دانلود و خرید کتاب بی تاب ناهید نورآبادی یکتا
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب بی تاب

کتاب بی تاب

انتشارات:انتشارات پرین
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۰از ۸ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب بی تاب

معرفی کتاب بی تاب

کتاب الکترونیکی «بی‌تاب» (رمان) نوشتهٔ ناهید نورآبادی‌یکتا و با همکاری نشر پرین منتشر شده است. این رمان در دستهٔ داستان‌های فارسی معاصر قرار می‌گیرد و روایتگر زندگی و دغدغه‌های یک خانواده ایرانی در بستر روابط خانوادگی، اجتماعی و عاطفی است. نویسنده با نگاهی به جزئیات زندگی روزمره، شخصیت‌ها و چالش‌های آن‌ها را به تصویر می‌کشد. نسخه الکترونیکی این اثر را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب بی تاب

«بی‌تاب» اثری داستانی است که در فضای شهری و خانوادگی ایران معاصر می‌گذرد. روایت کتاب حول محور شخصیت «فرجام» و خانواده‌اش شکل می‌گیرد و با زبانی محاوره‌ای و نزدیک به زندگی روزمره، دغدغه‌ها، روابط و کشمکش‌های نسل جوان و خانواده‌ها را بازتاب می‌دهد. داستان در بستر خانه‌ای قدیمی و جمعی خانوادگی روایت می‌شود و به موضوعاتی مانند ازدواج، عشق، وفاداری، دغدغه‌های شغلی و اجتماعی، و نقش سنت‌ها و باورهای خانوادگی در تصمیم‌گیری‌های شخصیت‌ها می‌پردازد. نویسنده با پرداختن به جزئیات زندگی شخصیت‌ها، تصویری ملموس از روابط انسانی و پیچیدگی‌های آن ارائه می‌دهد. این رمان در سال ۱۴۰۳ منتشر شده و با توجه به فضای معاصر و دغدغه‌های شخصیت‌ها، می‌تواند بازتابی از جامعه امروز ایران باشد.

خلاصه کتاب بی تاب

هشدار: این پاراگراف بخش‌هایی از داستان را فاش می‌کند!داستان «بی‌تاب» با روایتی اول‌شخص از زبان «فرجام» آغاز می‌شود؛ مردی جوان که در نیروی انتظامی مشغول به کار است و زندگی‌اش میان دغدغه‌های خانوادگی و شغلی تقسیم شده. روایت با یک اتفاق غیرمنتظره شروع می‌شود: زنی ناشناس با گریه و التماس از فرجام می‌خواهد او را به بیمارستان برساند، اما این ماجرا به کلاهبرداری ختم می‌شود و فرجام را با احساسات متناقض رها می‌کند. در ادامه، فضای خانه و خانواده فرجام به تصویر کشیده می‌شود؛ خانه‌ای قدیمی با پدری سنتی، مادری مهربان و خواهری به نام فتان که مرکز توجه خانواده است. دغدغه‌های ازدواج، خواستگاری‌های ناخواسته برای فتان، و فشار خانواده برای ازدواج فرجام با دختر دایی‌اش فاطمه، بخش مهمی از داستان را شکل می‌دهد. فرجام اما به دنبال عشق واقعی است و نمی‌تواند با انتخاب خانواده کنار بیاید. روابط دوستانه با سجاد و برادرش فریبرز، ماجراهای شغلی، و درگیری‌های روزمره، فضای داستان را پیش می‌برند. در کنار این‌ها، مزاحمت‌های تلفنی مرموز و ماجراهای خانوادگی، گره‌های داستانی را شکل می‌دهد و شخصیت‌ها را در معرض انتخاب‌ها و چالش‌های جدید قرار می‌دهد. داستان با ریتمی آرام و جزئی‌نگر، زندگی روزمره، دغدغه‌های عاطفی و اجتماعی و روابط پیچیده میان اعضای خانواده و دوستان را روایت می‌کند، بی‌آنکه پایان ماجرا را افشا کند.

چرا باید کتاب بی تاب را خواند؟

این رمان با تمرکز بر جزئیات زندگی روزمره و روابط خانوادگی، تصویری نزدیک از دغدغه‌ها و احساسات نسل جوان و خانواده‌های ایرانی ارائه می‌دهد. روایت صمیمی و ملموس شخصیت‌ها، امکان همذات‌پنداری با موقعیت‌ها و چالش‌های آن‌ها را فراهم می‌کند. «بی‌تاب» برای کسانی که به دنبال داستانی با فضای معاصر، شخصیت‌پردازی دقیق و بازتابی از زندگی واقعی هستند، تجربه‌ای متفاوت و قابل تأمل خواهد بود.

خواندن کتاب بی تاب را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

مطالعه این کتاب برای علاقه‌مندان به رمان‌های خانوادگی و اجتماعی، کسانی که دغدغه روابط میان‌نسلی، ازدواج، هویت فردی و چالش‌های زندگی شهری را دارند، مناسب است. همچنین برای مخاطبانی که به دنبال داستان‌هایی با فضای ایرانی و شخصیت‌های باورپذیر هستند، پیشنهاد می‌شود.

بخشی از کتاب بی تاب

«زدم رو ترمز و جلو آون زن جون واسادم اون زن دستیاچه سرش آورد تو از شیشه. من هاج و واج گفتم خانم هیچ معلوم هست چه کار می‌کنی‌ا!- آقا تو رو خدا تو رو به امام رضا به دادم برسین.چشاش مثل کاسهٔ خون بود بد جوری گریه می‌کرد خیلی دلم به حالش سوخت. بیجاره گرفتار شده بود انگاری.- خواهش می‌کنم آقا شوهرم شوهرم تصادف کرده منو برسونین بیمارستان.به آسمون نگاه کردم. هوا شدید گرم بود از مردونگی به دور بود به دادش نرسم. بد جوری التماس می‌کرد.- سوار شو خانم.اون سریع سوار شد و گاز ماشین سمت بیمارستان گرفتم. همش گریه می‌کرد. شروشر اشک می‌ریخت. دستاش می‌لرزید. بیچاره همش تلفن همراش تو دستش بود و به این و به آون زنگ می‌زد و داد و بیداد راه مینداخت.- آقا تندتر توروخدا.کنجکاو بودم بدونم قضیه چیه اما خب اون خیلی بی‌تاب بود و همش با تلفن حرف می‌زد و گریه می‌کرد نمی‌دونستم چه جوری باید بپرسم!یه لحظه که گوشی قطع کرد سریع پرسیدم:چی شده؟ چطوری تصادف کرده شوهرتون؟!اون تو گریه‌هاش گفت:نمی‌دونم نمی‌دونم.»

حجم

۰

سال انتشار

۱۴۰۳

تعداد صفحه‌ها

۴۸۹ صفحه

حجم

۰

سال انتشار

۱۴۰۳

تعداد صفحه‌ها

۴۸۹ صفحه