
کتاب زندگی مهاتما گاندی
معرفی کتاب زندگی مهاتما گاندی
کتاب زندگی مهاتما گاندی نوشتهٔ لوئیس فیشر و ترجمهٔ سهیلا خلدی ثابتی توسط انتشارات مهراندیش منتشر شده است. لوئیس فیشر، نویسندهٔ این کتاب، بین سالهای ۱۸۹۶ و ۱۹۷۰ میلادی زندگی میکرده است و در این اثر زندگینامهٔ مهاتما گاندی، رهبر جنبش استقلالطلبی هند را شرح داده است. نسخهٔ الکترونیکی این کتاب را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب زندگی مهاتما گاندی
کتاب زندگی مهاتما گاندی به بررسی زندگی و فعالیتهای مهاتما گاندی میپردازد. بخش اول کتاب با عنوان «آغاز و پایان» شامل فصلهایی دربارهٔ شروع و پایان زندگی گاندی است، از جمله فصل اول با عنوان «مردن قبل از خواندن دعا». بخش دوم نیز به جنبههای مختلف زندگی او در هندوستان و فعالیتهای سیاسی و اجتماعیاش میپردازد. این ساختار نشان میدهد که کتاب یک زندگینامه جامع از گاندی ارائه میدهد. مهانداس کارامچاند گاندی (زادهٔ ۲ اکتبر ۱۸۶۹ و درگذشتهٔ ۳۰ ژانویهٔ ۱۹۴۸ که بیشتر با عنوان افتخاری مهاتما گاندی (به معنی «روح بزرگ») شناخته میشود، و همچنین در هند با احترام او را «باپو» (پدر) صدا میزنند، یکی از برجستهترین رهبران سیاسی و معنوی قرن بیستم و رهبر جنبش استقلال هند در برابر حکومت بریتانیا بود. او پیشگام فلسفهٔ مقاومت بدون خشونت گسترده یا «ساتیاگراها» (به معنی اصرار بر حقیقت یا نیروی روح) بود که تأثیر عمیقی بر جنبشهای حقوق مدنی و آزادی در سراسر جهان گذاشت. گاندی در یک خانوادهٔ هندو در شهر پوربندر در ایالت گجرات هند به دنیا آمد. پدرش، کارامچاند گاندی، دیوان (نخستوزیر) ایالت کوچکی بود و مادرش، پوتلیبای، زنی بسیار مذهبی بود که عمیقاً تحت تأثیر آیین جینیسم (دینی با تأکید شدید بر عدم خشونت) قرار داشت. این محیط مذهبی و اخلاقی، تأثیر بسزایی بر شکلگیری شخصیت و باورهای گاندی در آینده داشت. گاندی در دوران نوجوانی یک دانشآموز متوسط و خجالتی بود. او در سن ۱۳ سالگی طبق رسوم آن زمان، با کاستوربا ماخاراجی ازدواج کرد. در سال ۱۸۸۸، برای تحصیل در رشته حقوق عازم لندن شد. زندگی در لندن برای او که از یک محیط سنتی میآمد، چالشبرانگیز بود، اما او با جدیت به تحصیل پرداخت و با وگانیسم و متون مذهبی مختلف، از جمله بهاگاواد گیتا، آشنا شد که دیدگاههایش را گسترش داد. او در سال ۱۸۹۱ به عنوان وکیل پذیرفته شد و به هند بازگشت. پس از بازگشت به هند و تلاش ناموفق برای راهاندازی فعالیت حقوقی، گاندی در سال ۱۸۹۳ برای کار در یک شرکت هندی عازم آفریقای جنوبی شد. اقامت ۲۱ ساله او در آفریقای جنوبی نقطه عطفی در زندگیاش بود. در آنجا، او به شدت با تبعیض نژادی و بیعدالتی علیه هندیها و سیاهپوستان مواجه شد. تجربهای که به ویژه بر او تأثیر گذاشت، بیرون انداخته شدنش از قطار درجه یک به دلیل رنگ پوستش بود، با وجود اینکه بلیط داشت. این تجربیات تلخ، گاندی را به سمت فعالیتهای اجتماعی و سیاسی سوق داد. او رهبری جامعه هندی در آفریقای جنوبی را بر عهده گرفت و برای احقاق حقوق آنها مبارزه کرد. در همین دوره بود که او فلسفه و روش مبارزه بدون خشونت خود را توسعه داد که آن را "ساتیاگراها" نامید. ساتیاگراها بر مبانی حقیقت، عدم خشونت و مقاومت مدنی استوار بود و به معنای رویارویی با بیعدالتی از طریق تحمل رنج و عدم همکاری با سیستم ستمگر، بدون استفاده از خشونت فیزیکی بود. او این روش را در کمپینهای مختلفی علیه قوانین تبعیضآمیز در آفریقای جنوبی با موفقیت به کار برد. در سال ۱۹۱۵، گاندی در ۴۵سالگی به هند بازگشت. او که پیش از این به دلیل فعالیتهایش در آفریقای جنوبی شهرت یافته بود، به سرعت به یکی از چهرههای برجسته کنگره ملی هند تبدیل شد. گاندی با سفر به سراسر هند و آشنایی با مشکلات کشاورزان، کارگران و مردم عادی، رهبری جنبش استقلال هند را به شیوهای نوین بر عهده گرفت. برخلاف رهبران پیشین که عمدتاً در میان نخبگان فعالیت میکردند، گاندی جنبش استقلال را به میان تودههای مردم برد. او بر خودکفایی، سادهزیستی و اهمیت صنایع دستی محلی (مانند چرخ نخریسی که به نماد جنبش تبدیل شد) تأکید داشت. مهمترین جنبشهای تحت رهبری گاندی، جنبش عدم همکاری (۱۹۲۰-۱۹۲۲)، جنبش نافرمانی مدنی (شامل راهپیمایی نمک - ۱۹۳۰) و جنبش خروج بریتانیا از هند (Quit India Movement - ۱۹۴۲) بوده است. فلسفهٔ گاندی که عمیقاً ریشه در آموزههای هندو و جینیسم داشت، بر چند اصل کلیدی استوار بود:
آهیمسا (عدم خشونت): اصلیترین رکن فلسفهٔ او که به معنای عدم آسیبرسانی به هر موجود زندهای از طریق فکر، کلام و عمل بود. گاندی معتقد بود که عدم خشونت قویترین نیروی روی زمین است.
ساتیاگراها (اصرار بر حقیقت/نیروی روح): روش مبارزه او که ترکیبی از حقیقتجویی و مقاومت بدون خشونت بود. ساتیاگراها به معنای مقابله با بیعدالتی از طریق مقاومت غیرفعال و تحمل رنج برای بیدار کردن وجدان ستمگر بود.
سواراج (حکومت بر خود/خودکفایی): نه تنها به معنای استقلال سیاسی از بریتانیا، بلکه به معنای خودکنترلی فردی و خودکفایی اقتصادی و اجتماعی روستاها و جامعه بود.
ساروودایا (رفاه همگانی): اعتقاد به لزوم کار برای پیشرفت و رفاه همه اقشار جامعه، به خصوص ضعیفترین و محرومترین آنها.
اعتقاد به برابری ادیان و نفی نابرابریهای اجتماعی: گاندی به وحدت اساسی تمام ادیان معتقد بود و به شدت با نظام طبقاتی در هند، به ویژه نابرابری و "ناپالمیسی" (محرومیت اجتماعی افراد از طبقه پایین دالیت) مبارزه کرد و آنها را "هاریجان" (فرزندان خدا) نامید.
گاندی به شدت به سادهزیستی معتقد بود و خود الگوی آن بود. او لباسهای سادهای از پارچه دستباف (خادی) میپوشید، رژیم غذایی گیاهی داشت و اغلب روزه میگرفت. روزهداری یکی از ابزارهای او برای اعتراض و همچنین پاکسازی درونی بود. او زندگی در آشرامها (جوامع معنوی) را ترویج میکرد و بر کار دستی و خوداتکایی تأکید داشت. گاندی در طول مبارزاتش بارها توسط مقامات بریتانیایی زندانی شد. یکی از بزرگترین چالشهای دوران پایانی زندگی او، مسئله تقسیم هند (پارتیشن) به دو کشور هند و پاکستان در سال ۱۹۴۷ بود که با خشونتهای گسترده مذهبی همراه شد. گاندی به شدت مخالف این تقسیم بود و برای برقراری صلح و آرامش میان هندوها و مسلمانان تلاشهای فراوانی کرد و حتی دست به روزههای اعتراضی زد. تلاشهای او برای وحدت به مذاق برخی گروههای افراطی خوش نیامد و در نهایت، در تاریخ ۳۰ ژانویه ۱۹۴۸، مهاتما گاندی توسط یک ملیگرای افراطی هندو به نام ناتورام گودسه ترور شد. او نه تنها معمار استقلال هند بود، بلکه با فلسفه و روش مبارزاتی خود، تأثیر پایداری بر اندیشه و عمل سیاسی در سراسر جهان گذاشت. آموزههای او در زمینه مقاومت بدون خشونت الهامبخش رهبران و جنبشهای زیادی از جمله مارتین لوتر کینگ جونیور در ایالات متحده، نلسون ماندلا در آفریقای جنوبی و بسیاری دیگر در سراسر جهان بوده است. او بهعنوان نماد صلح، حقیقت و مقاومت در برابر ستم شناخته میشود و یاد و خاطرهاش در هند و بسیاری نقاط دیگر جهان گرامی داشته میشود. روز تولد او، ۲ اکتبر، به عنوان «روز جهانی عدم خشونت» توسط سازمان ملل متحد نامگذاری شده است.
چرا باید کتاب زندگی مهاتما گاندی را بخوانیم؟
خواندن کتاب زندگی مهاتما گاندی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
مطالعهٔ زندگی شخصیت تأثیرگذاری مانند مهاتما گاندی که در مبارزات استقلال هند و ترویج فلسفهٔ عدم خشونت نقش بسزایی داشته، میتواند برای علاقهمندان به تاریخ، علوم سیاسی، فلسفه و زندگینامههای الهامبخش جذاب و آموزنده باشد.
بخشی از کتاب زندگی مهاتما گاندی
«پا برهنه راه میرفت و روپوش و شلوار دهقانان را بر تن میکرد. در کنار دهقانان شخم میزد، زمین را با چنگک صاف میکرد و گیاه میکاشت. سیگار و خوردن گوشت شکار را ترک کرد. در طول دهات مسافات بسیار پیاده میپیمود و دوچرخه میراند' در ۱۸۹۱ برای فرار از «تجملگراییِ غیرقابل تحمل» دارایی بیحسابش را به همسر و فرزندانش بخشید و خود را وقف تحصیلات در دهکدهها و جمعآوری اعانهٔ خشکسالی و نوشتن درموردِ گیاهخواری، ازدواج و الهیات نمود. اگرچه پوست مؤسسات وابسته به کلیسا و زنان و مردان را در جستوجوی ایمان میکند' در یاس نایاپولیانا مسکن گزید. مسیحیان، یهودیان، مسلمانان، بودائیان از چهار گوشه عالم میآمدند تا زیر پای او بنشینند، اشرافزاده درخشان و مشهوری که از لذات مادی تا حد سیراب شدن برخوردار شده و اکنون نزدیک به سن هفتاد' خداوند را جستوجو میکرد. در میان میهمانان خارجی اوجین آدامز از هال هاوس شیکاگو، ویلیام جنینگزبرایان که پساز آن دبیر ایالتی متحده گردید، رابی جوزف کراسکوپف که با اجازهٔ حکام تزار از سیبری دیدن میکرد و سپس بیرحمی آنان را نسبت به زندانیان مورد نکوهش قرار داد، رینر ماریا ریلک شاعر آلمانی و توماس ج. مازاریک رئیس بعدی چکاسلواکی، بر این زائرین تولستوی قدرت داشت و سرزنش میکرد. جذابیت او کوشش برای خلاقیت در روش زندگی خودش بود؛ ترکیبی بین کیش و عقاید و رفتار. این امر مستلزم کار یدی، نیازهای ناچیز، عدم مالکیت دارایی، و خودداری از کشتن بود. مایملک زمین را «گناهی بزرگ» میخواند، کتاب «مالیات واحد» نوشته هنری جورج را میستود و خدمت سربازی را نکوهش میکرد. از معترضین با وجدان دفاع مینمود و به دوک هابرز صلحجو' یاری میداد تا به کانادا مهاجرت کند. قتل عام کیشنو را تقبیح میکرد و ویلیام للویدگاریسون را برای مقاومت آرام او، ستایش مینمود. در یک مدرسهٔ ابتدایی دهکدهٔ تدریس میکرد و از قبول جایزهٔ نوبل سرباز زد، زیرا طالب پول نبود.»
حجم
۳۲۱٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۲۶۸ صفحه
حجم
۳۲۱٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۲۶۸ صفحه