
کتاب شبی در تمام شهرها
معرفی کتاب شبی در تمام شهرها
کتاب شبی در تمامی شهرها سروده سنان انطون و ترجمه مهدی فیروزجائی توسط نشر حکمت کلمه منتشر شده است. این مجموعه، گزیدهای از اشعار معاصر عربی عراق را به زبان فارسی ارائه داده و دغدغههای شاعر دربارهی وطن، جنگ، تبعید و عشق را بازتاب داده است. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب شبی در تمام شهرها
کتاب شبی در تمامی شهرها، مجموعهای از شعرهای سنان انطون است که در سالهای پس از جنگ عراق سروده شده و نخستینبار در بیروت منتشر شدهاند. این کتاب، تصویری از عراق معاصر و تجربههای تلخ و شیرین زندگی در سایهی جنگ، مهاجرت و تبعید را به زبان شعر بیان میکند. سنان انطون که خود تجربهی مهاجرت و زندگی در غربت را دارد، در این اشعار به سرزمین مادری، خاطرات کودکی، ویرانیهای جنگ و امیدهای گاه کمرنگ مردم عراق میپردازد.
اشعار این مجموعه، علاوهبر مضمونهای اجتماعی و سیاسی، گاهی به عشق و روابط انسانی نیز سر میزنند و مرز میان وطن و معشوق را در هم میشکنند. ترجمهی مهدی فیروزجائی تلاش کرده است تا فضای شاعرانه و تصاویر بکر شعرهای انطون را به فارسی منتقل کند. این کتاب، نمونهای از شعر نو عربی است که با زبانی تصویری و گاه تلخ، روایتگر روزگار معاصر عراق و دغدغههای انسانی است.
چرا باید کتاب شبی در تمام شهرها را خواند؟
مجموعه شعر شبی در تمام شهرها، فرصتی برای آشنایی با ادبیات معاصر عراق و تجربههای شاعرانی است که در بستر جنگ و مهاجرت زیستهاند. شعرهای سنان انطون با تصویرسازیهای قوی و نگاه انسانی، مخاطب را به دنیای دیگری میبرد که در آن رنج، امید، عشق و مرگ در هم تنیدهاند. خواندن این کتاب، دریچهای به فهم بهتر وضعیت اجتماعی و عاطفی مردم عراق و همچنین پیوندهای عمیق میان زبان و تجربهی زیسته باز میکند.
خواندن کتاب شبی در تمام شهرها را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای علاقهمندان به شعر معاصر، دوستداران ادبیات عرب، پژوهشگران حوزهی جنگ و مهاجرت و کسانی که بهدنبال تجربههای انسانی در بسترهای متفاوت هستند، مناسب است؛ همچنین برای دانشجویان ادبیات و مطالعات خاورمیانه مفید خواهد بود.
بخشی از کتاب شبی در تمام شهرها
«نه درخت بودم
و نه گوسفند
لیک آنها چیزی زمزمه کردند
سپس سرم را با تیزی حقیقت بریدند
و سرم در دوردست میغلطید
خودم را زانوزده در آنجا دیدم
که دستانم در پشتم بود
ثانیههایی بعد از بندآمدن فوارهی خون
دور شدند
بدون آنکه به پشت سرشان بنگرند
بعد ساعاتی، سگهای گرسنه آمدند
بو میکشیدند
به آنها گفتم: سهمتان را بگیرید»
حجم
۳۴۵٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۹۸ صفحه
حجم
۳۴۵٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۹۸ صفحه