای هنری نوآورانه را دارند پیشنهاد میشود.
بخشی از کتاب گفت و گوی دوراس / گدار
«در گفتوگوی سهگانهٔ گدار و دوراس در این کتاب، علاوه بر تبعات ادبی ـ سینمایی، به تأثیرپذیریهای متقابل هم اشاره میشود. در اوایل دههٔ ۸۰، بعد از یک دهه فیلمسازی سیاسی و تجربهٔ ویدئو و دوری از چرخهٔ رسمی تولید، گدار دوباره به ساختن فیلمهایی میپردازد که برای بیشتر دیده شدن تولید میشوند، و این همان دورهٔ موسوم به «تولد دوباره» است. دوراس هم در همان سالها از سبک نوشتنِ ده سال پیشِ خود تا حدودی فاصله میگیرد و سبکی متفاوت از سیاق فیلمنامهای پیشه میکند. توفیق ادبی رمانِ عاشق (۱۹۸۴) همزمان است با دوری جستن از فعالیت سینمایی ــ فیلمِ بچهها (۱۹۸۵) را در اواخر همین دوره ساخت. در همین دورهٔ تحولات، دیدارها متمرکز میشود به نوشتن و فیلم ساختن. گدار از آرزوی از دست رفتهٔ نویسنده شدن میگوید، دوراس از سینما میگوید، رودرروی «بزرگترین کنشگر برای رهایی سینمای جهانی» از قید و بندهای کهنه. گدار را خلاقترین فیلمساز میداند، و حاضر نیست برای خیلی از نامداران هورا بکشد. البته نه گدار و نه دوراس، طی گفتوگوهاشان، از فیلمسازانی که در عرصهٔ کلام/تصویر دغدغهٔ بیشوکم مشابهی دارند نام نمیبرند، جز اشارهٔ کوتاه و گذرای گدار به ژان اُستاش و گارِل (در گفتوگوی ۱۹۸۷) اما از ژانماری اشتروب و دانیل هوئیه یا شانتال آکرمن و هانس یونگر سیبربرگ یادی نمیکنند ــ و این پیش از آن که واکنشی باشد به اسلوب زیباییشناسانه، نشانهٔ نادیده گرفتن منزلت اینان است. بسیاری از فیلمسازانی که در دورهای بر تفکیک و ناهمزمانی تصویر و صدا تأکید داشتند و آثار ماندگاری در این زمینه خلق کردند حالا تلقی دیگری دارند، تنها گدار و اشتروب کماکان این راه را به جد تا به امروز ادامه دادهاند. نکتهٔ آخر این که دلیل انتشار گفتوگوی دوراس و گدار رویکرد مخاطبان جدید به آثار این دو هنرمند است.»
حجم
۱۷۵٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۴۸ صفحه
حجم
۱۷۵٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۴۸ صفحه