کتاب ویترین جدید
معرفی کتاب ویترین جدید
کتاب ویترین جدید نوشتهٔ جمعی از نویسندگان و ترجمهٔ محمدعلی مهمان نوازان است. انتشارات علمی و فرهنگی این مجموعه داستان کوتاه جهان را منتشر کرده است.
درباره کتاب ویترین جدید
کتاب ویترین جدید مجموعه داستان کوتاهی نوشتهٔ نیکولاسا مُوهر، ای. ال. دکتروف، ماریا آمپارو داویلا، گریس اوگات، کن سارو، الکساندر یاشین، رومش گونسکرا، رینالدو آرناس و فتحی غانم است. عنوان برخی از داستانهای این مجموعه عبارت است از «شکارچی»، «پایان یک کشمکش»، «آفریقا خورشیدش را میکُشد»، «باقرقرهٔ مُرده» و «برج بلور».
میدانیم که داستان کوتاه به داستانهایی گفته میشود که کوتاهتر از داستانهای بلند باشند. داستان کوتاه دریچهای است که به روی زندگی شخصیت یا شخصیتهایی و برای مدت کوتاهی باز میشود و به خواننده امکان میدهد که از این دریچهها به اتفاقاتی که در حال وقوع هستند، نگاه کند. شخصیت در داستان کوتاه فقط خود را نشان میدهد و کمتر گسترش و تحول مییابد. گفته میشود که داستان کوتاه باید کوتاه باشد، اما این کوتاهی حد مشخص ندارد. نخستین داستانهای کوتاه اوایل قرن نوزدهم میلادی خلق شدند، اما پیش از آن نیز ردّپایی از این گونهٔ داستانی در برخی نوشتهها وجود داشته است. در اوایل قرن نوزدهم «ادگار آلن پو» در آمریکا و «نیکلای گوگول» در روسیه گونهای از روایت و داستان را بنیاد نهادند که اکنون داستان کوتاه نامیده میشود. از عناصر داستان کوتاه میتوان به موضوع، درونمایه، زمینه، طرح، شخصیت، زمان، مکان و زاویهدید اشاره کرد. تعدادی از بزرگان داستان کوتاه در جهان «آنتوان چخوف»، «نیکلای گوگول»، «ارنست همینگوی»، «خورخه لوئیس بورخس» و «جروم دیوید سالینجر» و تعدادی از بزرگان داستان کوتاه در ایران نیز «غلامحسین ساعدی»، «هوشنگ گلشیری»، «صادق چوبک»، «بهرام صادقی»، «صادق هدایت» و «سیمین دانشور» هستند.
خواندن کتاب ویترین جدید را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران داستانهای خارجی و علاقهمندان به قالب داستان کوتاه پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب ویترین جدید
«از زمانی که آلفردو فوئنتس، نویسندهٔ برجستهٔ کوبایی، به میامی آمده بود ــ درواقع پس از آنکه ماجراهای بسیاری را برای گریختن از سرزمین مادریاش پشتسر گذاشته بود ــ حتی یک خط مطلب ننوشته بود.
به دلایلی، از روزی که به آنجا آمده بود ــ که حالا تقریباً پنج سال میشد ــ تمام دعوتهایی را که برای سخنرانی در گردهماییها و شرکت در رخدادهای فرهنگی و مجامع روشنفکری از او به عمل میآمد، میپذیرفت، و در مهمانیهای ادبی و ضیافتهای شامی که بیشک در آنها مهمان افتخاری محسوب میشد، شرکت میکرد. به همین دلیل، فرصت سر خاراندن هم نداشت، چه برسد به اینکه بخواهد در مورد رُمانش یا شاید داستان بلندی فکر کند که سالها بود آن را در ذهن داشت و شخصیتهای اصلی آن، یعنی برتا، نیکولاس، دِلفین، دانیل، و اُلگا مرتباً با هم در رقابت بودند که توجه او را به خود جلب کنند و اصرار داشتند که برای وضعیت نامناسب آنها چارهای بیندیشد.
اصول اخلاقی برتا، موضع سفتوسخت نیکولاس در برابر عادات پیشپاافتاده، هوش سرشار دِلفین، روحیهٔ انزواطلب دانیل، و خردمندی پنهان و جالب اُلگا دقت و توجه وافری را طلب میکرد که او از عهدهٔ آن برنمیآمد. در ضمن، آنها دائماً او را سرزنش میکردند و آلفردو احساس میکرد علت آن، وقت زیادی است که او به دیگران اختصاص میدهد.
تأسفآورتر از همه این بود که خود آلفردو هم از آن مجالس تنفر داشت، اما قادر نبود دعوتنامههای محبتآمیزی را که به دستش میرسید، رد کند (اصلاً مگر دعوتی هم وجود دارد که محبتآمیز نباشد؟) پس همیشه قبول میکرد. حضور در آن مجالس و سرزندگی و خوشبرخوردیاش او را انگشتنمای خاص و عام کرده بود، بهخصوص در بین نویسندگان آن شهر که آلفردو را مرد سبکسری میدانستند که خیلی هم فخرفروشی میکرد.»
حجم
۱۴۵٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۹۰ صفحه
حجم
۱۴۵٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۹۰ صفحه