
کتاب بچه های دسامبر
معرفی کتاب بچه های دسامبر
کتاب بچه های دسامبر با عنوان اصلی «Les petits de decembre» نوشتهٔ کئوتر ادیمی و ترجمهٔ کتایون کشمیریان است. انتشارات نیستان هنر این کتاب را منتشر کرده است. اثر حاضر که در دستهٔ ادبیات داستانی آفریقا (فرانسه) قرار میگیرد، یک داستان برای گروه سنی نوجوان است که به موضوعاتی مانند ارزشهای انسانی، دوستی و همدلی پرداخته است. این اثر به نوجوانان نشان میدهد که چگونه کودکان در محلههایی با چالشهای اجتماعی، اقتصادی و خانوادگی زندگی میکنند و با وجود سختیها، لحظات شادِ بازی و دوستی را تجربه میکنند. نسخهٔ الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب بچه های دسامبر اثر کئوتر ادیمی
کتاب «بچههای دسامبر» که نخستینبار در سال ۱۹۹۸ میلادی و در سال ۱۴۰۳ در ایران منتشر شد، نوشتهٔ یک نویسندۀ الجزایریالاصل فرانسوی است. این داستان را یک روایت جذاب و تأثیرگذار در ژانر ادبیات نوجوان دانستهاند. این کتاب موضوعات عمیق انسانی و اجتماعی را بررسی کرده است. داستان کتاب «بچههای دسامبر» پیرامون گروهی از کودکان میچرخد که در دسامبر، ماهی پر از امید و انتظار با چالشها و ماجراهای مختلفی روبهرو میشوند. شخصیتهای این داستان هر کدام با مشکلات و دغدغههای خاص خود دستوپنجه نرم میکنند و از طریق تعاملات و دوستیهایشان به درک بهتری از خود و دنیای اطرافشان میرسند. گفته شده است که «کئوتر ادیمی» با نثر ساده و عمیقش توانسته احساسات و تجربیات کودکان را بهخوبی به تصویر بکشد و ما را به تفکر دربارهٔ ارزشهای انسانی، دوستی و همدلی دعوت کند. داستان حاضر در ۳۴ بخش روایت شده است.
خلاصه داستان بچه های دسامبر
داستان از شرایطی سرد و بارانی در شهر الجزیره آغاز شده است. وضعیتی را که مردم با مشکلات ناشی از آبوهوا مانند ترافیک سنگین و مشکلات رفتوآمد روبهرو هستند، درمییابیم. هوا بسیار طوفانی و بارانی است و این وضعیت در تمام شهر بهویژه در مناطقی همچون درهٔ «زن وحشی» که بهنوعی بهعنوان یک مکان ترسناک شناخته میشود، تأثیر گذاشته است. در این مکان، داستان زن وحشی روایت میشود که پس از گمشدن فرزندانش در جنگلی در گذشته، اکنون بهعنوان یک روح سرگردان شناخته میشود؛ روحی که گاه در اطراف دره دیده میشود. شروع این داستان به مشکلات شهری و بیتفاوتی مسئولان بهویژه در محلهٔ «یازده دسامبر» پرداخته است. در این محله زمینها متروکه و بدون استفاده باقی ماندهاند و مردم ناچارند با شرایطی که از سوی شهرداری و دولت ایجاد شده کنار بیایند. در دوم فوریهٔ ۲۰۱۶ میلادی و در محلهٔ «یازده دسامبر ۱۹۶۰»، سه کودک به نامهای «جمیل»، «مهدی» و «اینس» مشغول بازی فوتبال در زمین گلی و بارانی بودند. آنها درحالیکه در این زمین پر از گلولای میدویدند، خود را در دنیای تخیلی مسابقات بزرگ فوتبال تصور میکردند و با هیجان به بازی ادامه میدادند. اینس که دروازهبان بود، با مهارت بالا از گلزدن جمیل جلوگیری کرد و باعث شد بچهها به شوخی همدیگر را مسخره کنند. پس از بازی، آنها به خانهٔ اینس رفتند؛ جایی که مادرش، «یاسمین» و مادربزرگش، «عادله» در آن در حال استراحت بودند. در خانه، بچهها دربارهٔ بازی صحبت کرده و به شوخیهای خود ادامه دادند. در همین حین، یاسمین در فکر ترسهای شبانهاش بود؛ ترسهایی که از سکوت خانه و تصور ارواح و هیولاها داشت. عادله به سیاستهای کشور و مشکلات اجتماعی و اقتصادی اشاره میکرد. در خانههای دیگر، جمیل با مادربزرگ و پدربزرگش شام میخورد و مهدی با پدرش که بهخاطر انفجار مین در جنگ معلول شده بود، در حال خوردن سوپ بود. سه کودک، شب بهطور معمولی به خواب رفتند.
چرا باید کتاب بچه های دسامبر را بخوانیم؟
مطالعهٔ این اثر نوجوانان را با زندگی کودکان در محلهای با چالشهای اجتماعی، اقتصادی و خانوادگی روبهرو میکند که در کنار سختیها، بازی و دوستیهایشان را تجربه میکنند.
کتاب بچه های دسامبر را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب را به نوجوانان دوستدار ادبیات داستانی قرن ۲۱ آفریقا (فرانسه) و قالب داستان پیشنهاد میکنیم.
درباره کئوتر ادیمی
کئوتر ادیمی (Kaouther Adimi) که برای مخاطبان ایرانی با نام «کوثر عظیمی» هم شناخته شده، متولد سال ۱۹۸۶ میلادی، نویسندهای الجزایری و ساکن فرانسه است. او در اغلب آثارش تجربههای زیسته از مهاجرت را منعکس کرده است. این نویسنده از کودکی در نقاط مختلف فرانسه زیسته و تعارضات فرهنگی و اجتماعیِ بومیان و مهاجران را از نزدیک شاهد بوده است؛ تعارضاتی که گاه منبع تنشهای بزرگ برای جامعهٔ مهاجران میشود و عملکرد طبیعی آنها را مختل میکند. کئوتر ادیمی معمولاً این معضلات را در جزئیات روزمرهٔ زندگی آدمها مییابد و از این لحاظ میتوان او را نویسندهای جزئینگر و مینیمال دانست. رمان «سنگهایی در جیبم» (Des pierres dans ma poche) و داستان «بچههای دسامبر» (Les petits de decembre) از آثار مکتوب او است.
این کتاب یا نویسنده چه جوایز و افتخاراتی کسب کرده است؟
کتاب «بچههای دسامبر» (Les petits de décembre) نوشتهٔ «کئوتر ادیمی» جایزهٔ Grand prix du roman métis در سال ۲۰۲۰ میلادی را دریافت کرده است. این جایزه یکی از معتبرترین جوایز ادبی فرانسه است که به آثار برجستهٔ ادبیات فرانسوی اهدا میشود. این نویسنده جوایز دیگری مانند جایزهٔ سبک، جایزهٔ بیور افام مدیترانه و افتخار برگزیدگی در گنکور ایتالیا را برای کتاب «ثروتهای ما» در سال ۲۰۱۸ میلادی دریافت کرده است.
بخشی از کتاب بچه های دسامبر
«پلیس گفت:
«ناله و زاری نکن. تازه بازجویی شروع شده.»
بازجو در کنستانتین بزرگ شده و پدرش در سال ۱۹۹۲ کشته شده بود. شب قبل از کشته شدن پدرش، تلویزیون دولتی تصویر یکی از دیدارهای رئیسجمهور را پخش میکرد که توسط نیروهای نظامی و پلیس امنیتی برنامهریزی شده بود. پدرش در گوشهای با لباس نظامی ایستاده بود. فقط برای چند لحظه تصویر او در تلویزیون پخش شد و همین هم باعث مرگش شد. هیچکدام از همسایهها تا آن روز از شغلش خبر نداشتند. وقتی شب، پسر دوازدهسالهاش را از مدرسه به خانه میآورد، به دست یکی از همسایههای وابسته به گروهی مسلح کشته شد.
پسربچهٔ دوازدهساله دست در دست پدر، شاهد همهٔ جزئیات صحنهٔ تیراندازی بود. حتی وقتی که آمبولانسها رسیدند، هنوز دستش در دست پدرش بود. با وجود جوی خونی که راه افتاده بود، پدرش که دیگر جواب نمیداد، همسایههایی که از پنجرهٔ خانههایشان فریاد میکشیدند و مادرش که بلند گریه میکرد، او همچنان دست پدرش را گرفته بود و فشار میداد. آخر جز گرفتن دست پدریِ بیحرکت با چشمان باز، چه کار دیگری میتوانست انجام دهد.
بعد از آن تصمیم گرفت پلیس شود و بعد هم شهر پلها را به مقصد الجزیره ترک کرد تا خودش را از کابوس دوران کودکی و از مادرش که یکشبه دیوانه شده بود، دور کند. حالا مقابل جوانی بیستساله قرار گرفته بود؛ جوانی با سویشرت گشاد و کتانیهایی که بابتشان، دو ماه حقوق پدرش را خرج کرده بود. او عصبانی و ناراحت به نظر میرسید؛ ولی نباید فراموش میکرد که صاحب این سویشرت بزرگ و گشاد، پسر یک افسر ارشد است که به ازای تصاحب وسیلهٔ سرگرمی و زمین بازیاش، ژنرالی را کتک زده. پلیس فقط با تصور صحنهٔ کتک خوردن ژنرال، عرق سرد به صورتش نشست و با خود فکر کرد: «چه دورهزمونهای شده! پسر یه کلنل بازنشسته بهخاطر یه زمین خالی افتاده که همهٔ روز جای سگهای ولگرده، روی یه ژنرال دست بلند میکنه.»»
حجم
۱۵۱٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۱۴۸ صفحه
حجم
۱۵۱٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۱۴۸ صفحه