کتاب یاد بگیریم چگونه بر خود مسلط شویم
معرفی کتاب یاد بگیریم چگونه بر خود مسلط شویم
کتاب الکترونیکی «یاد بگیریم چگونه بر خود مسلط شویم» نوشتهٔ ار. اسپرینگر با ترجمهٔ ساعد زمان توسط انتشارات ققنوس منتشر شده است. این کتاب در قالب دوازده درس، راهکارهایی برای تسلط بر خود و بهبود کنترل شخصی ارائه میدهد.
درباره کتاب یاد بگیریم چگونه بر خود مسلط شویم
کتاب «یاد بگیریم چگونه بر خود مسلط شویم» نوشتهٔ پروفسور ار. اسپرینگر، یکی از آثار برجسته در زمینهٔ توسعهٔ فردی و خودکنترلی است. این کتاب با هدف آموزش تسلط بر خود و بهبود مهارتهای شخصی در دوازده درس تدوین شده است. هر درس بهطور خاص به جنبهای از خودکنترلی میپردازد و راهکارهای عملی برای بهبود آن ارائه میدهد. تسلط بر خود از جمله تواناییهای باارزشی است که برای حاکم شدن بر سرنوشت و دستیابی به اهداف شخصی ضروری است. این کتاب به خوانندگان کمک میکند تا با تمرینهای منظم و پیوسته، مهارتهای خودکنترلی را تقویت کرده و در مواجهه با موقعیتهای مختلف، واکنشهای مناسبتری نشان دهند. ساختار کتاب بهگونهای است که هر درس شامل توضیحات نظری و تمرینهای عملی است که به خواننده امکان میدهد مفاهیم مطرحشده را در زندگی روزمره بهکار گیرد. این روش آموزشی بهصورت خودآموز طراحی شده و افراد میتوانند با پیروی از راهنماییهای کتاب، بهتدریج به تسلط کامل بر خود دست یابند.
کتاب یاد بگیریم چگونه بر خود مسلط شویم را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب برای افرادی مناسب است که به دنبال بهبود مهارتهای خودکنترلی، توسعهٔ فردی و افزایش تسلط بر رفتارها و واکنشهای خود هستند. همچنین، افرادی که به مباحث روانشناسی و خودیاری علاقهمندند، میتوانند از محتوای این کتاب بهرهمند شوند.
بخشی از کتاب یاد بگیریم چگونه بر خود مسلط شویم
«تسلط بر خود از تواناییهای باارزشی است که اگر کسی به راستی بخواهد بر سرنوشتش حاکم شود، باید آن را به دست آورد. معمولاً افراد را از این نظر میتوان به دو گروه تقسیم کرد: گروهی هستند که به نظر میرسد در دست حوادث به صورت بازیچهای درمیآیند و سرنوشت بر آنان حاکم است. این گونه افراد همیشه به دیگران وابستهاند. گروه دیگر شامل کسانی است که به نظر میرسد خود برای آیندهشان تصمیم میگیرند، همیشه نقشهای در سر دارند و به آن عمل میکنند. این افراد کاملاً از افکار و عقاید دیگران مستقل بوده به جای آن که به صورت برده وقایع و حوادث درآیند، بر آنها غالب میشوند. گروه اول ادعا میکنند که «شانس» ندارند؛ همچنین گفته میشود که «شانس» به گروه دوم لبخند میزند...
در واقع نه گروه اول بدشانس است و نه گروه دوم خوششانس. نکته فقط در چگونگی رفتار و روش زندگی آنان است. آنان که هیچ گونه تسلطی بر خود ندارند، شانس، حوادث، و دیگران را بهانه میکنند و آنها را مسبب تمام بدبختیهایی میدانند که بر سرشان میآید. برعکس کسانی که بر خود و رفتار خود مسلط هستند، میدانند که خود مسئول پیروزیها و شکستهایشان هستند و بس. همچنین مسئولیتهایی را که خود برعهده دارند، بر گردن دیگران نمیاندازند. اینگونه افراد عموما به سادگی در کارهایشان موفق میشوند (حداقل در ظاهر امر)، زیرا عادت دارند بر خود مسلط باشند که این خصوصیت شرط اول پیروزی بر نابسامانیها و در دست گرفتن کنترل سرنوشت خویش است.»
حجم
۱۳۸٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۶۴ صفحه
حجم
۱۳۸٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۶۴ صفحه