کتاب داستان طنز جدید در ایران
معرفی کتاب داستان طنز جدید در ایران
کتاب داستان طنز جدید در ایران نوشتهٔ محمدعلی علومی است. انتشارات علمی و فرهنگی این پژوهش ادبی را منتشر کرده است.
درباره کتاب داستان طنز جدید در ایران
گفته شده است که کتاب داستان طنز جدید در ایران اولین اقدام در نوع خود و در بررسی آثار داستانی طنز معاصر ایران است. در این مجموعه نویسنده، ادبیات را مستقل از وضع بیرونی ندیده، بلکه برای درک اثرْ بررسی اوضاع و روابط جمعی را که به خلق آن منجر میشود ضرورتی انکارناپذیر دانسته؛ چراکه در ایجاد ادبیات منظومهای درهمتنیده از جهان عینی و روابط جمعی وجود دارد. در کنار آن، نویسنده است و ادراکش از آن جهان که مبتنی است بر فرهنگ بومی و ملی و جهانی و بعد، متن است که از هزارتوی ذهنِ نویسنده گذشته و سپس، مخاطب است که او نیز بر اساس ادراک خود دریافتی از اثر دارد. به همین سبب است که آثار استعاری و نمادین به شرط پرداخت خوب ممکن است در هر دوره مخاطب خاص خود را داشته باشد. طنز جدید ایران از همان آغاز در دوران مشروطه بهمثابهٔ سلاحی معنوی علیه جور سلاطین و حکام و جهل عام به کار میرفت و در دست بزرگانی همچون دهخدا و سید اشرفالدین حسینی و جلیل محمدقلیزاده و... بیشتر ابزاری بود برای نقد اجتماع و سیاست. این شیوه، روش غالب طنز جدید، با افتوخیزهایی همراه شد، اما طنزنویسان اندکی نیز بودند که رویکردهای خیام و عطار و مولانا را در طنز پی گرفتند و کلیت هستی و جایگاه انسان را مطرح کردند، مانند داستان زنجیر از شادروان بهرام صادقی یا داستانی از جواد مجابی که در آن معلمی ساده به نام تیمور خود را مانند تیمور لنگ میداند و مرتکب قتل دختری میشود که دانشآموزش بوده است. درهمآمیختگی ترس و طنز اثری جذاب را خلق میکند که با طنزهای بیمایه بسیار متفاوت است. در این اثر، متون طنز دورههای مشروطه، قاجار و پهلوی و همچنین آثار طنز کودک و نوجوان گردآوری و بررسی شدهاند.
خواندن کتاب داستان طنز جدید در ایران را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران مطالعهٔ پژوهشهای ادبی، بهویژه در باب طنز پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب داستان طنز جدید در ایران
«دستها را زیر آرنج زده، سیگاری را که از قوطی سیگار اربابرجوع قبلی برداشته، با اشتهای تمام مشغول کشیدن بود که سروکلهٔ آقای مقاطعهزاده پیدا شد که روی پایش بند نمیشد و عجله داشت که فوری حکم مقاطعه را توی دفتر وارد کرده و نمره زده، از او رسید بگیرد. حسن برقی از جا پرید، تعظیمی بلندبالا به آقای مقاطعهزاده کرده و گفت: خدا رسانده. این شخص که یک مقاطعهٔ پانصدهزار تومانی توی اداره انجام داده. چطور میشود اگر صد تومان در راه خدا از معظمله اخذ کنم. چون میدانست همانطور راستوحسینی، بدون ایجاد مزاحمت نمیشود از مردم پول درآورد، ناچار یک اشکال کوچکی توی پرونده پیدا کرد و انگشت روی آن اشکال گذاشت و به مقاطعهزاده گفت: «اینجای این پرونده اشکال دارد. آقای رئیس ما هم متوجه نشدهاند و خلاف مقررات عمل شده است».
مقاطعهزاده که اگر تیرش میزدند خون نمیآمد، بیاندازه عصبانی بود و از خشم میلرزید. ناچار یک دانه اسکناس صد تومانی از کیفش درآورد، آهسته نمرهاش را یادداشت کرده و به حسن داد. فوری اشکال برطرف گردید. ولی مقاطعهزاده، به محض آنکه کار پرونده را تمام شده دانست، یکراست رفت اتاق آقای امینی، آهسته چیزی بیخ گوشش گفت و رئیس هم با مداد روی یادداشت نوشت: «شمارهٔ ج ۱۲۶۹۸۷» و مجدداً خداحافظی غرایی کرده، سوار ماشینش شده و پی کارش رفت.
بلافاصله محاکمهٔ اداری حسن شروع شد. چون تمام قرائن و امارات و جوانب کار و مقتضیات اداری و مقررات و ماده و تبصره حکایت میکرد که حسن صد تومان رشوه گرفته. بنابراین به انفصال ابد از خدمات دولتی محکوم گردید.
شرح و بررسی
بخش اول داستان به صحنهای نمایشی شباهت دارد. امینی و مقاطعهزاده، هر دو، فراوان از دوستی میگویند، قسم میخورند، در حرکاتی نمایشی یکدیگر را میبوسند و قهر و آشتی میکنند؛ اما با چرخشهای آنی و سریع در گفتوگو و با رفتارهایشان، به هر حال و بیهیچ تردید و گذشتی، منافع مادی خود را پی میگیرند. در بخش دوم داستان، متضاد با بخش نخست، اشخاص کنار میروند تا نویسنده راجع به وضع نابسامان و پریشان زندگی و به خصوص زندگی حسن توضیح دهد.
حسن، که نامی عام است و حتی نامخانوادگی ندارد تا فردی مشخص باشد، در آن روابط و نظام ظالمانهٔ اداری، جایگاه و نقشی درخور توجه ندارد تا مانند امینی و مقاطعهزاده از طریق گفتهها و کردارهایش به نمایش درآید. پس نویسنده چند جمله دربارهٔ حسن میگوید و میگذرد.
در بخش اول، جدالی لفظی و کشمکشی دوستانه میان دو دلال برپاست، آن هم بر سر دریافت سهم بیشتر از غارتگری. در بخش دوم، نیرنگ حسن و آن کشمکش پرحیلهای که ایجاد میکند زود و به شدت شکست میخورد؛ آنطور که با توجه به وضع پریشان زندگیاش میتوان فهمید که با «انفصال ابد» هم خود او و هم مادرش نابود خواهند شد. در آن نظام و روابط غارتگری اداری، البته حسن نیز منزه نیست؛ منتها برخلاف دزدهای بزرگ و اصلی اداره، او دزد خردهپا محسوب میشود که «سیگار اربابرجوع را میکشد» و از مقاطعهای پانصدهزار تومانی، صد تومان هم او «بلند» میکند.»
حجم
۴۷۲٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۵۱۷ صفحه
حجم
۴۷۲٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۵۱۷ صفحه