
کتاب وحشی
معرفی کتاب وحشی
کتاب الکترونیکی وحشی نوشتهٔ دیوید آلموند با ترجمهٔ نسرین وکیلی و تصویرگری دیو مککین توسط گروه انتشاراتی ققنوس منتشر شده است. دیوید آلموند با آثار متعددی در حوزهٔ ادبیات کودک و نوجوان شناخته میشود و جوایز متعددی را کسب کرده است. او در سال ۲۰۱۰ جایزهٔ دوسالانهٔ هانس کریستین اندرسن را دریافت کرد.
درباره کتاب وحشی
این کتاب دربارهٔ پسری به نام بلو بیکر است که پس از درگذشت پدرش، برای مقابله با احساساتش، داستانی دربارهٔ پسری وحشی مینویسد که در جنگل زندگی میکند. این داستان به او کمک میکند تا با غم و اندوه خود کنار بیاید و با چالشهای زندگی مواجه شود.
کتاب وحشی بهصورت مصور و با ترکیبی از متن و تصویر ارائه شده است که به درک بهتر داستان و احساسات شخصیتها کمک میکند. این کتاب به موضوعاتی مانند غم، اندوه، قلدری و قدرت تخیل میپردازد و نشان میدهد که چگونه نوشتن و خلاقیت میتواند به فرد در مواجهه با مشکلات زندگی کمک کند.
دیوید آلموند، نویسندهٔ بریتانیایی متولد ۱۵ مه ۱۹۵۱، از سال ۱۹۹۸ چندین رمان برای کودکان و نوجوانان نوشته است که هر یک از آنها با تحسین منتقدان روبهرو شدهاند. او در سال ۲۰۱۰ جایزهٔ دوسالانهٔ هانس کریستین اندرسن را دریافت کرد.
کتاب وحشی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
مخاطبان اصلی کتاب وحشی نوجوانان و جوانانی هستند که به داستانهایی با درونمایههای عاطفی و روانشناختی علاقهمندند.
بخشی از کتاب وحشی
«شاید باور نکنید ولی واقعیت دارد. من داستانی نوشتم به اسم «وحشی» دربارۀ یک بچۀ وحشی که در خرابههای کلیسایی قدیمی در دل جنگل برجس وودز۱ زندگی میکرد تا اینکه بچۀ وحشی جان گرفت و وارد دنیای واقعی شد.
من این داستان را بلافاصله پس از مرگ پدرم نوشتم. در مدرسه خانمِ مشاوری بود به نام مولُوی۲ که مدام مرا از کلاس بیرون میکشید و از من میخواست افکار و احساساتم را بنویسم. او میگفت هدفش از این کار این است که من دردهایم را بشناسم و در زندگیام همیشه پیشرفت کنم؛ مدتی سعیام را کردم اما کمکم خواستهاش به نظرم احمقانه آمد و همین باعث شد که حس بدتری پیدا کنم. برای همین یک روز همۀ چیزهایی را که در مورد خودم نوشته بودم پاره کردم و در دفتر یادداشت کهنهای شروع به نوشتن داستانِ وحشی کردم. اولین سطر آن را پایین همین صفحه میخوانید. میدانم که داستانم پر از غلطهای املایی است اما خب، آن زمان سنی نداشتم:
پسربچهٔ وحشیای بود که در جنگل برجس وودز زندگی میکرد.
او نه خانوادهای داشت و نه دوستی؛ اصلن نمیدانست از کجا آمده. او هتا نمیتوانست حرف بزند.»
حجم
۱٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۸۰ صفحه
حجم
۱٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۸۰ صفحه