کتاب شب های روشن فئودور داستایفسکی + دانلود نمونه رایگان

تا ۷۰٪ تخفیف رؤیایی در کمپین تابستانی طاقچه! 🧙🏼🌌

تصویر جلد کتاب شب های روشن

کتاب شب های روشن

معرفی کتاب شب های روشن

معرفی کتاب شب های روشن

کتاب الکترونیکی «شب‌های روشن (داستانی احساسی از دفتر خاطرات یک رویاپرداز)» نوشتهٔ «فئودور داستایوفسکی» با ترجمهٔ «محدثه رستمی عمران» و ویراستاری «داود شعبان‌پور» توسط نشر «آوای منجی» منتشر شده است. این اثر در دستهٔ داستان‌های روسی قرار می‌گیرد و روایتی کوتاه و احساسی از تنهایی، رویاپردازی و عشق را در دل شب‌های سن‌پترزبورگ به تصویر می‌کشد. نسخه الکترونیکی این اثر را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب شب های روشن

«شب‌های روشن» یکی از آثار کوتاه و مشهور «داستایوفسکی» است که در میانهٔ قرن نوزدهم نوشته شده و فضای سن‌پترزبورگ را در شب‌های بهاری روایت می‌کند. این کتاب داستان مردی رویاپرداز و تنها را بازگو می‌کند که در یکی از شب‌های روشن شمال روسیه با دختری به نام «ناستنکا» آشنا می‌شود. روایت در قالب دفتر خاطراتی شکل می‌گیرد که راوی طی چهار شب و یک صبح، تجربه‌های عاطفی و درونی خود را با مخاطب در میان می‌گذارد. فضای داستان آمیخته با حسرت، امید، انتظار و لحظات کوتاه خوشبختی است. این اثر، دغدغه‌های انسان مدرن دربارهٔ تنهایی، عشق و فاصلهٔ میان رویا و واقعیت را به تصویر می‌کشد و با نگاهی انسانی و صادقانه، تجربهٔ زیستن در حاشیهٔ جامعه را روایت می‌کند. «شب‌های روشن» در کنار دیگر آثار داستایوفسکی، تصویری از روحیات و دغدغه‌های انسان معاصر ارائه می‌دهد و به‌واسطهٔ حجم کم و روایت متمرکز، برای مطالعهٔ کوتاه‌مدت مناسب است.

خلاصه کتاب شب های روشن

هشدار: این پاراگراف بخش‌هایی از داستان را فاش می‌کند!داستان با معرفی راوی، مردی تنها و خیال‌پرداز در سن‌پترزبورگ آغاز می‌شود که شب‌ها در خیابان‌های شهر پرسه می‌زند و با اشیاء و خانه‌ها احساس آشنایی می‌کند. او در یکی از این شب‌ها، دختری به نام «ناستنکا» را کنار کانال می‌بیند که غمگین و گریان است. پس از نجات او از مزاحمت مردی مست، میان این دو رابطه‌ای دوستانه شکل می‌گیرد. طی چهار شب، راوی و ناستنکا در کنار هم قدم می‌زنند و از زندگی، رویاها و تنهایی‌هایشان می‌گویند. ناستنکا داستان زندگی خود را تعریف می‌کند: او با مادربزرگ نابینایش زندگی می‌کند و سال گذشته عاشق مستأجری جوان شده که قول داده پس از بازگشت از مسکو با او ازدواج کند. اما یک سال گذشته و خبری از او نیست. راوی که به تدریج دلبستهٔ ناستنکا شده، تلاش می‌کند به او امید بدهد و در عین حال با احساسات خودش دست‌وپنجه نرم می‌کند. رابطهٔ این دو میان دوستی، همدلی و عشق معلق می‌ماند و هر شب، امید و اضطراب تازه‌ای برایشان رقم می‌خورد. داستان تا جایی پیش می‌رود که ناستنکا همچنان چشم‌انتظار بازگشت معشوق است و راوی، میان وفاداری به دوستی و احساسات عاشقانه‌اش سرگردان می‌ماند. پایان داستان افشا نمی‌شود، اما فضای اثر سرشار از حسرت، امید و لحظات کوتاه خوشبختی است.

چرا باید کتاب شب های روشن را خواند؟

این کتاب با روایت کوتاه و متمرکز، تجربهٔ زیستن در تنهایی و رویاپردازی را به تصویر می‌کشد و به دغدغه‌های عاطفی و انسانی می‌پردازد که برای بسیاری از مخاطبان آشناست. «شب‌های روشن» با فضاسازی شاعرانه و شخصیت‌پردازی دقیق، امکان همذات‌پنداری با راوی و ناستنکا را فراهم می‌کند و خواننده را به تأمل دربارهٔ مرز میان رویا و واقعیت، عشق و انتظار دعوت می‌کند. مطالعهٔ این اثر فرصتی برای لمس احساسات انسانی و تجربهٔ لحظات ناب ادبیات روسیه است.

خواندن کتاب شب های روشن را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

این کتاب برای علاقه‌مندان به ادبیات کلاسیک، داستان‌های عاشقانه و کسانی که دغدغهٔ تنهایی، رویاپردازی و جست‌وجوی معنا در زندگی دارند، مناسب است. همچنین برای کسانی که به دنبال داستانی کوتاه با بار عاطفی بالا هستند، انتخاب خوبی خواهد بود.

بخشی از کتاب شب های روشن

«عجب شبی بود. از اون شب‌هایی که فقط وقتی جوونیم ممکنه اتفاق بیفته. خواننده‌ی عزیز. آسمون اونقدر پر ستاره و درخشان بود که وقتی بهش نگاه می‌کردی. ناخودآگاه از خودت می‌پرسیدی مگه میشه آدم‌های بد خلق و دمدمی مزاج زیر همچین آسمونی زندگی کنن؟ اینم یه سژّال جوونانه‌ست؛ خیلی جوونانه؛ ولی امیدوارم به دلتون بشینه؛ حالا که صحبت از آدم‌های دمدمی مزاج و بد خلق شد. یاد حال و روز خودم تو اون روز افتادم. از صبح زود یه دلتنگی عجیب به دلم چنگ می‌زد. یه دفعه حس کردم خیلی تنهام؛ انگار همه دارن منو ترک می‌کنن و ازم دور می‌شن. خب. البته هر کسی حق داره بپرسه منظورم از «همه» کی بود. چون با اینکه تقریباً هشت سال تو سن‌پترزبورگ زندگی کرده بودم» به سختی چند نفر رو می‌شناختم. ولی من آشنا می‌خواستم چیکار؟ من با کل سن‌پترزبورگ آشنا بودم؛ واسه همین حس می‌کردم وقتی کل شهر وسایلشون رو جمع می‌کنن و میرن ویلاهای تابستونی انگار همه دارن منو تنها می‌ذارن.از تنها موندن می‌ترسیدم و سه روز تموم با یه افسردگی عمیق توی شهر پرسه می‌زدم؛ نمی‌دونستم با خودم چیکار کنم. چه توی خیابون نوسکی راه می‌رفتم» چه توی باغ‌ها یا کنار ساحل قدم می‌زدم» حتی یه نفراز اون چهره‌هایی که عادت داشتم همیشه همون موقع و همون جا ببینم نبود. البته اونها منو نمی‌شناسن. ولی من خوب می‌شناسمشون. خیلی خوب. انگار تک‌تک چهره‌هاشون رو حفظ کردم و وقتی اونها خوشحال بودن منم خوشحال می‌شدم؛ وقتی ناراحت بودن منم دلم می‌گرفت.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۷۳۱٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۳

تعداد صفحه‌ها

۸۰ صفحه

حجم

۷۳۱٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۳

تعداد صفحه‌ها

۸۰ صفحه

قیمت:
۴۰,۰۰۰
تومان