کتاب فریبکاری های ذهن آلبرت موخیبر + دانلود نمونه رایگان
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.

معرفی کتاب فریبکاری های ذهن

کتاب فریبکاری های ذهن نوشتهٔ آلبرت موخیبر و ترجمهٔ سحر ودایع خیری است. نشر مهرگان خرد این کتاب را منتشر کرده است. مغز ما چگونه بر تفکر و ادراکمان اثر می‌گذارد؟

درباره کتاب فریبکاری های ذهن

کتاب فریبکاری های ذهن (Your Brain Is Playing Tricks On You) دو بخش دارد که نام آن‌ها عبارت است از «جهان پیرامونمان را چگونه می‌بینیم؟» و «مغز من، مغز دیگران و جهان هستی». این کتاب نوشتهٔ یک عصب‌شناس و روان‌شناس بالینی است و ده فصل دارد. آلبرت موخیبر در این اثر در باب نحوهٔ داستان‌پردازی مغز، زندگی ما بر اساس تخمین، استرس، توهم ما دربارهٔ قطعیت‌ها، ناهماهنگی شناختی، توهم دانش، اهمیت بافت و زمینه و نیز درمورد جعبه‌ابزاری برای انعطاف‌پذیریِ بیشتر ذهنی سخن گفته است. مغز ما چگونه بر تفکر و ادراکمان اثر می‌گذارد؟ اثر حاضر کوشیده است به این پرسشْ پاسخ دهد.

خواندن کتاب فریبکاری های ذهن را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران مطالعه در باب ذهن و مغز و باورهای نوع بشر پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب فریبکاری های ذهن

«موقعیت زیر را تصور کنید: ویکتور مرد حسودی است و این حسادت زندگی او را تحت‌الشعاع قرار داده است، و به‌محض اینکه فکر می‌کند شریک زندگی‌اش خیانت‌کار است، واکنش‌های استرسی به وجود می‌آیند. وقتی با او تماس می‌گیرد و او بلافاصله پاسخ نمی‌دهد، اولین فکری که به ذهنش خطور می‌کند این است که او دارد به من خیانت می‌کند. یک صدای درونی زمزمه می‌کند: «واضح است که او دارد خیانت می‌کند». این تفکر دربارهٔ تفکر، فکر اولیهٔ او را تشدید می‌کند و او را ترغیب می‌کند تا بیشتر و بیشتر با دوستش تماس بگیرد. هر تماس بی‌پاسخ، دلیل تازه‌ای بر خیانت او خواهد بود. در این مورد، فراشناخت‌ها افکار اولیه را تقویت می‌کنند و حتی شرایط را دشوارتر می‌کنند: این یک دور باطل است.

ما هیچ کنترل آنی بر افکار اولیهٔ سریع و خودکار خود نداریم، اما می‌توانیم بر اساس فراشناخت‌ها عمل کنیم. هدف کنترلِ فراشناختی بی‌اعتبار دانستن افکار خودکارِ مخرب ما است. ما مجبور نیستیم نسبت به افکار اولیهٔ خود احساس مسئولیت یا مالکیت داشته باشیم: هیچ‌کس حسود و بخیل و کوته‌فکر بودن را انتخاب نمی‌کند. اما می‌توانیم و باید بر اساس فراشناخت‌های خود عمل کنیم. به همین دلیل است که باید یاد بگیریم افکار و احساسات اولیه و خودکار مربوط به یک موقعیت دشوار را بشناسیم، سپس بین فکر اولیه و فراشناخت فاصله ایجاد کنیم. تفکر ثانویه دیگر نمی‌تواند تفکر اولیه را تقویت کند. تصور کنید ویکتور تحت آموزش‌های فراشناختی در ارتباط با موقعیت‌های حسادت‌زا قرار گرفته است. او به دوستش زنگ می‌زند و دوستش پاسخ نمی‌دهد. تفکر خودکار او توسط صدای درونی او تحریک می‌شود («او قطعاً به من خیانت می‌کند»). به‌جای اینکه اجازه دهد این صدای درونی بلند شود، با روبه‌رو شدن با مونولوگ یا گفت‌وگوی درونیِ دیگری نسبت به این صدای کوچک درونی دچار تردید می‌شود: «او ممکن است در مترو باشد، یا نزد یکی از دوستانش، و یا در حال صحبت با مادرش است، و بعداً با من تماس می‌گیرد». این واکنش به استرس فیزیولوژیکی، آتش حسادت را فرو می‌نشاند. ویکتور می‌تواند آرام‌تر نفس بکشد و رها کردن تلفن و برگشت به فعالیت‌هایش راحت‌تر خواهد بود. ویکتور تأثیر فکر اولیهٔ خود را کاهش داده است. او با تکرار تمرین‌های کنترل فراشناختی، انعطاف‌پذیریِ شناختی پیدا کرده است و فرصت‌های بیشتری برای درمان حس حسادت ویران‌گر خود خواهد داشت.

این تکنیک‌های کنترل فراشناختی بیش‌ازپیش به‌عنوان ابزار درمانی در روان‌شناسی بالینی مورد استفاده قرار می‌گیرند. من خودم از آن‌ها برای بیمارانم استفاده می‌کنم. حتی می‌توانیم با افزودن روش‌های دیگر آن‌ها را اثربخش‌تر کنیم. آموزش روان‌شناختی تقریباً مشابه تکنیک‌های کنترل فراشناختی، مکانیسم‌های روان‌شناختی تأثیرگذار در مغز بیمار را نمایان می‌کند. هدف تکنیک‌های آموزش روان‌شناختی کمک به افرادی است که از بیماری‌های روانی رنج می‌برند. آن‌ها راه‌حل‌های خودشان را برای درک بهتر حُقه‌های روان‌شناختی که ریشه در فوبیاها و اضطراب‌هایشان دارد، ارائه می‌دهند. اخیراً با بیماری که از اختلال وسواس فکری ـ عملی رنج می‌برد، مشاوره داشتم. هر چیزی که عملاً کامل نباشد موجب آزار او می‌شود. او برای من توضیح داد که چیزهایی را می‌بیند که حتی فرد سالم نمی‌بیند (مثلاً چیزی که در جای نادرستی قرار دارد، مثل مقدار بسیار کمی رسوب آب روی لیوان...) و این باعث ایجاد اضطراب وحشتناکی حتی انگیزه‌های خودکشی در او شده است. سپس به بیمارم توضیح دادم که او جهان را کاملاً دودوئی می‌بیند و از آن رنج می‌برد: و هر چیزی که کامل نیست بی‌شک برای او بی‌ارزش است. بنابراین به او توصیه کردم که هر بار احساس کرد در حال مواجه شدن با یک حادثهٔ ضمنی است، همیشه به یاد داشته باشد که اضطرابش از این تفکر دودویی نشئت می‌گیرد. حتی اگر این تکنیک به‌تنهایی قادر به درمان اختلال وسواسی او نباشد، هدف این است که شیوهٔ او در مدیریت افکاری که موجب اضطرابش می‌شود، رو به بهبودی باشد.»

نظرات کاربران

کاربر 9894679
۱۴۰۴/۰۷/۰۶

این کتاب رو به همه کسانی که دوست دارند با متنی روان و سلیس مطالب مفید را بخوانند بسیار پیشنهاد می کنم. ایک کتاب‌ها شما رو با دنیای درونتون آشنا می کند

ocean
۱۴۰۴/۰۱/۰۶

این کتاب را پیشنهاد میکنم اینجاست که هم به خلقت خدا بیشتر پی می‌بریم هم اینکه متوجه می‌شویم که چگونه ذهنمان ما رو فریب میده و چگونه اتفاقات رو در ذهنمون بازسازی می کنیم و چطور بر ادراکمان تاثیر می

- بیشتر
کاربر 9350052
۱۴۰۳/۱۲/۰۹

کتاب خیلی جالبی بود.

کاربر 6346671
۱۴۰۴/۰۱/۰۶

بسیار کتاب خوبی بود با ترجمه زیبا و روان

بریده‌هایی از کتاب

عبارت معروفی وجود دارد: «ما جهان را آنگونه که هست نمی‌بینیم بلکه آنگونه که خودمان هستیم جهان را می‌بینیم.» این حقیقتی مسلم است که امروزه علوم شناختی آن را تأیید می‌کند: جهان هستی دائماً سیگنال‌هایی منعکس می‌کند و ما با انتخاب آنچه می‌خواهیم ببینیم، ابهام آن را کاهش می‌دهیم. بنابراین برداشت ما از جهان، به‌تدریج ما را از نظر روانی، فرهنگی و اجتماعی شکل می‌دهد.
احسان رضاپور
اِدراک ما سوگیرانه است، دامنهٔ توجه و تمرکزمان محدود است، و حافظهٔ فریبنده‌ای داریم.
احسان رضاپور
برخلاف باور عموم، درست و غلط، به‌ندرت مطلق هستند، اغلب نسبی‌اند.
احسان رضاپور
هرچه کمتر دربارهٔ یک موضوع بدانیم، کمتر می‌توانیم میزان عدم تسلط بر موضوع موردنظر را بسنجیم.
Elle
افرادی که از این مشکل رنج می‌برند، سوگیری تعبیر منفی [۲۲] از این موقعیت‌ها دارند، که موجب می‌شود مفاهیم منفی در پشت اعمال و واژه‌ها را (درصورتی‌که لزوماً وجود ندارند) برای خود بزرگ جلوه دهند. آن‌ها به‌ویژه نگاه دیگران را در این راستا تفسیر می‌کنند و درنتیجه به یک قضاوت منفیِ تقریباً سیستماتیک می‌رسند.
Elle
افرادی که منبع کنترل بسیار درونی دارند، اغلب از جنبهٔ منفی کمال‌گرا هستند، که این امر موجب می‌شود راحت‌تر در دام تفکر باینری یا تفکر دودویی بیفتند (به فصل ۳ مراجعه کنید). فرد مبتلا به وسواس کنترل اوضاع فکر می‌کند هیچ‌چیز به‌طور مطلق کامل نیست، و کاملاً بی‌ارزش و بی‌مصرف است. [۴۸] او توانایی خود را برای درک تفاوت‌های ظریف که لازمهٔ تشریح جزئیات استدلال انتقادی است از دست می‌دهد و به حالت تصلُّب یا انعطاف‌ناپذیریِ ذهنی می‌رسند. این اغلب با غرور اشتباه گرفته می‌شود، و موجب می‌شود افراد مبتلا به منبع کنترل بیش‌ازحد درونی، برای داشتن روابط اجتماعی سالم و رضایت‌بخش مبارزه کنند.
Elle
منبع کنترل درونیِ افراطی می‌تواند مانعی واقعی برای عضویت در اجتماع باشد: وقتی فکر می‌کنید که به‌تنهایی قادر به کنترل همه‌چیز هستید، و در مواجهه با موقعیت اضطراری، از درخواست کمک دریغ می‌کنید، چون همه‌چیز را تحت کنترل می‌دانید. همین‌طور، اگر در طول دوران تحصیل یا در محل کار نیاز به کار گروهی باشد، نمی‌توانید مسئولیتی را به کسی محول کنید، حتی به هم‌گروهی‌های خود اجازه انجام کار نمی‌دهید.
Elle
«دانشِ اندک خطرناک است، یا باید آب چشمه را تا قطرهٔ آخر نوشید یا هرگز لب نزد: نوشیدن جرعه‌ای از آن مغز را مست می‌کند، اما نوشیدن زیاد آن ما را دوباره هوشیار می‌کند.» الکساندر پوپ
Elle

حجم

۱٫۹ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۳

تعداد صفحه‌ها

۱۵۶ صفحه

حجم

۱٫۹ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۳

تعداد صفحه‌ها

۱۵۶ صفحه

قیمت:
۵۰,۰۰۰
تومان