تا ۷۰٪ تخفیف رؤیایی در کمپین تابستانی طاقچه! 🧙🏼🌌

کتاب شگفتی
معرفی کتاب شگفتی
کتاب الکترونیکی «شگفتی» (Wonder) نوشتهٔ «آر. جی. پالاسیو» با ترجمهٔ «نهال سهیلیفر» و همکاری نشر نارنگی و آباژور، داستانی در ژانر نوجوان و رمان اجتماعی است که به زندگی پسری متفاوت به نام «آگوست» میپردازد. این کتاب با روایتهایی از زاویهدید شخصیتهای مختلف، به موضوع پذیرش تفاوتها، دوستی و چالشهای اجتماعی میپردازد. نسخه الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب شگفتی
«شگفتی» اثری است که در فضای مدرسه و خانواده میگذرد و داستان پسری به نام «آگوست» را روایت میکند که با تفاوتهای ظاهری چشمگیری به دنیا آمده است. کتاب در سالهای اخیر نوشته شده و به سرعت در میان نوجوانان و بزرگسالان محبوبیت یافته است. روایت داستان از زبان شخصیتهای مختلف، از جمله خود آگوست، خواهرش و دوستانش، باعث میشود خواننده با لایههای گوناگون احساسات و واکنشهای اطرافیان نسبت به تفاوتها آشنا شود. دغدغهٔ اصلی کتاب، مواجهه با قضاوتهای اجتماعی، تلاش برای پذیرفتهشدن و اهمیت مهربانی در روابط انسانی است. نویسنده با انتخاب فضای مدرسه و خانواده، موقعیتهایی را به تصویر میکشد که بسیاری از نوجوانان با آنها روبهرو میشوند و از خلال این موقعیتها، به موضوعات مهمی چون دوستی، شجاعت و پذیرش خود میپردازد. این کتاب با وجود روایت ساده، به مسائل عمیق انسانی اشاره دارد و مخاطب را به تأمل دربارهٔ رفتارهای روزمره و تأثیر آنها بر دیگران دعوت میکند.
خلاصه کتاب شگفتی
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند! داستان «شگفتی» با معرفی «آگوست»، پسری دهساله که با تفاوتهای ظاهری به دنیا آمده، آغاز میشود. او تا پیش از این هرگز به مدرسه نرفته و بیشتر وقتش را در خانه با خانواده و چند دوست نزدیک میگذراند. با تصمیم خانواده، آگوست قرار است برای اولین بار به مدرسه برود و این موضوع برایش اضطراب و نگرانی به همراه دارد. ورود به مدرسه، آگوست را با چالشهای تازهای روبهرو میکند؛ از نگاههای خیره و قضاوتهای دیگران گرفته تا تلاش برای پیدا کردن دوست و جا افتادن در جمع همکلاسیها. روایت داستان از زاویهدید شخصیتهای مختلف، از جمله خواهرش «ویا»، دوستانش «جک ویل» و «شارلوت»، و حتی برخی بزرگترها، باعث میشود خواننده با احساسات و دغدغههای هرکدام آشنا شود. در طول داستان، آگوست با رفتارهای گوناگون همکلاسیها مواجه میشود؛ برخی با مهربانی و حمایت، برخی با بیتفاوتی یا حتی آزار. او در این مسیر یاد میگیرد که چگونه با تفاوتهایش کنار بیاید و اعتمادبهنفس پیدا کند. داستان بدون افشای پایان، بر اهمیت مهربانی، شجاعت و پذیرش خود تأکید دارد و نشان میدهد که هر فردی، صرفنظر از ظاهر، شایستهٔ احترام و دوستی است.
چرا باید کتاب شگفتی را خواند؟
این کتاب با روایت چندصدایی و پرداختن به موضوع تفاوتهای ظاهری و اجتماعی، فرصتی فراهم میکند تا مخاطب با دنیای درونی نوجوانی متفاوت آشنا شود. «شگفتی» به شکل ملموسی نشان میدهد که مهربانی و پذیرش، چطور میتواند فضای اطراف را تغییر دهد و به رشد فردی و اجتماعی کمک کند. خواندن این اثر، نگاه تازهای به موضوع قضاوت، دوستی و شجاعت میدهد و مخاطب را به همدلی و درک بهتر دیگران دعوت میکند.
خواندن کتاب شگفتی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای نوجوانان، والدین، معلمان و هر کسی که دغدغهٔ پذیرش تفاوتها، دوستی و رشد فردی دارد مناسب است. همچنین برای کسانی که با چالشهای اجتماعی یا اضطراب ورود به محیطهای جدید روبهرو هستند، میتواند الهامبخش و راهگشا باشد.
فهرست کتاب شگفتی
کتاب «شگفتی» داستانی است و فهرست فصلهای آن بر اساس شخصیتهایی که روایت را بر عهده دارند تنظیم شده است: - بخش اول: آگوست روایت آغازین داستان از زبان آگوست و تجربههای او از ورود به مدرسه و مواجهه با چالشهای جدید. - بخش دوم: ویا خواهر آگوست، از زاویهٔ دید خود، احساسات و نگرانیهایش دربارهٔ برادرش و خانواده را بیان میکند. - بخش سوم: سامر یکی از دوستان آگوست که نقش مهمی در حمایت از او دارد و روایتگر بخشی از داستان است. - بخش چهارم: جک دوست دیگر آگوست که رابطهٔ پیچیدهای با او دارد و از نگاه خودش ماجراها را تعریف میکند. - بخش پنجم: جاستین دوست ویا که با ورودش به خانواده، زاویهٔ دید تازهای به داستان میآورد. - بخش ششم: آگوست بازگشت روایت به آگوست و ادامهٔ مسیر رشد و تغییر او. - بخش هفتم: میراندا دوست قدیمی ویا که نقش مهمی در زندگی خانواده دارد و بخشی از داستان را روایت میکند. - بخش هشتم: آگوست پایانبندی داستان از زبان آگوست و جمعبندی تجربههای او. هر بخش با تمرکز بر احساسات و تجربههای شخصیت مربوطه، به درک عمیقتر از موقعیتها و روابط داستان کمک میکند.
بخشی از کتاب شگفتی
«من میدانم که یک بچهی دهسالهی عادی نیستم. منظورم این است که. خب بله. کارهای عادی انجام میدهم. بستنی میخورم. دوچرخهسواری میکنم. توپبازی میکنم. ایکسباکس دارم. همچین چیزهایی باعث میشوند عادی باشم. اینطور حدس میزنم. و احساس عادی بودن هم دارم. از درون. ولی میدانم که بچههای عادی باعث نمیشوند که در زمینبازی بقیهی بچههای عادی جیغوداد بکشند و فرار کنند. میدانم که بچههای عادی وقتی جایی میروند بقیه بهشان زل نمیزنند. اگر چراغ جادو پیدا میکردم و میتوانستم یک آرزو بکنم، آرزو میکردم صورتی معمولی داشته باشم تا دیگر کسی به من زل نزند. آرزو میکردم که بتوانم در خیابان قدم بزنم بدون اینکه وقتی بقیه چشمشان به من افتاد رویشان را برگردانند. من اینطور فکر میکنم: تنها دلیل اینکه عادی نیستم این است که به چشم هیچکس دیگری عادی نمیآیم. اما تا الان دیگر یکجورهایی به ظاهرم عادت کردم. بلدم چطور وانمود کنم قیافههایی که مردم با دیدنم به خودشان میگیرند را نمیبینم. همهمان در اینجور کارها دیگر تقریباً خوب شدهایم؛ همهمان یعنی من، مامان و بابا و ویا. راستش حرفم را پس میگیرم: ویا خیلی در این جور کارها خوب نیست. وقتی بقیه رفتار بیادبانهای دارند خیلی کفری میشود.»
حجم
۱٫۲ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۳۴۵ صفحه
حجم
۱٫۲ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۳۴۵ صفحه