دانلود و خرید کتاب موش گریزپا بورلی کلی یری ترجمه پروین علی پور
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب موش گریزپا

کتاب موش گریزپا

انتشارات:نشر افق
امتیاز:بدون نظر

معرفی کتاب موش گریزپا

کتاب موش گریزپا نوشتهٔ بورلی کلی یری و ترجمهٔ پروین علی پور است. نشر افق این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این رمان برای کودکان نوشته شده و جلد اول از مجموعهٔ «رمان کودک» است.

درباره کتاب موش گریزپا

کتاب موش گریزپا (Runaway Ralph) شما را با موشی آشنا و همراه می‌کند که «رالف» نام دارد. این موش قهوه‌ای کوچک، تنها موش هتل «چشم‌انداز کوهستان» واقع در دامنهٔ تپه‌های «سیرانوادا» بود. او یک موتورسیکلت هم‌اندازهٔ قدش داشت و می‌خواست از خانه فرار کند؛ چون از نصیحت‌های بزرگ‌ترها و اذیت‌های کوچک‌ترها خسته شده بود. رالف دلش نمی‌خواست مثل بقیهٔ موش‌ها معمولی باشد؛ بلکه می‌خواست با موتورسیکلتش زندگی پرهیجانی را تجربه کند. زمانی که رالف این سبک زندگی تازه را شروع کرد، با ماجراهای هیجان‌انگیزی روبه‌رو شد. با او همراه می‌شوید؟

خواندن کتاب موش گریزپا را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به همهٔ کودکان دوستدار رمان پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب موش گریزپا

«لانا نخستین کسی بود که فهمید رالف گم شده است. صبحِ فردای روزی که رالف فرار کرد، لانا، جلوتر از عمه‌جیل، به سوی کارگاه دوید. دَم در، لحظه‌ای ایستاد و از پشت توری سیمی، به داخل نگاه کرد. وقتی میخ‌ها و دانه‌ها و نخ‌های پلاستیکی پخش‌شده روی میز و کف کارگاه را دید، فهمید که اتفاقی رخ داده است.

با آنکه عمه‌جیل درست پشت سرش ایستاده بود، فریاد کشید: «عمه‌جیل! عمه‌جیل! اینجا را دزد زده! موشِ گارف را هم دزدیده‌اند!»

رالف خود را پشت مقداری گرد و خاکِ پُرزدار در گوشه‌ای که محل پیوستن بستِ چوبی به چارچوب بود پنهان کرده بود و از همان جا صدای وارد شدن بچه‌ها را می‌شنید.

لانا گفت: «گارف! موشت نیست! یک نفر آن را دزدیده است!»

پِت گفت: «هِی! چه ریخت و پاشی!»

گارف گفت: «قفس موش حسابی کج‌وکوله شده است. هیچ دزدی برای باز کردن درِ قفس، آن را این‌جوری کج نمی‌کند.»

یکی دیگر از بچه‌ها گفت: «اول، یک ساعت مچی. حالا هم یک موش!»

لانا که عاشق هیجان و چیزهای مرموز بود گفت: «یک دزد بین ماست!»

عمه‌جیل با صدایی آرام گفت: «خیلی خب! بچه‌ها! اول بیایید میخ‌ها و دانه‌ها را جمع کنیم و نخ‌ها را دور قرقره بپیچیم.» می‌دانست که این اتفاق نه اولین حادثهٔ اردوگاه شاد است و نه آخرینش.

سپس، رالف صدای گارف را شنید که گفت: «به آن سوراخ زیرِ توری سیمی نگاه کنید! آن‌قدر بزرگ هست که گربه‌ای با فشار بتواند از آن بگذرد.»

رالف در دل گفت: «آفرین گارف! فکرت عالیه!» او این جمله را از معلم‌های بسیاری که تعطیلات تابستانی‌شان را در هتل گذرانده بودند، یاد گرفته بود.

گارف گفت: «مطمئنم که کَتسو موشم را گرفته است.» و با لحنی اندوهگین اضافه کرد: «چه موش معرکه‌ای هم بود!»

رالف از این تعریف، خوشحال و در ضمن، کمی هم غمگین شد. البته که او موشی معرکه بود! خودش از اول هم این حقیقت را می‌دانست، اما چون درباره‌اش طوری صحبت شد که انگار دیگر وجود ندارد، احساس کرد که دنیا بی‌وجودش جای غمناکی می‌شود!

عمه‌جیل گفت: «گارف! تو کارآگاه خوبی هستی. بله، حتماً کار کَتسوست.»

لانا که از عظمت چنین جنایتی به هراس افتاده بود پرسید: «عمه‌جیل! شما که فکر نمی‌کنید که کَتسو موش را خورده باشد، هان؟»

عمه‌جیل گفت: «امیدوارم نخورده باشد، البته به خاطر گارف.»

رالف با دلخوری فکر کرد: «پس به خاطر من چی؟»

عمه‌جیل ادامه داد: «بهتر است به این اطراف نگاهی بیندازیم، شاید موش جایی قایم شده باشد.»

بی‌درنگ، برنامهٔ شکار موش آغاز شد. بچه‌ها تورهای پروانه‌گیری را برداشتند، شیشه‌ها و جعبه‌ها را تکان دادند و تمام وسایل کارگاه را جابه‌جا کردند.

لانا داد می‌زد: «آقاموشه! آقاموشه! بیا! بیا، آقاموشه!»

رالف که در تاریکی، پشت تار عنکبوت‌های خاک‌آلود، پنهان شده بود گفت: «آره، همین الان می‌آیم!»

سرانجام گارف گفت: «گمانم رفته است. حیف! آن اولین و احتمالاً آخرین موشی بود که داشتم.»»

نظری برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۵۲۵٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۱۷۶ صفحه

حجم

۵۲۵٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۱۷۶ صفحه

قیمت:
۸۸,۰۰۰
تومان