
کتاب جنون اخلاقی
معرفی کتاب جنون اخلاقی
کتاب جنون اخلاقی با عنوان اصلی «Moral Disorder» نوشتهٔ مارگارت اتوود و ترجمهٔ منیژه صدیقی است. گروه انتشاراتی ققنوس این مجموعه داستان کوتاه، معاصر و کانادایی را منتشر کرده است. این مجموعه داستان دربارهٔ روح و ذهن انسان است. شخصیت اصلی تمام داستانها یک زن است. این اثر دربارهٔ زندگی، روابط خانوادگی و تغییرات اجتماعی است که با زبانی تیزبینانه و گاه طنزآمیز روایت شده است. نسخهٔ الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب جنون اخلاقی اثر مارگارت اتوود
کتاب جنون اخلاقی که در سال ۱۴۰۳ در ایران منتشر شده، برابر با یک مجموعه داستان، معاصر و کانادایی است. نسخهٔ اصلی این کتاب در سال ۲۰۰۶ میلادی و توسط انتشارات «مککلاند و استیوارت» منتشر شده است. این مجموعه داستان میکوشد استحالۀ غریبِ ذهنِ آزادِ انسان به ماشینِ پاسخگوی بیاراده را توضیح دهد؛ استحالهای که نهتنها ممکن است حاصل پارهای از جریانهای پنهان فرهنگی در جامعۀ امروزیمان بلکه حاصل آزمایشهایی تعمدی باشد که در خدمت یک ایدئولوژی سیاسی هستند. گفته شده است که تجاوز به ذهن و تعرض روانیِ مخفیانه در زمرۀ قدیمیترین جرایم بشری هستند. این جرایم احتمالاً به ایام پیش از تاریخ بازمیگردند؛ به زمانی که انسان نخستینبار دریافت میتواند از ویژگیهای همدلی و تفاهم انسانی برای اِعمال قدرت بر همنوعان خودش استفاده کند. کتاب «جنون اخلاقی» دربارهٔ روح و ذهن انسان است. «جنون اخلاقی» عنوانی است که مارگارت آتوود آن را از رمانی به همین نام نوشتهٔ «گریم گیبسون» در سال ۱۹۹۶ میلادی، گرفته است.
مارگارت اتوود کوشیده است نشان دهد تبدیل ذهن انسان به یک ماشین پاسخگو چگونه رخ میدهد. او معتقد است این استحاله ممکن است بهخاطر جریانهای پنهان فرهنگی باشد؛ همچنین نتیجهٔ آزمایشهایی باشد که در خدمت ایدئولوژی سیاسی و قدرت هستند. کتاب «جنون اخلاقی» در ۱۱ فصل نوشته شده که نام آنها بهترتیب عبارت است از «خبرهای بد»، «هنر آشپزی و پذیرایی»، «اسبسوارِ بیسر»، «آخرین دوشس من»، «جای دیگر»، «مونوپولی»، «جنون اخلاقی»، «اسب سفید»، «موجودات»، «شکست مفتضحانه در لابرادور» و «پسرها در آزمایشگاه». این مجموعه شامل ۱۱ داستان کوتاه با شخصیتی واحد است. داستانهای این کتاب به زندگی خانوادهای کانادایی در طول ۶۰ سال پرداخته و مشکلات پنهان خانواده را روایت کرده است. شخصیت اصلی همهٔ داستانهای کوتاه حاضر زنی است که ماجراها از زوایهٔ دید او توصیف میشود؛ البته بهجز آخرین داستان که روایتی زندگینامهای است.
خلاصه داستان جنون اخلاقی
اولین داستان کوتاه این مجموعه که «خبرهای بد» نام دارد، ماجرای روزی را روایت میکند که زن تصمیم میگیرد برخلاف الگوی هر روز خود رفتار کند. او هر روز صبح هنگام صبحانه اخبار روزنامه را میخواند و خبرهای مهم را برای همسرش که روی تخت خوابیده بود، بازگو میکرد. یک روز صبح از گفتن خبر بد پیش از صبحانهخوردن همسرش منصرف میشود. زن همان روز به این موضوع پی میبرد که زندگی مشترک او با همسرش منتظر تلنگری برای فروپاشی است. داستان دوم این مجموعه با عنوان «هنر آشپزی و پذیرایی» به دوران کودکی زن میپردازد که در مقابل مادر خود نافرمانی میکند. او در این داستان دختری ۱۱ساله است که از مادر باردارش مراقبت میکند. دختر از همکارینکردن خانواده با خودش در طول بارداری مادر ناراحت است. او با سختی و پشتکار فراوان کارهای خانه را انجام میدهد و در کنار اموری که روزانه انجام میدهد، برای نوزاد هم یک جفت پاپوش میبافد. با تولد نوزاد، دختر که از روند زندگی خود بهعنوان کودکی که میخواهد بازی کند و درس بخواند خسته شده، نسبت به خواستههای مادرش نافرمانی میکند و در نهایت به آزادی بیشتری دست پیدا میکند.
چرا باید کتاب جنون اخلاقی را بخوانیم؟
این اثر در باب زندگی، روابط خانوادگی و تغییرات اجتماعی است که همراه با قصهٔ زندگی یک زن روایت شده است.
کتاب جنون اخلاقی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب را به ادبیات داستانی معاصر کانادا و قالب داستان کوتاه بههمپیوسته در باب زندگی یک زن پیشنهاد میکنیم.
درباره مارگارت اتوود
مارگارت اِلنور اتوود در تاریخ ۱۸ نوامبر ۱۹۳۹ در اتاوا در ایالت اونتاریوی کانادا به دنیا آمد. مارگارت اتوود شاعر، داستاننویس، منتقد ادبی، فعال سیاسی و فمینیست سرشناس کانادایی است. مارگارت اتوود (Margaret Atwood) بارها برای دریافت جوایز ادبی متعدد نامزد شده و بارها نیز جوایزی را دریافت کرده است؛ همچنین یکی از بنیانگذاران بنیاد نویسندگان کانادا و نیز از متولیهای بنیانگذاری جایزهٔ شعر گریفین است. اتوود دانشآموختهٔ رشتهٔ ادبیات انگلیسی، فلسفه و زبان فرانسوی است. از نوجوانی دریافت که به نویسندگی علاقه دارد. در بیشتر آثارش، زنانی را نمایش میدهد که مقهور پدرسالاری هستند؛ همچنین میکوشد توجهها را بهسمت فشار اجتماعی ناشی از ایدئولوژی پدرسالار جلب کند. برخی از آثار مارگارت اتوود عبارتند از رمان: «زن خوراکی»، «سرگذشت ندیمه»، «آدمکش کور»، «اوریکس و کریک» و «سال سیلاب». مجموعه داستان کوتاه این نویسنده عبارت است از «دختران رقاص»، «جنایت در تاریکی» و «استخوانهای خوب و جنایتهای ساده»، «مردی از مریخ».
مارگارت اتوود کتابهایی نیز بهعنوان شعر («گفتارهایی برای دکتر فرانکشتاین»)، کتابهایی در زمینهٔ ادبیات کودکان («حیوان خانگی آنا») و کتابهای غیرداستانی («در دنیاهای دیگر: علمی - تخیلی و تخیل انسان») نوشته و منتشر کرده است. از رمان «سرگذشت ندیمه» نوشتهٔ اتوود برای تولید فیلم سینمایی اقتباس شده است. فیلم سینمایی «سرگذشت ندیمه» (The Handmaid's Tale) در ژانر علمی - تخیلی و بهکارگردانی «فولکر اشلوندورف» در سال ۱۹۹۰ میلادی منتشر شد. فیلمنامهٔ این فیلم را هارولد پینتر، نمایشنامهنویس مشهور انگلیسی از رمان مارگارت اتوود اقتباس کرد و نوشت. مجموعهٔ تلویزیونی (سریال) آمریکایی «سرگذشت ندیمه» یا «قصهٔ ندیمه» در ژانر تراژدی و پادآرمانشهری از اواخر سال ۲۰۱۶ میلادی، تولید خود را آغاز کرد. سازندهٔ این سریال اقتباسی «بروس میلر» بوده است.
بخشی از کتاب جنون اخلاقی
«ولی مگر غیر از آن تجهیزات اشتباهی چه چیزی میتوانستند بردارند؟ آن زمان، شکر سفید، آرد گندم و برنج میبردند. آرد نخود، سیب آغشته به گوگرد، نان خشک، بیکن و چربی خوک. چیزهای سنگین. امکان انجماد یا خشک کردن مواد وجود نداشت. همینطور از کنسرو سوپ، جلیقه نایلونی، کیسهخواب جیبی و برزنت سبک خبری نبود. جنس چادرها از پارچه بالون بود که با روغن چرب میشد تا در مقابل آب مقاوم شود. پتوها پشمی بودند. کولهپشتیها برزنتی بودند و نوارهای چرمی و تسمههایی داشتند که به دور پیشانی بسته میشدند و به نوار عقبی میرسیدند. احتمالاً بوی قیر میدادند. علاوه بر این، دو تفنگ شکاری، دو تپانچه، هزار و دویست گلوله، یک دوربین و یک قطبنما هم داشتند؛ تازه وسایل آشپزی و لباسها را هم باید در نظر گرفت. بایست در هر حمل و نقلی تمام این وزن را به دوش میکشیدند، یا با قایقی با اسکلتبندی و پوشش چوبی برزنتی، به وزن پنج و نیم کیلوگرم، به بالای رودخانه میکشاندندش.
البته هیچیک از این مشکلات ماجراجویان را دلسرد نمیکرد، حداقل در ابتدای کار. آنها دو نفر بودند، دو جوان آمریکایی؛ آنها قبلاً هم به سفرهای اکتشافی رفته بودند، منتها در عرضهای جغرافیایی گرمتر، جاهایی که میشد قبل از غروب آفتاب کنار شعله درخشان نشاطآور بنشینی، شعله درخشان آتشی که برای سرخ کردن ماهی قزلآلای تازهصیدشده برپا شده بود، و پیپ عصرگاهی خوشبویت را چاق کنی. هر کدام از آنها میتوانستند جذابیتهای مکانهای خالی از سکنه و چالشهای ناشناختهها را به یک پاراگراف شستهرفته کیپلینگی تبدیل کنند. سال ۱۹۰۳ بود، زمانی که اکتشاف نمادی از مردانگی بود و طرفدار داشت، زمانی که خود مردانگی هنوز مد بود و تصور میشد طبیعتا جفت کلمه پاکی است. مردانگی، پاکی، سرزمین بِکر، جایی که میتوانستی در آن احساس آزادی کنی، البته با سلاح و قلاب ماهیگیری. میتوانستی دور از سرزمینت زندگی کنی.
سرگروه سفر اکتشافی، که هوبارد نام داشت، در مجلهای مختص فضای باز و طبیعت کار میکرد. در نظر داشت همراه پسرعمو و هماتاقش ــ والاس ــ به آخرین مناطق دورافتاده لابرادور که هنوز در نقشه ثبت نشده بود سفر کند، و مجموعه مقالاتی درباره این ماجراجویی بنویسد و مشهور شود. (این عین کلمات اوست: «مشهور میشوم.») اگر بخواهیم جزئیات سفر را بگوییم، آنها بایست از رودخانه ناسکاپی که گفته میشد سرچشمهاش دریاچه پُرماهی میچیکامائو است بالا میرفتند، از آنجا به سمت رودخانه جورج، محل اجتماع تابستانی سرخپوستان برای شکار گوزن شمالی، حرکت میکردند، و بعد به خلیج هادسون عزیمت میکردند و دوباره به ساحل میرسیدند. هوبارد میخواست در زمان اقامت نزد سرخپوستها کمی هم مطالعات آماتوری انسانشناسی انجام دهد و مطالبی بنویسد و عکسهایی چاپ کند ــ شکارچیای با موهای ژولیده و تفنگی قدیمی، که کفشهایی از جنس بدن حیوانات به پا دارد و سر بریدهای با شاخهای بزرگ در دست. زنها با گردنبندهای خرمهره و نگاههای درخشان در حالی که تکهچرمی را میجوند، یا میدوزند، یا کار دیگری با آن میکنند. آخرین مردمان وحشی. چیزی شبیه این. چنین موضوعاتی خیلی پرطرفدار بودند. دستور پخت غذاها را هم میتوانست توضیح دهد.»
حجم
۲۲۰٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۲۵۵ صفحه
حجم
۲۲۰٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۲۵۵ صفحه