کتاب جزیره زنان دریایی
معرفی کتاب جزیره زنان دریایی
کتاب جزیره زنان دریایی نوشتهٔ لیسا سی و ترجمهٔ الهام راشدی است. انتشارات مروارید این رمان آمریکایی را که بهعنوان اثری فمینیستی شناخته میشود، منتشر کرده است.
درباره کتاب جزیره زنان دریایی
کتاب جزیره زنان دریایی که سال ۲۰۱۹ توسط لیسا سی، نویسندهٔ آمریکایی به نگارش درآمده، داستانی است که به دوستیهای زنان و عوامل و نیروهای بزرگتری که باعث شکلگیری این دوستیها میشوند، میپردازد. این کتاب زنان شجاعِ غواص جزیرهٔ ججو را به خوانندگان معرفی میکند و تاریخ نمایشی که زندگی آنها را شکل داده است به تصویر میکشد. این رمان از دیدگاه فمنیستی به مسائلِ زنان و بهطور جامع به تجربیات و چالشهای زنان در جامعه و فرهنگ خاص خودشان میپردازد. نویسنده از طریق شخصیتهای زنانهای که در محیطهای فرهنگی و تاریخی مختلف فعالیت میکنند، به مسائلی مانند دوستی، خانواده، کار و تحصیلات زنان پرداخته است و این امر باعث میشود این رمان که در یک جامعهٔ مادرسالار اتفاق افتاده است، بهعنوان اثری فمینیستی شناخته شود. در این رمان، زنان نقش بسیار مهمی در جامعهٔ کره دارند. این داستان بازگوکنندهٔ تجربیات زنان غواص یا هینیو است؛ زنانی که نهتنها بهعنوان غواصهای حرفهای، بلکه بهعنوان نقشآفرینان در خانواده و جامعه نیز حضور دارند. زنان در این رمان بهعنوان افرادی با توانمندیها، احساسات و تأثیرگذاری روی محیط اجتماعی و فرهنگی خودشان به تصویر کشیده شدهاند. آنها با تحمل چالشها و مواجهه با تغییرات تاریخی و اجتماعی، نقش مهمی در حفظ فرهنگ و هویتشان و نیز در پیشرفت جامعهٔ خود داشتهاند.
رمانِ جزیرهٔ زنان دریایی که عمدتاً در جزیرهٔ دورافتادهٔ ججو در کشور کُره میگذرد، داستانِ دو دوست به نامهای «میجا» و «یانگسوک»، دو دختر با پیشینههای بسیار متفاوت است؛ دوستانی که رفاقتشان به عشق مشترکشان با دریا پیوند خورده است و با گروه غواصی کاملاً زنانهٔ روستایشان در دریا شروع به کار میکنند و در جامعهای به سن بلوغ میرسند که نقشهای جنسیتی در آن غیرمعمول است و به تعبیری زنان کار مردان و مردان کار زنان را انجام میدهند. در اینجا زنان نانآور اصلی و سرپرست خانوادهاند. با اینهمه این مردها هستند که ادامهدهندهٔ نام خانوادگی هستند. با گذشت سالیان بسیار از دورانِ استعمار ژاپن در دهههای ۱۹۳۰ و ۱۹۴۰، جنگ جهانی دوم، جنگ کره و عصر تلفنهای همراه در دورهٔ کهنسالی و لباسهای مخصوص غواصی برای زنان غواص، پیوند دوستی میان این دو نفر بهصورتی عمیق و ناگسستنی شکل میگیرد.
خواندن کتاب جزیره زنان دریایی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی آمریکا و علاقهمندان رمانهای فمنیستی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب جزیره زنان دریایی
«در سینک آشپزخانه دست و صورتش را میشوید، لباسخوابش را عوض میکند، شلوار مشکی، بلوز گلدار و ژاکت صورتیاش را به تن میکند. بهجایِ کلاه بیلبهٔ معمولیاش، کلاه لبهداری را که هفتهٔ قبل از بازار پنجروزه خریده بود بر سر میگذارد. کیفش را با چیزهایی که امروز نیاز دارد پُر میکند، با احتیاط دستهگل را بغل میگیرد و از خانه بیرون میرود. در دلش آرزو میکند که ایکاش در چنین روزی دوسانگ در کنارش حضور داشت اما او چهارده سال پیش در نودوپنجسالگی درگذشته بود. کسان دیگری هم بودند که از دست رفته بودند، از جمله: پدر یانگسوک در سال ۱۹۸۰ بر اثرِ سرطان و برادر سومش همین سال گذشته بهدلیلِ آنوریسم.۱۸۰ او آرزو میکند که روح آنها بتوانند امروز او را همراهی کنند. وقتی یانگسوک به جادهٔ اصلی میرسد، دوستانش از گروه غواصی در آنجا دور هم جمع شدهاند. هادو هنوز بیشتر از هر دهکدهٔ دیگری در ججو هینیو دارد، اما روزبهروز از تعدادِ آنها کاسته میشود. امروزه تنها چهارهزار هینیو در این جزیره وجود دارد. بیش از نیمی از آنها هفتادمین سالگرد تولد خود را پشت سر گذاشتهاند. بسیاری دیگر مانند یانگسوک و خواهران کنگ، خیلی پیرتر از این هستند. هیچکس در دریا بهدنبالِ آنها نیست. دختران یانگسوک و دیگران لباسهای شنای خود را با لباسهای تجاری و لباسهای فرم هتل عوض کردهاند. اکنون، همانطور که یانگسوک به چهرههای سالخوردهٔ اطراف خود نگاه میکند، با خود فکر میکند، «ما تنها اسطورههای زنده هستیم و بهزودی منقرض خواهیم شد.»
زنان بهترین لباسهای خود را به تن کردهاند. خواهران کنگ یک شغل جدید و دائمی پیدا کرده و به کار رنگرزی مشغول شدهاند. یکی از زنها یک ژاکت سبز روشن به تن دارد که یقهٔ آن با گولههای ریز آبی و سفید تزئین شده است. چند نفر پیراهن پوشیدهاند و برخی دستههای گل به دست دارند. تعدادی دیگر سبدهایی دارند که از ساعد دستشان آویزان است. رئیس فعلی گروه به احترامِ مردگان، روی یقهٔ ژاکت هر یک از زنان یک گل داودی سفید سنجاق میکند. آنها که شصت سال منتظر فرا رسیدن چنین روزی بودند، همگی سوار اتوبوس کرایهای میشوند. هنگامی که زنان سوار اتوبوس میشوند باید آرام یا حتی غمگین باشند، اما آنها هینیو هستند نه زنان معمولی. با صدای بلند حرف میزنند، همدیگر را اذیت میکنند و شوخی میکنند. اما برخی که بهراحتی هم قابل مشاهده هستند، در میان خندههایشان گریه هم میکنند.»
حجم
۵۳۲٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۴۱۳ صفحه
حجم
۵۳۲٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۴۱۳ صفحه