تا ۷۰٪ تخفیف رؤیایی در کمپین تابستانی طاقچه! 🧙🏼🌌

کتاب نباختن به شکست
معرفی کتاب نباختن به شکست
کتاب نباختن به شکست نوشتهٔ «مؤسسهٔ مدرسهٔ زندگی» با ترجمهٔ «فائزه نوری» و منتشرشده بهوسیلهٔ نشر هنوز، اثری در حوزهٔ روانشناسی و خودیاری است که به بررسی تجربهٔ شکست و مواجهه با آن در زندگی میپردازد. این کتاب با نگاهی صریح و بیپرده، شکست را از زوایای مختلف فردی و اجتماعی واکاوی میکند و تلاش دارد راههایی برای تابآوردن و ادامهدادن در شرایط دشوار پیشنهاد دهد. کتاب حاضر بر این نکته پافشاری دارد که تابآوری، تخیل و امید میتواند راهی برای عبور از بحرانها و ساختن معنایی تازه برای زندگی باشد. نسخهٔ الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب نباختن به شکست اثر موسسه مدرسه زندگی
کتاب «نباختن به شکست» به موضوع شکست و ناکامی در زندگی میپردازد و تلاش میکند تصویری واقعگرایانه از تجربهٔ شکست ارائه دهد. نویسندگان، خود را همدرد و همراه مخاطب میدانند و از تجربههای شخصیشان در مواجهه با ناامیدی، طردشدگی و بحرانهای روحی سخن میگویند. کتاب «نباختن به شکست» در فضایی نوشته شده که جامعهٔ مدرن، موفقیت و سرگرمی را به اولویت بدل کرده و کمتر به رنج و اندوه افراد توجه میشود. کتاب حاضر شکست را به دو دستهٔ واقعی و خیالی تقسیم میکند و نشان میدهد که هر دو نوع، میتوانند زندگی فرد را تحتتأثیر قرار دهند. «مؤسسهٔ مدرسهٔ زندگی» با اشاره به نمونههایی از تاریخ و ادبیات مانند «اسکار وایلد» تلاش میکند نشان دهد که شکست بخشی جداییناپذیر از زندگی انسان است و باید آن را پذیرفت و با آن کنار آمد. این اثر در دورهای نوشته شده که فشارهای اجتماعی و روانی بر افراد بیشتر شده و نیاز به همدلی و درک متقابل اهمیت یافته است. کتاب حاضر با زبانی صریح و بیپرده، بهجای ارائهٔ راهکارهای کلیشهای سعی دارد همدلی و همراهی را به مخاطب منتقل کند و او را در مسیر پذیرش و تابآوری یاری دهد.
خلاصه کتاب نباختن به شکست
پیام اصلی کتاب «نباختن به شکست» این است که شکست، بخشی طبیعی و اجتنابناپذیر از زندگی انسان است و نباید آن را نشانهٔ ضعف یا بیارزشی دانست. نویسندگان شکست را در حوزههای مختلفی مانند روابط عاطفی، حرفهای، حیثیتی، خانوادگی، تاریخی و روانی بررسی میکنند و نشان میدهند که هر فردی ممکن است در یکی یا چند مورد از این زمینهها دچار ناکامی شود. کتاب تأکید میکند که احساس تنهایی و بیکسی پس از شکست، تجربهای مشترک است و بسیاری از افراد، حتی اگر آن را پنهان کنند، با چنین احساساتی روبهرو هستند. نویسندگان با اشاره به آموزههای فلسفی بهویژه رواقیون و نمونههایی از ادبیات و هنر، تلاش میکنند مخاطب را به پذیرش محدودیتها و ضعفهای انسانی تشویق کنند؛ همچنین این کتاب به نقش جامعه و رسانهها در قضاوت و تحقیر شکستخوردگان میپردازد و اهمیت همدلی و مهربانی را برجسته میکند.
چرا باید کتاب نباختن به شکست را خواند؟
این کتاب با رویکردی صادقانه و بیپرده به تجربهٔ شکست میپردازد و تلاش میکند مخاطب را از احساس تنهایی و بیارزشی پس از ناکامی رها کند. اثر حاضر بهجای ارائهٔ راهحلهای سطحی، به عمق احساسات انسانی وارد میشود و با مثالهای تاریخی و فلسفی، راههایی برای پذیرش و تابآوری پیشنهاد میدهد. مطالعهٔ این کتاب میتواند به درک بهتر خود و دیگران در مواجهه با بحرانها کمک کند و نگاهی واقعبینانهتر به زندگی و شکستها ایجاد کند.
خواندن کتاب نباختن به شکست را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای کسانی مناسب است که با احساس شکست، ناامیدی، افسردگی یا طردشدگی دستوپنجه نرم میکنند یا بهدنبال درک عمیقتری از تجربهٔ ناکامی در زندگی هستند؛ همچنین برای علاقهمندان به مباحث روانشناسی، فلسفهٔ زندگی و خودشناسی مفید است.
بخشی از کتاب نباختن به شکست
«با وجود این اگر با کنجکاوی و همدلی بیشتر تجربهٔ آنها را درک کنیم متوجه میشویم داستان پیچیدهتر از این حرفهاست. شاید کسی که صبح زودتر از حد معمول سر کار میرود و تمام آخر هفتهها را پشت میز کارش سپری میکند میترسد نکند عمرش را با تنبلی تباه کند. البته احساس حماقت و ترس در تعطیلات کمتر میشود، با این حال، وقتی برای رساندن پروژه به مهلتی که خودمان تعیین کردهایم میدویم و برای کاری که باید نُه ماه دیگر تحویل دهیم برنامهریزی میکنیم همیشه احساس خستگی میکنیم. برنامه داشتن به ظاهر به زندگی جهت میدهد و نمیگذارد به بیراهه برویم. شاید به تمام پولی که پسانداز میکنیم نیازی نداشته باشیم و لازم نباشد به سفر کاری خستهکنندهٔ دیگری برویم، اما با هر مأموریتی که میرویم و هر قرارداد بزرگی که میبندیم احساس آسودگی و رفاه تمام وجودمان را پر میکند.
به عبارت دیگر پشت «اعتیاد به کار» و «حرص» علتی وجود دارد که ناشی از آسیبپذیرتری ماست. ما در جستوجوی امنیت هستیم. خودمان را برای افزایش پسانداز مالی و انباشتن حساب بانکیمان خسته میکنیم، چون فکر میکنیم اینها به ما امنیتخاطر میدهند. شاید آگاه نباشیم چهقدر به امنیتخاطر نیاز داریم. شاید اصلاً حریص و پولدوست نباشیم و فقط احساس ناامنی میکنیم. کسانی که خواستهٔ مادی زیادی دارند آدمهای سطحیای نیستند فقط ترسیدهاند.
ممکن است در سطح ناخودآگاه فکر کنیم پول از درد ما میکاهد. بسیاری از ما از صمیم قلب باور داریم ثروت است که هماهنگی و آرامش را به زندگی ما هدیه میکند و باعث میشود دیگر کسی نتواند عصبی یا نگرانمان کند. همین باعث میشود میل به بیشتر کار کردن و بیشتر درآمد داشتن تا پایان عمر با ما بماند.»
حجم
۴۲۶٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۲۰۰ صفحه
حجم
۴۲۶٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۲۰۰ صفحه