![تصویر جلد کتاب مبانی انسان شناسی](https://img.taaghche.com/frontCover/220374.jpg?w=200)
کتاب مبانی انسان شناسی
معرفی کتاب مبانی انسان شناسی
کتاب مبانی انسان شناسی نوشتهٔ پیتر متکاف و ترجمهٔ بنفشه عطرسایی است. گروه انتشاراتی ققنوس این کتاب را منتشر کرده است. این اثر یکی از کتابهای مجموعهٔ «مطالعات بنیادین راتلج» است.
درباره کتاب مبانی انسان شناسی
پیتر متکاف در کتاب مبانی انسان شناسی بیان کرده است که انسانشناسی نوعی ماجراجویی است و این فرصت را در اختیار افراد قرارمیدهد تا دنیاهای دیگری را کشف کنند که زندگی در آنها بر اساس برداشتهای متفاوتی از روند طبیعی امور جریان دارد، یعنی با اموری که فرد بدیهی میانگارد متفاوت است. این علم باعث میشود افراد از ترس محبوس ماندن در قفس تنگ زندگی روزمره خود فرار کنند، اما انسانشناسی صرفاً فرار از روزمرگی نیست، بلکه برای فهم آن به تلاش بسیار نیاز است. این اثر در ۱۰ فصل نگاشته شده که عنوان آنها عبارت است از «مواجهه با تفاوتهای فرهنگی»، «برداشت نادرست از تفاوت فرهنگی»، «بایدها و نبایدهای اجتماعی»، «نظامهای سیاسی آفریقا»، «انسانشناسی، تاریخ و استعمارطلبی»، «فرهنگ و زبان»، «فرهنگ و طبیعت»، «سرانجام قبایل»، «فرهنگ و فرد» و «انسانشناسی انتقادی».
خواندن کتاب مبانی انسان شناسی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دانشجویان انسانشناسی و علاقهمندان به علوم اجتماعی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب مبانی انسان شناسی
«انسانشناسان قرن نوزدهم بسیار به تکامل مذهب اهمیت میدادند و آن را راه رهایی از خرافات بیاساس به سوی اَشکال «برتر» مذهب میدانستند، خرافاتی که با پیشرفت علم رنگ میباختند. این دیدگاه در کتاب شاخه زرین اثر جیمز فِرِیزر که خلاصهای گسترده از باورهای عجیب است به چشم میخورد که بین سالهای ۱۸۹۰ و ۱۹۱۵ در چندین جلد و در ۱۹۲۲ در «نسخه مجمل» ۸۵۰ صفحهای به چاپ رسید. با وجود این، این کتاب یکی از پرفروشترین کتابهای انسانشناسی همه دورهها شد. تردیدی نیست که موضوع آن با مثالهایی از آداب و رسوم، مسائل جنسی و خشونت بدویها برای مردم عصر ملکه ویکتوریا جالب توجه بود. بهعلاوه، به نظر میرسید که شکاکیت عقلگرایان علیهکلیساهای رسمی را تأیید میکند. وقتی مردم آشکارا قادر به پذیرفتن تقریبا هر چیزی بودند، نقش «ایمان» در این میان چه بود؟
در اواسط قرن بیستم، علاقه به مذهب فروکش کرد. انسانشناسان با آرزوی پایهگذاری یک علم بالغ، در مورد اجتماع و فرهنگ از احساسگرایی شاخه زرین فاصله گرفتند. وقتی در دهه ۱۹۶۰ این علاقه دوباره برانگیخته شد، مسیری کاملاً جدید را در پیش گرفت که دیگر اهمیتی به «جامعهشناسی خطا» نمیداد. برعکس، هدف آن شناخت باورها و روشهای بومی به عنوانیک جهانبینی منسجم بود. ایده کلیدی رویکرد جدید، نمادگرایی بود و طرح انسانشناسی نمادین برای نخستین بار در کتاب ویکتور ترنر با عنوان جنگل نمادها (۱۹۶۷) طرحریزی شد. ترنر برای تعریف این واژه به واژهنامه انگلیسی آکسفورد استناد میکند. «نماد بر اساس توافق عمومی، نمونه، نماینده یا یادآوریکننده طبیعی چیزی دارای کیفیتهای مشابه یا مرتبط در واقعیت یا پندار است» (۱۹۶۷:۱۹). مثال زیر درک بهتری از آنچه فریزر در پی آن بود، ارائه میدهد. در دوران کار میدانی ترنر در زامبیا، راهنمایان محلی او که اهل قبیله نِدِمبو بودند عنوان کردند که درخت مودی «پرچم» یا نشانه ملی آنهاست. آنها گفتند که این درخت نمادی از اصل مادرتباری است که در قلب جامعه ندمبو وجود دارد و کشف دلیل این ارتباط کار دشواری نبود. بریدن درخت باعث تراوش صمغ شیرمانندی میشد که در مراسم مذهبی مورد استفاده قرار میگرفت. اما معنای واژه مودی همینجا تمام نمیشد. در واقع، ترنر فهرست کاملی از معانی آن تهیه کرده است که با موارد ذکرشده توسط راهنمایان محلی شروع شده و با سایر موارد ادامه مییابد. از یک طرف، مودی نماینده ارزشهای مرسومی است که مردم را با یکدیگر متحد کرده و هماهنگی به وجود میآورد. اما در عین حال میتواند نشانهای از وحدت زنان و مخالفت بالقوه آنها با مردانشان باشد. در بعضی از متون مذهبی این درخت نشانهای از تنش بین مادران و دختران و حتی جدال میان مادرتبارهاست. به این ترتیب، آنچه با نماد بیان میشود بسیار فراتر از آن چیزی است که صرفا گفته میشود و بنابراین دید جامعتری را نسبت به نیروهای محرک جامعه و فرهنگ ندمبو ارائه میدهد.»
حجم
۴۸۱٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۳۱۹ صفحه
حجم
۴۸۱٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۳۱۹ صفحه