
کتاب مامان عزیزم...
معرفی کتاب مامان عزیزم...
کتاب مامان عزیزم... با عنوان اصلی Ma chère Maman نوشتهٔ روبن رنوسی و ترجمهٔ مینا دارابی امین است. گروه انتشاراتی ققنوس این کتاب را منتشر کرده است. اثر حاضر که در دستهٔ ناداستان و قالب نامهنگاری قرار گرفته، نامههای ۹ نفر از نویسندگان مشهور جهان را ارائه کرده است. نامههای این نویسنده به مادرهایشان را بخوانید؛ «شارل بودلر»، «گوستاو فلوبر»، «هنری جیمز»، «آندره ژید»، «مارسل پروست»، «ژان کوکتو»، «ویلیام فاکنر»، «ارنست همینگوی» و «آنتوان دو سنت اگزوپری». نسخهٔ الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب مامان عزیزم... اثر روبن رنوسی
کتاب «مامان عزیزم...» (از بودلر تا سنت اگزوپری نامههایی از نویسندگان) که نخستینبار در سال ۲۰۰۲ میلادی و در ایران در سال ۱۳۸۸ منتشر شده، منتخبی از نامههای نویسندگان برجستهٔ تاریخ ادبیات به مادرانشان است. این نامهها گواهی صمیمی بر روابط پیچیده و عمیق این بزرگان ادب با مادرانشان است؛ روابطی سرشار از شور و شوق، اختلاف و صلح، اندوه و شادی. در این نامهها میتوان زمانی را که این نویسندهها در کنار مادران خود سپری میکردند، دریافت. با گذر زمان و بروز مشکلات، گاهی جدایی بین مادران و پسران رخ میدهد، اما این دوری هرگز نمیتواند احساس عمیق و بیکران عشق مادری را از بین ببرد. امروزه پیشرفت و تغییرات اساسی در زندگی مدرن، مفاهیم سنتی مانند سفر، دوری و غربت را دگرگون کرده است. سرعت بالای حملونقل، بیخبری و انتظار خبر را کمرنگ کرده و ظهور ابزارهای ارتباطی نو مانند ایمیل، جایگزین نامهنگاری شده است؛ به همین دلیل گردآوری مجموعهای مشابه از نامههای نویسندگان معاصر و نسلهای آینده احتمالاً دشوارتر خواهد بود. نامهها همواره دریچهای روشنگر به زوایای پنهان زندگی نویسندگان بودهاند و ارتباطی ناگسستنی با طرز فکر و آثارشان داشتهاند. نویسندگانی که نامههایشان در این کتاب گردآوری شده، جهان پیرامون خود را همانگونه به تصویر کشیدهاند که در این نامههای صمیمانه بازتاب یافته است. نام این ۹ نویسنده عبارت است از «شارل بودلر»، «گوستاو فلوبر»، «هنری جیمز»، «آندره ژید»، «مارسل پروست»، «ژان کوکتو»، «ویلیام فاکنر»، «ارنست همینگوی» و «آنتوان دو سنت اگزوپری». خاطرات شیرین کودکی، نوازشهای مادرانه، گردشهای خانوادگی و قصههای پریان پیش از خواب، همگی تجربههای مشترک نویسندگان یادشده بوده است. میبینیم که با گذر عمر، مشکلات و اختلافنظرها گاهی مادر و پسر را از هم دور میکند، اما آن حس بیبدیل عشق بیکران مادرانه هرگز از میان نمیرود.
چرا باید کتاب مامان عزیزم... را بخوانیم؟
کتاب «مامان عزیزم...» نگاهی صمیمی به روابط عمیق و پر فرازونشیب ۹ نویسنده با مادرانشان میاندازد، احساسات جهانشمول عشق و دلبستگی مادر و فرزندی را به تصویر میکشد، فرصتی برای آشنایی با سبک نوشتاری غیررسمی این نویسندگان فراهم میکند و با یادآوری دوران نامهنگاری، ما را به تأمل در تغییرات ارتباطات مدرن و ارزشهای پایدار روابط انسانی دعوت میکند؛ ازاینرو خواندن این کتاب تجربهای ارزشمند و روشنگر برای درک زندگی و احساسات بزرگان ادبی و پیوند عاطفی مادر و فرزند خواهد بود.
کتاب مامان عزیزم... را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب را به دوستداران ناداستان و قالب نامهنگاری پیشنهاد میکنیم. نامههای ۹ نویسندهٔ مؤثر به مادرهایشان را در این اثر میخوانید.
بخشی از کتاب مامان عزیزم...
«این نامه را خطاب به هر دوی شما مینویسم، چون میدانم که نگران من هستید و من همیشه متأسفم از این که باعث نگرانیتان میشوم. ولی لازم نیست خودتان را نگران کنید، چون زندگی من گرچه ممکن است فراز و نشیبهایی داشته باشد ولی همیشه برای کسانی که دوستشان دارم، هر کاری بتوانم میکنم (من زیاد برایتان نامه نمینویسم، چون وقت این کار را ندارم و چون وقتی نامه مینویسم میفهمم که نوشتن نامه چقدر سخت است و باید مکاتباتم را به نامههایی محدود کنم که نوشتن آنها ضروری است. در ضمن دوستان واقعیام میدانند که من چه برایشان نامه بنویسم چه ننویسم، علاقهام به آنها مثل قبل است). نکته دیگر این که من هیچ وقت دائمالخمر نبودهام، حتی آدمی نبودهام که مرتب باده بنوشد (افسانههایی برایتان تعریف میکنند که من اهل بادهنوشیام. این جور افسانهها به همه کسانی که در باره بادهنوشها چیزی نوشتهاند، نسبت داده شده) تمام آنچه من میخواهم فقط و فقط آرامش است و امکان نوشتن. شاید شما هرگز هیچ کدام از نوشتههای مرا نپسندید (و شاید هم به یکباره از چیزی خوشتان بیاید). ولی باید بدانید که من در تمام چیزهایی که مینویسم صادقم. پدر خیلی وفادار بوده اما تو مادر، اصلاً وفادار نبودهای. کاملاً متوجهم، به خاطر این است که تو فکر کردهای وظیفه توست که مرا سرزنش کنی و بگویی راهی که من در پیش گرفتهام به نظر تو فجیع است.
خب، شاید بهتر باشد که دیگر حرفی در این باره نزنیم. مطمئنم اگر همه حرفهایی را که میگویند باور کنید، برای داشتن این احساس که من شما را غرق در بیآبرویی کردهام شواهد متعددی در زندگیام مییابید. ولی از سوی دیگر با داشتن درصد کمی وفاداری به جای این بیتفاوتی، شاید بتوانید بدنامی واضح مرا تحمل کنید و بالاخره دریابید که من به هیچ وجه شما را غرق بیآبرویی نکردهام.
به هر حال، ارادتمند هر دوی شما
ارنی»
حجم
۱۲۲٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۱
تعداد صفحهها
۱۰۳ صفحه
حجم
۱۲۲٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۱
تعداد صفحهها
۱۰۳ صفحه