دانلود و خرید کتاب جهاندختم زهرا یزدانی
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب جهاندختم

کتاب جهاندختم

نویسنده:زهرا یزدانی
دسته‌بندی:
امتیاز:
۲.۳از ۳ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب جهاندختم

کتاب الکترونیکی جهاندختم نوشتۀ زهرا یزدانی در انتشارات شقایق چاپ شده است. این کتاب در ژانر رمان عاشقانه، خانوادگی و اجتماعی نوشته شده و به روایت داستان زندگی دختری به نام محیا می‌پردازد. محیا نوه‌ی ارشد جهانبخش‌خان حاتمی، یکی از باغداران شناخته‌شده کشور است. او تنها فردی است که از رازهای پنهان زندگی پدربزرگش خبر دارد. با مرگ ناگهانی پدربزرگ و ورود مردی ناشناس که رازی خطرناک از گذشته در سینه دارد، زندگی محیا دستخوش تغییر می‌شود. در این مسیر، اتفاقات پیچیده و چالش‌برانگیزی رخ می‌دهد و محیا ناخواسته وارد بازی خطرناکی می‌شود که سرنوشت او را تحت تأثیر قرار می‌دهد.

درباره کتاب جهاندختم

رمان جهاندختم داستان محیا را روایت می‌کند؛ دختری که پس از مرگ ناگهانی پدربزرگش، با حقایقی درباره‌ی گذشته‌ی خانواده‌اش روبه‌رو می‌شود. جهانبخش‌خان حاتمی، پدربزرگ محیا، باغدار مطرح و ثروتمندی است که گذشته‌ای پیچیده و اسرارآمیز دارد. محیا تنها کسی است که به این رازها دسترسی دارد و پس از مرگ او، ناچار می‌شود با مردی مرموز روبه‌رو شود که حقیقت‌هایی پنهان را آشکار می‌کند. ورود این مرد به زندگی محیا باعث می‌شود او با تصمیم‌های دشواری مواجه شود و درگیر اتفاقاتی شود که امنیت و آرامش او را تهدید می‌کند.

در بخشی از داستان، احساسات عاشقانه‌ای شکل می‌گیرد که با فضای پررمز و راز و گاه دلهره‌آور داستان درآمیخته است. نویسنده در این رمان به موضوعاتی همچون روابط خانوادگی، رازهای مگو، قدرت، عشق و سرنوشت پرداخته است. این رمان با نثری روان و توصیف‌های دقیق شخصیت‌ها، خواننده را درگیر دنیای داستانی خود می‌کند و فضایی از تعلیق و هیجان ایجاد می‌کند که تا پایان داستان ادامه دارد.

کتاب جهاندختم را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب برای علاقه‌مندان به رمان‌های عاشقانه، اجتماعی و خانوادگی مناسب است. همچنین افرادی که به داستان‌های معمایی و پرکشش علاقه دارند، می‌توانند مخاطب این اثر باشند.. این کتاب را می‌توانید از طاقچه دریافت کنید.

بخشی از کتاب جهاندختم

«دستان لرزانم را دور خودم حلقه کردم. با پا روی زمین ضرب گرفتم و ناخن‌هایم را طبق عادت کودکی که می‌ترسیدم زیر دندان‌هایم کشیدم. یادم است که در مجله‌ای خوانده بودم بعضی آدم‌ها موقع ترس به دوران کودکی‌شان بازگشت می‌کنند و همان رفتار بچگانه را انجام می‌دهند و با انجام آن رفتار بچگانه آرامش می‌گیرند. من هم دقیقا از دستهٔ همان بعضی آدم‌ها بودم که موقع ترس، مکانیزم‌های دفاعی لعنتی‌ام من‌را به ناخن جویدن کودکی‌ام باز می‌گرداند. می‌لرزیدم و ناخن‌های بلندم تلق‌تلق زیر دندان‌هایم می‌لغزید و کج‌ومعوج می‌شد. می‌لرزیدم و پلک چشم چپم به طرز عذاب‌آوری به بالا پرش می‌کرد، منتها این‌دفعه با دفعات قبل فرق داشت. این‌دفعه همه چیز به دست بی‌رحم تندباد سرنوشت کن‌فیکون شده بود. قیامت شده بود، صحرای محشر شده بود. دیگر هیچی مثل سابق نمی‌شد!

دیگر دست مهربانی نبود که بر سرم کشیده شود و من‌را از کابوس‌ها و ترس‌هایم جدا کند. دیگر خودم بودم و باتلاق اتفاقات نامعلومی که من‌را وحشیانه به درون خودش می‌کشاند.

کلافه پوفی کشیدم. تیک‌های عصبی‌ام همه یک‌جا به سمتم هجوم آورده بودند. ناخن‌هایم را از زیر دندان‌هایم بیرون کشیدم. نگاهی بهشان انداختم. باز هم زبر و اره‌ای شده بودند. مثل آن‌وقت‌ها که مدرسه می‌رفتم و از ترس دیده شدن این ناخن‌های لعنتی که شب قبل مدام زیر دندان‌هایم لغزیده بودند، دست‌هایم را مدام در جیب یونیفرمم می‌چپاندم.»

کاربر ۳۷۴۱۱۶۰
۱۴۰۴/۰۱/۱۶

کمی متفاوت بود ولی با بیشتر خوندنش خوشم اومد قصه دختر ی که مادر خواهرش ونوه ی محبوب بابا بزرگ و مادر بزرگ و پدر غمگین وافسرده ی خود است . واسرار جهانبخش خان

حجم

۲۹۶٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۴۶۴ صفحه

حجم

۲۹۶٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۴۶۴ صفحه

قیمت:
۱۱۱,۰۰۰
تومان