
کتاب دختری با چشمان توخالی
معرفی کتاب دختری با چشمان توخالی
معرفی کتاب دختری با چشمان توخالی
کتاب الکترونیکی «دختری با چشمان توخالی» (The Girl with Hollow Eyes) نوشتهٔ «چارلی دانلی» با ترجمهٔ «زینب شاکر» و نشر «نیلدلراستایسون» اثری در ژانر جنایی و معمایی است که به بررسی یک پروندهٔ قتل خانوادگی و پیامدهای روانی و اجتماعی آن میپردازد. داستان حول محور دختری نوجوان میچرخد که پس از قتل خانوادهاش، متهم اصلی پرونده شناخته میشود و باید برای اثبات بیگناهی خود بجنگد. نسخه الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب دختری با چشمان توخالی
این رمان در فضای معاصر و در ایالت ویرجینیای آمریکا روایت میشود و با تمرکز بر یک پروندهٔ جنایی پر سر و صدا، به بررسی ابعاد مختلف عدالت، رسانه و تاثیرات روانی یک فاجعه بر بازماندگان میپردازد. داستان با قتل فجیع خانوادهٔ کوینلان آغاز میشود و الکساندرا، دختر نوجوان خانواده، به عنوان تنها بازمانده و مظنون اصلی دستگیر میشود. روند داستان از دو زاویهٔ اصلی پیش میرود: یکی روایت شب حادثه و دیگری دادگاه و تلاش وکیل مدافع برای اثبات بیگناهی الکساندرا. فضای داستان پر از تنش، سوءتفاهم و قضاوتهای شتابزده است و نویسنده با جزئیات دقیق، فضای دادگاه، بازجوییها و فشار رسانهها را به تصویر میکشد. کتاب در سالهای اخیر نوشته شده و با الهام از پروندههای واقعی، به نقد سیستم عدالت کیفری و نقش رسانهها در شکلدهی افکار عمومی میپردازد. در کنار روایت جنایی، روابط انسانی، آسیبهای روانی و چالشهای اخلاقی نیز در بطن داستان حضور پررنگی دارند.
خلاصه کتاب دختری با چشمان توخالی
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند! داستان با شبی خونین آغاز میشود؛ فردی ناشناس وارد خانهٔ خانوادهٔ کوینلان میشود و با شلیک تفنگ ساچمهای، پدر، مادر و پسر نوجوان خانواده را به قتل میرساند. تنها بازمانده، الکساندرا کوینلان، دختر هفدهسالهای است که در صحنهٔ جرم با لباس خواب خونین و اسلحهای در دست پیدا میشود. پلیس و رسانهها به سرعت او را متهم اصلی معرفی میکنند و لقب «دختری با چشمان توخالی» را به او میدهند. الکساندرا بازداشت و تحت بازجویی قرار میگیرد، اما به دلیل نبود شواهد کافی و تناقض در روایتها، وکیل مدافعی به نام گرت لنکستر وارد پرونده میشود تا از او دفاع کند. روند دادگاه، شهادتها و بازجوییها، فشار رسانهها و قضاوتهای عمومی، همگی بر زندگی الکساندرا سایه میاندازند. در طول داستان، تردیدها دربارهٔ گناهکار بودن یا بیگناهی او، و همچنین نقش پلیس و رسانهها در شکلگیری افکار عمومی، به چالش کشیده میشود. داستان تا جایی پیش میرود که حقیقت ماجرا و هویت قاتل واقعی همچنان در هالهای از ابهام باقی میماند و مخاطب را با پرسشهای اخلاقی و روانی دربارهٔ عدالت و حقیقت تنها میگذارد.
چرا باید کتاب دختری با چشمان توخالی را خواند؟
این کتاب با روایتی پرکشش و فضاسازی دقیق، مخاطب را به دل یک پروندهٔ جنایی پرابهام میبرد و نشان میدهد چگونه قضاوتهای شتابزده، فشار رسانهها و اشتباهات پلیسی میتواند سرنوشت یک نوجوان را برای همیشه تغییر دهد. «دختری با چشمان توخالی» علاوه بر جنبهٔ معمایی و هیجانانگیز، به موضوعات عمیقتری مانند آسیبهای روانی، بیاعتمادی به سیستم عدالت و تاثیرات اجتماعی یک فاجعه میپردازد. خواندن این اثر فرصتی است برای مواجهه با پرسشهای اخلاقی و انسانی در دل یک داستان جنایی.
خواندن کتاب دختری با چشمان توخالی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این رمان برای علاقهمندان به داستانهای جنایی، معمایی و دادگاهی مناسب است. همچنین کسانی که دغدغهٔ عدالت اجتماعی، تاثیر رسانهها و روانشناسی قربانیان را دارند، میتوانند از خواندن این کتاب بهرهمند شوند. برای کسانی که به دنبال داستانی پرتنش و چندلایه هستند، این اثر انتخابی قابل توجه است.
فهرست کتاب دختری با چشمان توخالی
- بخش اول: شاهد نهایی روایت شب حادثه و ورود پلیس به صحنهٔ جرم، بازجویی اولیه و دستگیری الکساندرا کوینلان. این بخش فضای جنایت و شوک اولیه را به تصویر میکشد. - بخش دوم: دادگاه و محاکمه تمرکز بر روند دادگاه، شهادت افسران پلیس، وکیل مدافع و خود الکساندرا. در این بخش، فشار رسانهها، قضاوت عمومی و چالشهای حقوقی برجسته میشود. - بخش سوم: بازجویی و پیامدها روایت بازجوییهای پلیسی، تاثیرات روانی حادثه بر الکساندرا و بررسی شواهد جدید. این بخش به آسیبهای روانی و اجتماعی بازمانده و نقد سیستم عدالت میپردازد. - بخش چهارم: حقیقت و ابهام تلاش برای کشف حقیقت، تردیدها دربارهٔ گناهکار بودن یا بیگناهی الکساندرا و نقش رسانهها در شکلدهی افکار عمومی. پایان این بخش همچنان با ابهام و پرسش همراه است.
بخشی از کتاب دختری با چشمان توخالی
«گناه ماهیتی رمزگونه دارد. برخی از آدمها عقیده دارند گناهانشان نادیده گرفته میشود و میتوانند بدون اینکه به عواقب کارشان بیندیشند، هرگونه خطایی را مرتکب شوند؛ اما برخی دیگر با این باور که قادر متعال با اختیار کامل خود خطاهای آنها را بیقید و شرط میبخشد، دستبهدامن توبه میشوند. حال اینکه شخصیت اصلی داستان ما، یعنی فرد تیرانداز، عقیده دیگری داشت. از نظر او گناهان بسیار فجیع و وحشتناک باید همواره بررسی شوند و هرگز بخشیده نشوند و کسانی که چنین جرمهای سنگینی مرتکب میشوند، باید بهسختی مجازات شوند. چکمههایش را پوشیده بود و بارانی بسیار بلندش را به تن داشت. وقتی وارد خانه شد، همه خواب بودند. به آرامی و بدون سروصدا از پلکان بالا رفت. بالای پلکان به اتاق خواب رسید و با لوله تفنگ ساچمهای، در اتاق خواب اصلی خانه را باز کرد. لولای در نالهکنان غزغژی کرد و سکوت خانه بهیکباره شکسته شد. در را تا اندازهای باز کرد که بتواند داخل برود. سپس به درون خزید و به تختخواب نزدیک شد. نفسهای نرم و آرام زن را میتوانست در میان خرناسهای مردی که در کنارش دراز کشیده و خوابیده بود، بشنود؛ خرناسهایی که به زوزهی حیوانات بیشباهت نبود. تفنگ را بالا آورد، روی شانهاش جای داد و محکم کرد. سپس گونهی سمت راست خود را به فلز سرد چسباند و لوله تفنگ را بهسمت مرد خرناسکش نشانه رفت. انگشتش را روی ماشه گذاشت و لحظهای درنگ کرد. سپس با حرکتی ناگهانی، انفجاری گوشخراش تمام فضای اتاق را پر کرد. بدن مرد با اصابت ساچمهها به سینهاش، در خواب تکهتکه شد.»
حجم
۱٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۳۶۴ صفحه
حجم
۱٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۳۶۴ صفحه