
کتاب کارناپ
معرفی کتاب کارناپ
کتاب کارناپ نوشتهٔ آرن نائس و ترجمهٔ منوچهر بزرگمهر است. انتشارات خوارزمی این کتاب را منتشر کرده است. این اثر یکی از کتابهای مجموعهٔ «پیشروان اندیشهٔ نو» است.
درباره کتاب کارناپ
کتاب کارناپ دربارهٔ آرای رودلف کارناپ است. رودلف کارناپ از پیشروان اولیهٔ نهضت اصالت تحقق منطقی است که بهتبعیت از برتراند راسل و منطق جدید او مبانی این مکتب را در سالهای بین دو جنگ جهانی استوار ساخته و شرح احوال و مختصری از فلسفهٔ او در کتاب حاضر آمدهاست. رودلف کارناپ (Rudolf Carnap) زادهٔ ۱۸ مهٔ ۱۸۹۱ و یک فیلسوف اهل آلمان بود که قبل از ۱۹۳۵ در اروپا و پس از آن در ایالات متحده فعال بود. او یکی از اعضای مهم حلقهٔ وین و طرفدار پوزیتیویسم منطقی بود. او در ۱۴ سپتامبر ۱۹۷۰ از دنی رفت.
خواندن کتاب کارناپ را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران مطالعه در باب فلسفه پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب کارناپ
«امروزه عرصهٔ تحقیقی عمدهای بهنام بحث معرفت تکوینی پیدا شدهاست _- یعنی نظریهای راجع بهعوامل علی دخیل در منشأ و نمو معرفت که در طریقهٔ فهم نفس، و عالم خارج از جانب شخص بالغ عادی مضمون است. از میان مهمترین مسائلی که در آن طرح میشود آنهاست که مربوط بهتکامل مفهوم ما از اشیای مادی میشود، یعنی؛ موجودات دارای ابعاد سهگانه که مرئی و ملموس و غیره هستند، و واحد وجودی مستمر میباشند، که از تغییرات دائم مرئی و ملموس اجزای مرکبهٔ خود مستقل میباشند. از تحقیقات تجربی دربارهٔ کودکان خردسال آشکار شدهاست که مفهوم یا مفاهیم اشیا، منشأهای طولانی و پیچیدهای دارد. یکی از عوامل مهم این است که چیزهایی که در نظر اشخاص بالغ و کودکان بزرگتر کاملاً بدیهی و آشکار است، نزد خردسالان مبهم و مشکوک مینماید. بحث معرفت تکوینی، شامل موضوعهای روانشناسی عادی و اجتماعی است، ولی همجوار با فلسفه و مخصوصاً بحث معرفت است، و نتایجی مربوط بهآنها حاصل میکند. قرنهاست که فیلسوفان بنا بهتفکرات نظری کم و بیش خالص، نظریات خود را دربارهٔ منشأ ابعاد سهگانه بر این مقدمه استوار ساختهاند، که عرصهٔ رؤیت مانند شبکیهٔ چشم نوعی سطح است، ازین رو دوبعدی است. از جمله مسائل تکوینی که فلاسفه بدان پرداختهاند این است: که چگونه افراد انسانی توانستهاند «در فضا ببینند» یعنی توانستهاند ادراک مستقیمی از مسافت در فضا حاصل نمایند؛ و چگونه توانستهاند، مثلاً سیبی را که بهجلو و عقب میچرخد و حرکت میکند بهعنوان یک «شیء» دارای شکل و اندازهٔ مستمر ادراک نمایند؟
ولی حتی اگر ممکن بود که بحث معرفت تکوینی، زمانی، بتواند توجیه متنوعی را که برای عرضهداشتن تمام گامهای لازم بهسوی مفهوم عالم، که در نظر شخص بالغ عادی لازم است _- در داخل فرهنگهای متفاوت _- فراهم سازد، این اقدام مهم هنوز برای حل مسألهای بزرگ مربوط بهبحث معرفت _- لااقل بهتنها طریقهٔ قابل تصور _- کافی نمیبود؛ و آن مسأله توجیه ابتداییترین آگاهی و آشنایی ما _- بیشتر بهصورت ضمنی _- با عالم و نفس خودمان است: توجیه اعتقادات دربارهٔ اندازه، وزن، و شکل ثابت اشیای جزئی، در خلال مدتهای (معتدل) و تغییرات (معتدل)، تحت شرایط مسافت و نور _- بر حسب اغلب مفاهیم «توجیه» و «معرفت» _- لازم نیست همزمان با اثبات این باشد که ما در واقع مفاهیمی پیدا کردهایم که این امور ثابت و حاصل است. عقیده بهاینکه سیب دارای سه بعد است در حالی که حروف روی صفحهای چاپی فقط دو بعد دارد، نمیتواند مورد توجیه قرارگیرد بهاین سبب که همهٔ اشخاص بالغ چنین تعقل میکنند. منشأ تصور معینی با اعتبار و صحت آن یکی نیست»
حجم
۷۴٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۱۰ صفحه
حجم
۷۴٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۱۰ صفحه