
کتاب آخرین عشق کافکا
معرفی کتاب آخرین عشق کافکا
کتاب آخرین عشق کافکا با عنوان اصلی Kafka's Last Love: The Mystery of Dora Diamant نوشتهٔ کاتی دیامانت و ترجمهٔ سهیل سمی توسط گروه انتشاراتی ققنوس منتشر شده است. این کتاب نخستینبار در سال ۲۰۰۳ منتشر شده و به بررسی آخرین دورهٔ زندگی فرانتس کافکا، نویسندهٔ شهیر آلمانیزبان، و رابطهٔ او با دورا دایامانت میپردازد. نسخهٔ الکترونیکی این کتاب را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب آخرین عشق کافکا
کتاب آخرین عشق کافکا به بررسی آخرین دورهٔ زندگی فرانتس کافکا، نویسندهٔ شهیر آلمانیزبان، و رابطهٔ او با «دورا دایامانت» میپردازد. دورا دایامانت شخصیت مرموزی بود که در سال پایانی زندگی کافکا همراه او بود و تأثیر عمیقی بر او گذاشت. این کتاب به جزئیات این رابطه، شخصیت دورا دایامانت و تأثیر او بر زندگی و شاید آثار کافکا میپردازد. کتاب به دورانی از زندگی فرانتس کافکا میپردازد که کمتر به آن توجه شده است: سال پایانی زندگی او و عشقش به دورا دایامانت. کتاب حاضر تلاش دارد تا با کاوش در این رابطه، نوری بر شخصیت و زندگی خصوصی کافکا در آن دوران بیفکند و همچنین به معرفی شخصیت دورا دایامانت بپردازد که نقش مهمی در آخرین روزهای زندگی این نویسنده بزرگ داشته است. فرانتس کافکا، نویسندهٔ برجستهٔ آلمانیزبان، در تاریخ ۳ ژوئیهٔ ۱۸۸۳ چشم به جهان گشود و بهعنوان یکی از تأثیرگذارترین چهرههای ادبیات غرب در قرن بیستم شناخته میشود. او که در داستاننویسی، رماننویسی و نمایشنامهنویسی تبحر داشت، با سبک منحصربهفرد خود که بعدها به «کافکایی» شهرت یافت، رویدادهای عادی را به شیوهای نامعقول و فراواقعگرایانه به تصویر میکشید. کافگا وصیت کرده بود تا دوست صمیمیاش، «ماکس برود»، تمامی آثارش را پس از مرگش نابود کند، اما برود با سرپیچی از این وصیت، بخش عمدهای از نوشتههای کافکا را منتشر کرد و بدین ترتیب نقش مهمی در به شهرت رساندن جهانی او ایفا کرد. از میان آثار شاخص کافکا میتوان به داستان بلند «مسخ» بهعنوان مهمترین اثر او و همچنین رمانهای «محاکمه» و «قصر» (که ناتمام باقی ماندهاند) اشاره کرد. فرانتس کافکا در نهایت در تاریخ ۳ ژوئن ۱۹۲۴ به دلیل بیماری سل درگذشت.
چرا باید کتاب آخرین عشق کافکا را بخوانیم؟
خواندن کتاب آخرین عشق کافکا برای علاقهمندان به فرانتس کافکا فرصتی است تا با وجهی دیگر از زندگی شخصی و عاطفی او آشنا شوند، به خصوص در مورد آخرین سال زندگیاش که اغلب با بیماری و ناامیدی همراه بوده است. این کتاب میتواند درک عمیقتری از تأثیرات انسانی بر نویسندهای که آثارش اغلب با تنهایی و اضطراب شناخته میشود، ارائه دهد و همچنین شخصیت زنی را معرفی کند که در آن دوران سخت، همراه و الهامبخش کافکا بوده است.
خواندن کتاب آخرین عشق کافکا را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
خواندن این کتاب به علاقهمندان به زندگی و آثار فرانتس کافکا، دوستداران کتابهای بیوگرافی و سرگذشتنامه، پژوهشگران و دانشجویان ادبیات و افرادی که به داستانهای عاشقانه واقعی و تأثیرگذار علاقهمندند، پیشنهاد میشود.
بخشی از کتاب آخرین عشق کافکا
«آن سال تابستان، نبرد بریتانیا آغاز شد. در حالی که پنج کشور اروپایی عملاً ظرف کمتر از هشتاد روز سقوط کرده بودند، حال بریتانیا به راستی تک و تنها در برابر ماشین جنگی آلمان ایستاده بود. ایالات متحده هنوز در تصمیم راسخش برای عدم مداخله در جنگهای اروپا خدشهای راه نداده بود، اما رئیس جمهور فرانکلین دی. روزولت در ماه ژوئن اعلام کرد ایالات متحده «منابع مادی این کشور را به دست مخالفان جبر و زور خواهد رساند.» قانون قرارداد وام، که در سال بعد تصویب شد، این امکان را به بریتانیا داد تا از ایالات متحده تجهیزات نظامی و مهمات «قرض بگیرد.»
در اوایل ماه ژوئن، نبرد هوایی بر فراز کانال مانش آغاز شد. در اواسط ماه ژوئیه، نیروی هوایی هرمان گورینگ برای اولین بار حمله هوایی تمامعیارش را به انگلیس آغاز کرد. در ماه اوت، نوک پیکان حملات هوایی آلمان از بنادر نزدیک کانال مانش به سوی فرودگاههای نظامی درون مرزی و ایستگاههای راداری در دل خاک بریتانیا معطوف شد. در ماه اوت، هزار و پانصد بمبافکن و جت جنگی آلمانی هر روز سایه شومشان را بر آسمان انگلیس میگستردند. در ماه سپتامبر، نیروهای بریتانیا نیز در اقدام تلافیجویانه برلین را بمباران کردند. جنگندههای آلمانی نیز بمباران اهداف نظامی و حتی مراکز غیرنظامی را آغاز کردند. در سرتاسر پاییز و زمستان ۱۹۴۰ ـ ۱۹۴۱ حملات هوایی شبانهروز ادامه یافت. طی حملات هوایی آلمان به انگلیس، بخشهایی بزرگ از لندن، ساوتمپتن، بریستول، کاردیف، کاونتری، لیورپول، منچستر و تقریبا تمامی شهرهای بزرگ انگلیس، زیر بمبارانهایی که چندین و چند ماه ادامه یافت تخریب شدند.
خبرهای تلخ بمبارانهای آلمان دهان به دهان به گوش همه رسید. هیچکس نمیدانست این داستانها حقیقت دارند یا کذب و شایعهاند. زندانیان حامی نازیها خاطرجمعتر شدند و شروع کردند به تمسخر پناهندگان در خیابانها و دست انداختنشان با سلام دادنهای نظامی. یک شب، بعد از خاموشی، گروهی از زنان نازی پیدا شدند که با چراغ قوه رو به دریا علامت میدادند. نشر این شایعه که ممکن است هر لحظه نیروهای آلمان از راه دریا حمله کنند، اردوگاه را در هالهای از ترس و هراس فرو برد.»
حجم
۶٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۰
تعداد صفحهها
۵۶۰ صفحه
حجم
۶٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۰
تعداد صفحهها
۵۶۰ صفحه