دانلود و خرید کتاب درآمدی بر انسان شناسی شناختی لیلا اردبیلی
تصویر جلد کتاب درآمدی بر انسان شناسی شناختی

کتاب درآمدی بر انسان شناسی شناختی

دسته‌بندی:
امتیاز:بدون نظر

معرفی کتاب درآمدی بر انسان شناسی شناختی

کتاب درآمدی بر انسان شناسی شناختی نوشتهٔ لیلا اردبیلی است. انتشارات علمی و فرهنگی این کتاب را منتشر کرده است. نویسنده در این اثر از نظریه‌ها و مفاهیم حوزهٔ انسان‌شناسی شناختی سخن گفته است.

درباره کتاب درآمدی بر انسان شناسی شناختی

لیلا اردبیلی کتاب درآمدی بر انسان شناسی شناختی را در هفت فصل نگاشته شد. در فصل اول، به بررسی تاریخچهٔ پیدایش و تکوین انسان‌شناسی شناختی و ریشه‌ها و اهداف این علم پرداخته شده است. نویسنده در فصل دوم، به یکی از پرسش‌های مطرح در زبان‌شناسی و انسان‌شناسی پرداخته که همانا رابطۀ بین زبان، اندیشه، شناخت و فرهنگ است. هدف این فصل آن است که، با توجه به پیش‌فرض‌های انسان‌شناسی شناختی، رابطۀ میان زبان و اندیشه، که سال‌ها مورد توجه انسان‌شناسان زبان‌شناس بوده است، بررسی و بازنگری شود. در فصل سوم، مدل‌های فرهنگی‌ای معرفی شده است که با نظریۀ طرحواره‌های فرهنگی مطرح در زبان‌شناسی شناختی و فرهنگی ارتباط نزدیکی دارند؛ این فصل به دو نقطۀ عطف در انسان‌شناسی شناختی اشاره می‌کند که موجبات جهشی بزرگ در مطالعات این علم را فراهم آورده است. در فصل چهارم، مطالعات مربوط به احساس و انگیزه به عنوان دو موضوع مهم در مطالعات انسان‌شناسی شناختی، که از دیرباز مسکوت مانده بودند، بررسی شده است. در فصل پنجم، روش‌شناسی در انسان‌شناسی شناختی به عنوان یکی از نقاط قوت این علم و تمایزات آن با روش‌شناسی سایر علوم معرفی گردیده است. فصل ششم کتاب شامل ملاحظات نظری و پیشینه‌ای از تحقیقات انجام‌شده دربارۀ دو احساس شرم و گناه است و در عین حال بستری را معرفی می‌کند که پژوهش انجام‌شده در فصل هفتم برپایۀ آن استوار است. این پژوهش، که به بررسی مفهوم‌سازی احساس شرم و گناه در میان زنان شهری و روستایی می‌پردازد، با این هدف در فصل پایانی آمده است که خوانندگان عزیز را با نمونه‌ای از تحقیقات و روش‌های به‌کاررفته در پژوهش‌های انسان‌شناسی شناختی آشنا کند و این امکان را فراهم آورد تا پژوهشگران، در صورت تمایل، مطالعات و تحقیقات خود را در چارچوب این علم ادامه دهند.

خواندن کتاب درآمدی بر انسان شناسی شناختی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دانشجویان و علاقه‌مندان به انسان‌شناسی، زبان‌شناسی، جامعه‌شناسی و بالاخص انسان‌شناسی شناختی و زبان‌شناسی شناختی پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب درآمدی بر انسان شناسی شناختی

«شواهد دیگری نیز وجود دارند که نشان می‌دهند که شرم و گناه می‌توانند شباهت‌های زیادی در جوامع جمع‌گرا داشته باشند. برای نمونه، اولوِن بدفورد (۲۰۰۴)، در مصاحبهای که با افرادی از جمعیت چینی‌های تایوانی داشت، دریافت که در میان این دسته از چینی‌ها گناه به سه و شرم به چهار زیرشاخه قابل تقسیم است که این تقسیمات در فرهنگ انگلیسی وجود ندارند. اگرچه در بیشتر انواع شرم ویژگی تخطی فرد از انتظارات دیگران مشاهده می‌شود و ارزیابی دیگران از رفتار فرد منفی است، با این حال یکی از نمونه‌های تعریف شرم فاقد مؤلفۀ قضاوت دیگری است و از این جهت شبیه به تعریف گناه در فرهنگ امریکایی است. علاوه بر این، در بسیاری از موارد، شرم باعث افزایش رفتارهای همسو با اجتماع می‌شود که مجدداً شبیه به تعریف گناه در فرهنگ امریکایی است. برای نمونه، بدفورد (همان: ۴۶) نشان می‌دهد که شکلی از شرم در چینی، که آن را can kui می‌نامند، وجود دارد که این حس «فرد را تحریک می‌کند تا حداکثر تلاش خود را در انجام کارها به کار گیرد». همچنین احساس ترس از اینکه دیگران دریابند که فرد کفایت لازم در انجام کارها را ندارد کافی است که وی را از انجام اعمالی که موجب شرم شود برحذر دارد؛ چینی‌ها این نوع از ترس را xiu kiu می‌نامند.

همچنین برخی از نمونه‌ها نشان داده‌اند که حتی اگر در جوامع فرهنگی جمع‌گرا تمایزی میان احساس شرم و گناه وجود داشته باشد، پایه‌های این تمایز از پایه‌های تمایز میان این دو احساس در جوامع فردگرا متفاوت است. برای نمونه، در توصیف شرم و گناه در فرهنگ چینی، تحقیقات بدفورد و کوانگ هوانگ (۲۰۰۳) نشان داد که در فرهنگ‌های فردگرا گناه به عنوان حسی انتظام‌بخش تأثیر بیشتری بر کنش افراد دارد، ولی در فرهنگ‌های جمع‌گرا شرم در انتظام بخشیدن به کنش‌ها تأثیر بیشتری دارد. بنابراین، در فرهنگ چینی افراد گناه را زمانی تجربه می‌کنند که از معیار یا هنجاری مطلق منحرف شده باشند، در حالی که این افراد زمانی شرمنده می‌شوند که از معیار و هنجار مربوط به یک موقعیت خاص تخطی کرده باشند، اما در فرهنگ غربی گناه و شرم به این شیوه از هم تمایز نمی‌شوند. از آنجا که کنفسیوس‌گرایی در بسیاری از جوامع آسیای شرقی به عنوان سنتی فلسفی رواج دارد و این فلسفه بیشتر بر موقعیت‌ها و روابط تأکید می‌کند، داشتن حس شرم در این جوامع مناسب‌تر از حس گناه است (چو، ۲۰۰۰؛ بدفور و هوانگ، ۲۰۰۳).

اخیراً بروگلمانز و پورتینگا (۲۰۰۶) نشان داده‌اند که تمایزات میان شرم و گناه در میان همۀ فرهنگ‌ها وجود دارد، حتی اگر آن فرهنگ‌ها واژه‌ای برای گناه نداشته باشند. آن‌ها از افرادی در پاراموری و جاوانیز مصاحبه کردند و به آن‌ها سناریوهایی از شرم و گناه، که توسط گروه دیگری از مصاحبه‌شوندگان پاراموری و جاوانیزی تهیه شده بود، ارائه دادند و از آن‌ها خواستند تا سناریوها را با توجه به ویژگی‌های متفاوتی که میان شرم و گناه وجود دارد، برای مثال «عرق کردن» و «تغییر کردن رفتار»، درجه‌بندی کنند. سپس پاسخ‌های مصاحبه‌شوندگان را مورد تحلیل قرار دادند و نتایج را با پاسخ‌هایی که از مطالعات اندونزیایی‌ها و هلندی‌ها به دست آمده بود مقایسه کردند. در هر سه نمونه ابعاد مشابهی از شرم و گناه به دست آمد و محققان را به این نتیجه رساند که گناه از شرم متمایز است. البته در نمونه‌های پاراموری و جاوانیز تعدادی از ویژگی‌ها، در مقایسه با نمونه‌های اندونزیایی و هلندی، به صورت متفاوتی دسته‌بندی شده بودند. برای نمونه، طبق مدل‌های رایج احساسات، ویژگی «تغییر رفتار» یکی از خصیصه‌های گناه محسوب می‌شود، ولی در فرهنگ‌های پاراموری و جاوانیز این ویژگی با شرم تداعی می‌شود و این امر خود گویای نوعی همپوشانی میان این دو حس است. ‌»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۷۵۹٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۲۱۶ صفحه

حجم

۷۵۹٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۲۱۶ صفحه

قیمت:
۴۲,۰۰۰
۱۲,۶۰۰
۷۰%
تومان