
کتاب نهنگ گمشده
معرفی کتاب نهنگ گمشده
معرفی کتاب نهنگ گمشده
کتاب الکترونیکی «نو پسنده» (The Lost Whale) نوشتهٔ «هانا گلد» با ترجمهٔ شادی غفیری و نشر ۳۶۰ درجه، داستانی نوجوانانه دربارهٔ مواجهه با فقدان، پیوندهای خانوادگی و ارتباط با طبیعت است. این رمان با محوریت پسری به نام «ریو» روایت میشود که پس از بیماری مادرش، برای مدتی به کالیفرنیا نزد مادربزرگش میرود و در آنجا با دنیای نهنگها و دوستیهای تازه آشنا میشود. نسخه الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب نهنگ گمشده
«نو پسنده» اثری از «هانا گلد» است که در ژانر داستان نوجوان و با رویکردی واقعگرایانه به مسائل خانوادگی و زیستمحیطی نوشته شده است. داستان در دورهای معاصر میگذرد و دغدغههایی چون بیماری روانی والدین، جابهجایی ناخواسته کودکان، و تلاش برای سازگاری با محیط جدید را به تصویر میکشد. فضای داستان در کالیفرنیای ساحلی شکل میگیرد؛ جایی که ریو، شخصیت اصلی، با مادربزرگ متفاوت و نسبتاً غریبهاش زندگی میکند. روایت با توصیف دقیق احساسات و دنیای درونی نوجوانی که با غم و دلتنگی دستوپنجه نرم میکند، پیش میرود. در کنار این مضامین، کتاب به موضوع حفاظت از نهنگها و اهمیت محیط زیست نیز میپردازد و از طریق ماجراهای ریو، مخاطب را با دنیای شگفتانگیز اقیانوس و مهاجرت نهنگهای خاکستری آشنا میکند. این اثر با ترکیب عناصر خانوادگی، دوستی و طبیعت، تصویری چندلایه از رشد و تغییر نوجوانان ارائه میدهد.
خلاصه کتاب نهنگ گمشده
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند!داستان با ورود «ریو ترنر» به فرودگاه لسآنجلس آغاز میشود؛ پسری یازدهساله که بهدلیل بستریشدن مادرش در بیمارستان، مجبور است مدتی را نزد مادربزرگش «فران» در شهر ساحلی خلیج اقیانوس بگذراند. ریو با احساس غربت و دلتنگی، بهسختی با محیط جدید و مادربزرگی که چندان شبیه مادربزرگهای معمولی نیست، کنار میآید. او اتاقی را در خانهٔ فران پیدا میکند که زمانی متعلق به مادرش بوده و جعبهای از یادگاریهای او، از جمله دفتر طراحی پر از نقاشیهای نهنگ، کشف میکند. این نقاشیها و خاطرات، ریو را به دنیای نهنگهای خاکستری و بهویژه نهنگی به نام «سفیدمنقار» پیوند میزند؛ نهنگی که مادرش سالها پیش دیده و برایش الهامبخش شادی بوده است. ریو با دختری محلی به نام «مارینا» آشنا میشود که علاقهمند به نهنگهاست و پدرش تورهای تماشای نهنگ برگزار میکند. این دوستی، ریو را به ماجراجوییهایی در دل اقیانوس میکشاند؛ جایی که او تلاش میکند با مشاهده و ثبت نهنگها، امید و شادی را برای مادرش بازگرداند. در این مسیر، ریو با چالشهای عاطفی، احساس گناه و مسئولیت نسبت به مادرش، و همچنین با واقعیتهای تلخ شکار نهنگها و تهدیدهای زیستمحیطی روبهرو میشود. داستان با تمرکز بر رشد شخصی ریو، اهمیت دوستی، پذیرش فقدان و پیوند دوباره با خانواده و طبیعت پیش میرود، بیآنکه پایان ماجرا را افشا کند.
چرا باید کتاب نهنگ گمشده را خواند؟
این کتاب با روایت صمیمی و ملموس از تجربهٔ نوجوانی که با بحران خانوادگی و دلتنگی روبهروست، به موضوعات مهمی چون سلامت روان، پذیرش تغییرات زندگی و اهمیت محیط زیست میپردازد. مخاطب در کنار ریو، با دنیای نهنگها و مهاجرت شگفتانگیز آنها آشنا میشود و درمییابد که حتی در دل سختیها، امید و دوستی میتواند راهی برای عبور از غم باشد. «نو پسنده» با ترکیب داستانی خانوادگی و ماجراجویی زیستمحیطی، فرصتی برای همدلی با نوجوانان و درک بهتر دغدغههای آنها فراهم میکند.
خواندن کتاب نهنگ گمشده را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای نوجوانان و جوانانی مناسب است که با دغدغههایی مانند جدایی از والدین، دلتنگی، یا سازگاری با محیط جدید روبهرو هستند. همچنین برای علاقهمندان به داستانهای طبیعتمحور و کسانی که به موضوعات زیستمحیطی و حفاظت از حیوانات علاقه دارند، جذاب خواهد بود.
بخشی از کتاب نهنگ گمشده
«اولین چیزی که ریو ترنر هنگام ورود به سالن مسافران فرودگاه بینالمللی لسآنجلس متوجه آن شد سروصدا بود. فرودگاهها هیچگاه برای سکوت ساخته نشدهاند و این هیولای عظیم و گسترده مانند یک استادیوم فوتبال در اوج هیاهو بود.دومین چیزی که او دید مادربزرگش بود. با این که پنجسال از آخرین باری که او را دیدهبود میگذشت ریو فورا او را شناخت او در میان جمعیت برجسته بود؛ یک جامپ سوت فیروزهای براق به تن داشت عینکی با قاب ضخیم و مشکی به چشم زده بود و موهای سفید و سیم پیچی شدهاش مانند شوکی از بین جمعیت به چشم میآمد.به اطراف نگاهی انداخت و چند لحظه طول کشید تا او را تشخیص دهد. پرسید: «ریو؟ خودتی» مگه نه؟»جلوی او ایستاد و گفت: «بهسختی شناختمت. خیلی...»صدایش محو شد و ریو به این فکر افتاد که قرار بود چه بگوید. درهرحال» قصد نداشت بپرسد. درعوضء دستهایش را بهحالت محافظتی روی سینهاش جمع کرد.«پس بالاخره رسیدی.» با عجله ادامه داده چشمانش پر از چیزی بود که ریو نمیتوانست آن را تشخیص دهد. «خیلی خوشحالم که اینجابی.» سپس او را در آغوش کشید.این از آن آغوشهای عمیق و گرمونرم نبود که ریو به آن عادت داشت؛ بلکه پر از زوایای تیز و آرنجهای سفت بود و بوی نعناع میداد. ریو تا سه شمرد و دیگر نتوانست تحمل کند؛ پس خودش را از آغوش او بیرون کشید.با تردید پرسید: «ریو؟» و دو نقطهی رنگی روشن روی گونههایش نمایان شد. «خیلی وقت گذشته و میدانم که همهی اینها الان برایت بهطرز عجیبی غریب است آما میخواهم وقتی اینجا با من هستی» حس راحتی داشته باشی. به هرحال» من مادربزرگت هستم.»
حجم
۹۶۹٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۲۰۱ صفحه
حجم
۹۶۹٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۲۰۱ صفحه