
کتاب چگونه جهان را تغییر دهیم
معرفی کتاب چگونه جهان را تغییر دهیم
کتاب چگونه جهان را تغییر دهیم با نام اصلی How to Change the World نوشتۀ جان پل فلینتوف، نویسنده، روزنامهنگار و مجری بریتانیایی است. این کتاب در سال ۲۰۱۲ منتشر شده و بخشی از مجموعهای از کتابهاست که توسط مؤسسۀ The School of Life منتشر شدهاند. این مجموعه به موضوعات مختلفی مانند سلامت روان، روابط انسانی و توسعه فردی میپردازد. انتشارات هنوز این کتاب را با ترجمهٔ مهرناز شیرازی عدل منتشر کرده است.
درباره کتاب چگونه جهان را تغییر دهیم
کتاب چگونه جهان را تغییر دهیم به بررسی نقش افراد در ایجاد تغییرات اجتماعی و چگونگی تأثیرگذاری آنها بر جامعه میپردازد. این کتاب با ترکیب بینشهای تاریخی، سیاسی و فرهنگی، نشان میدهد که چگونه افراد عادی میتوانند با اقدامات کوچک و مداوم، تغییرات مثبتی در جامعه ایجاد کنند. فلینتوف با ارائه مثالهایی از تاریخ و زندگی شخصی خود، تأکید میکند که تغییر جهان تنها به اقدامات شخصیتهای بزرگ محدود نمیشود، بلکه هر فردی میتواند نقش مؤثری در بهبود جامعه داشته باشد. او به اهمیت شناسایی منابع و مهارتهای فردی، ایجاد ارتباطات انسانی و پرورش همدلی و خلاقیت در فرآیند ایجاد تغییر اشاره میکند. جان پل فلینتوف نویسنده، روزنامهنگار و مجری بریتانیایی است که برای نشریاتی مانند The Sunday Times و Financial Times نوشته است. او علاوه بر نویسندگی، در زمینههای مختلفی از جمله اجرا و سخنرانی فعالیت دارد و کتابهای دیگری نیز در زمینه توسعه فردی و اجتماعی به نگارش درآورده است.
کتاب چگونه جهان را تغییر دهیم را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
کتاب چگونه جهان را تغییر دهیم را به همهٔ افرادی که به دنبال راههایی برای تأثیرگذاری مثبت بر جامعه و ایجاد تغییرات سازنده هستند، پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب چگونه جهان را تغییر دهیم
«اما این واقعیت همچنان پابرجاست که ما تمام مدت در حال ایجاد تغییر هستیم. مشکل اینجاست که اگر فقط به طور ناآگاهانه روی چیزها تأثیر بگذاریم در نتیجه احتمالاً تأثیری را که خواستارش هستیم ایجاد نمیکنیم. شاید برای بعضی از مردم سخت باشد که باور کنند تمام مدت دارند باعث ایجاد تغییر میشوند. شاید بهتر است لحظهای دیدگاه کلگرایانه را کنار بگذاریم و بر تعاملات انسانی روزانهٔ خود متمرکز شویم، تعاملاتی که هرلحظه از آن را یا صرف این میکنیم که تصمیم بگیریم بعدش چهکار باید بکنیم، یا طی آن با نظرات طرف مقابلمان موافقت میکنیم. در هر دو صورت تمامی این اعمال هدفمند است و تمامش اثراتی در پی دارد. شاید ادعا کنید که زندگی روزمرهٔ ما، به ندرت موضوع تاریخ قرار میگیرد. مطمئناً زندگی ما با تصرف بریتانیا به دست جولیوس سزار، غارت بغداد به دست چنگیزخان و کشف آمریکا توسط کریستف کلمب قابلمقایسه نیست. بسیاری از مردم، تاریخ را اینطور میفهمند. توماس کارلایل۵ نوشته: «تاریخ جهان چیزی نیست جز زندگینامهٔ مردان بزرگ.» اما سالهاست که نظریهٔ تاریخِ «مردان بزرگ» رو به زوال است. امروز فهمیدهایم که آن مردان بزرگ نمیتوانستهاند آنچه را که انجام دادهاند، به تنهایی انجام داده باشند و اهمیت تاریخ را به بخشهایی از آن میدانیم که تا کنون نادیده گرفته شده است.
لئو تولستوی، رماننویس روس، یکی از نخستین کسانی بود که اعلام کرد تاریخ به نحوی دقیقتر، باید مجموعه تأثیرات کارهای پیش پا افتاده و هرروزهٔ افراد عادی را هم دربربگیرد: «تعداد نامحدودی از اعمال بینهایت ناچیز».
همانطور که تولستوی گفته، ما از لحظهای که در صبحدم از خواب بیدار میشویم تا شبهنگام که به بستر میرویم، داریم تاریخ میسازیم و تازه، فقط کارهایی که میکنیم نیست که تاریخ میسازد، بلکه تاریخ، کارهایی را که انجام نمیدهیم هم دربرمیگیرد. طبیعی است که در این مورد مثلاً رأیدادن یا رأیندادن در انتخابات به ذهنتان خطور میکند. اما منطقی است اگر فکر کنیم که حتی پس از رفتن به بستر هم تفاوت ایجاد میکنیم. چون به جای آن که به فرض، تمام شب روی یک بیانیهٔ مهم سیاسی کار کنیم یا در خیابانها برای غذادادن به بیخانمانها گشت بزنیم، میخوابیم.»
حجم
۶۵۸٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۱۸۹ صفحه
حجم
۶۵۸٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۱۸۹ صفحه