دانلود و خرید کتاب پنهان در تاریکی فرزانه کرم پور
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب پنهان در تاریکی

کتاب پنهان در تاریکی

معرفی کتاب پنهان در تاریکی

معرفی کتاب پنهان در تاریکی

کتاب الکترونیکی «پنهان در تاریکی» (Hidden in the Dark) نوشتهٔ مشترک فرزانه کرم‌پور، حامد معصومی و آسیه مشکی و منتشرشده توسط گروه انتشاراتی ققنوس، روایتی معاصر و چندلایه از یک خانواده است که با مرگ ناگهانی پدر خانواده، وکیل شناخته‌شده‌ای به نام «حمید کامیاب»، وارد گردابی از رازها، معماها و روابط پیچیده می‌شوند. این رمان در دستهٔ آثار معمایی-اجتماعی قرار می‌گیرد و با نگاهی موشکافانه به روابط خانوادگی، گذشته‌های پنهان و تأثیرات یک فقدان بزرگ می‌پردازد. نسخه الکترونیکی این اثر را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب پنهان در تاریکی

«پنهان در تاریکی» اثری است که در بستر زندگی شهری و معاصر ایران روایت می‌شود و با مرگ مشکوک یک وکیل، خانواده‌اش را وارد مسیری پر از ابهام و جست‌وجو می‌کند. داستان در چندین لایه و از زاویه دید شخصیت‌های مختلف روایت می‌شود و هر فصل بخشی از پازل مرگ «حمید کامیاب» را روشن‌تر می‌کند. نویسندگان با بهره‌گیری از جزئیات دقیق زندگی روزمره، روابط خانوادگی، خاطرات و گذشته‌های پنهان، فضایی خلق کرده‌اند که در آن مرز میان حقیقت و سوءظن باریک است. این کتاب در دوره‌ای نوشته شده که دغدغه‌های اجتماعی، بحران‌های هویتی و مسائل اخلاقی در جامعه پررنگ است و همین موضوعات در بطن روایت حضور دارند. «پنهان در تاریکی» با ترکیب عناصر معمایی، روان‌شناختی و اجتماعی، تصویری از خانواده‌ای ارائه می‌دهد که هر عضو آن با گذشته و رازهای خود دست‌وپنجه نرم می‌کند و در تلاش است تا حقیقت را از میان لایه‌های ابهام بیرون بکشد.

خلاصه کتاب پنهان در تاریکی

هشدار: این پاراگراف بخش‌هایی از داستان را فاش می‌کند! داستان با کابوس و اضطراب «مهرانگیز»، همسر «حمید کامیاب»، آغاز می‌شود؛ شبی که تماس تلفنی پلیس خبر از حادثه‌ای برای حمید می‌دهد. مهرانگیز در دل شب راهی شمال می‌شود و با صحنه‌ای روبه‌رو می‌شود که زندگی‌اش را دگرگون می‌کند: حمید در اتومبیلش به قتل رسیده است. این واقعه خانواده را به هم می‌ریزد و هر یک از اعضا—مهرانگیز، بیتا و بهرام—درگیر سوگواری، پرسش و جست‌وجوی حقیقت می‌شوند. روایت با رفت‌وبرگشت‌های زمانی، خاطرات گذشته، روابط سرد و گاه پرتنش خانوادگی و حضور شخصیت‌هایی از گذشته حمید، لایه‌لایه پیش می‌رود. بیتا و بهرام با بررسی عکس‌ها، مدارک و گفتگو با اطرافیان، سعی می‌کنند سرنخ‌هایی از قاتل پیدا کنند. در این مسیر، رازهایی از روابط پنهان حمید، پرونده‌های حقوقی مشکوک، ارتباطات مالی و حتی گذشته عاشقانه و رقابت‌های قدیمی آشکار می‌شود. قتل دوم، یعنی کشته‌شدن رانندهٔ خانوادگی، سیاوش، گره داستان را پیچیده‌تر می‌کند و پای پلیس و افراد ناشناس بیشتری را به ماجرا باز می‌کند. در نهایت، خانواده با واقعیت‌هایی دربارهٔ پدر، روابطش و دنیای پنهان او روبه‌رو می‌شود که تصویرشان از او و خودشان را برای همیشه تغییر می‌دهد، بی‌آن‌که پاسخ همهٔ معماها به‌روشنی داده شود.

چرا باید کتاب پنهان در تاریکی را خواند؟

این رمان با ساختار چندصدایی و روایت‌های متقاطع، تجربه‌ای متفاوت از داستان‌گویی معاصر ایرانی ارائه می‌دهد. «پنهان در تاریکی» نه‌تنها یک معمای جنایی را دنبال می‌کند، بلکه به لایه‌های روانی و اجتماعی شخصیت‌ها می‌پردازد و تصویری از خانواده‌ای معاصر در مواجهه با بحران و فقدان ترسیم می‌کند. خواندن این کتاب فرصتی است برای مواجهه با پیچیدگی‌های روابط انسانی، رازهای ناگفته و تأثیر گذشته بر اکنون. همچنین، روایت پرجزئیات و فضاسازی ملموس آن، خواننده را به دل ماجرا می‌برد و امکان همذات‌پنداری با شخصیت‌ها را فراهم می‌کند.

خواندن کتاب پنهان در تاریکی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

این کتاب برای علاقه‌مندان به رمان‌های معمایی، داستان‌های خانوادگی و روایت‌های چندلایه مناسب است. کسانی که دغدغهٔ شناخت روابط انسانی، تأثیر گذشته بر حال و کشف رازهای پنهان را دارند، از خواندن این اثر لذت خواهند برد. همچنین، مخاطبانی که به داستان‌هایی با فضای معاصر و شخصیت‌پردازی عمیق علاقه‌مندند، این رمان را جذاب خواهند یافت.

بخشی از کتاب پنهان در تاریکی

«تنها، در میدان شهری ایستاده‌ام. در تاریکی. به اطراف نگاه می‌کنم و همه‌جا برایم ناآشنا و غریب است، میدان از چهار طرف به شکل صلیب به چهار خیابان وصل شده. آب‌نمایی بلند و چندطبقه شبیه کیک عروسی در میان میدان، با فواره‌ای خاموش و چهار فرشته رقصان، به چشم می‌خورد. خیابان‌هایی پردرخت که انتها ندارند. دست‌هام خالی است. در جیب‌های لباسم دنبال چیزی می‌گردم که نمی‌دانم چیست. کلیدی، موبایلی، آدرسی یا ... صدایی شبیه انفجار از سمت مغرب بلند می‌شود و آسمان را به رنگ سرخ و نارنجی و زرد می‌بینم... ترسیده‌ام. دنبال جان‌پناهی می‌گردم... زنگ... زنگ... تلفنی زنگ می‌زند، چشم‌ها را باز می‌کنم، در حالی که ضربان قلبم تند شده است. چند لحظه طول می‌کشد تا بفهمم چه زمانی است و کجا هستم. گوشی را برمی‌دارم و صدایی غریبه می‌پرسد: «منزل آقای کامیاب؟» «بله. بفرمایین.» نیم‌خیز می‌شوم و می‌گویم: «شما؟» مرد مکثی می‌کند و می‌گوید: «خانومشون هستین؟» «شما کی هستین؟» «لطفاً آروم باشین. از پلیس‌راه رشت زنگ می‌زنم. افسر کشیک هستم.» «کسی تصادف کرده؟» «باید به پاسگاه بیاین. مشکلی برای حمید کامیاب پیش اومده!» «تصادف کرده؟» «نگران نباشین. تشریف بیارین با هم بررسی می‌کنیم.» فرصت نمی‌دهد و گوشی را قطع می‌کند. می‌دانستم که بالاخره دیر یا زود پیش می‌آید ولی باز هم باورم نمی‌شود. پس از چند لحظه انگار موتور مغزم روی دور تند می‌رود. زنگ می‌زنم به آژانس سر کوچه و اتومبیل می‌خواهم. لباس می‌پوشم و همه پولی که در خانه هست و کارت بانک و موبایل را در کیف می‌گذارم و دلشوره‌ای که نمی‌توانم کنترلش کنم مجال ماندن و انتظار نمی‌دهد. ساعت از یک نیمه‌شب گذشته. درِ راهرو و حیاط را قفل می‌کنم و جلوِ در می‌ایستم و سر کوچه را می‌پایم به امید دیدن چراغ‌های اتومبیلی که نزدیک می‌شود.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۱۶۷٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۲۴۰ صفحه

حجم

۱۶۷٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۲۴۰ صفحه

قیمت:
۴۸,۰۰۰
تومان