کتاب ذهن، زبان و سلطه اجتماعی پیش فرض ها
معرفی کتاب ذهن، زبان و سلطه اجتماعی پیش فرض ها
کتاب ذهن، زبان و سلطه اجتماعی پیشفرضها نوشتهٔ اویاتار زروباول با ترجمهٔ لیلا اردبیلی و ویرایش فرهاد سلیمان نژاد در انتشارات موسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم به چاپ رسیده است.
درباره کتاب ذهن، زبان و سلطه اجتماعی پیش فرض ها
کتاب ذهن، زبان و سلطهٔ اجتماعی پیشفرضها دربارهٔ این موضوع سخن میگوید که چگونه زبان نقش مهم و تعیینکنندهای در خلق و نگهداری پیشفرضهای ما ایفا میکند و چگونه پیشفرضهایی که ما عمدتاً آنها را اموری فردی و سلیقهای میدانیم در حقیقت برآمده از جامعه و اجتماعی هستند که ما به آن تعلق داریم.
همچنین کتاب ذهن، زبان و سلطهٔ اجتماعی پیشفرضها به رابطهٔ بین ذهن، زبان، جامعه، فرهنگ و محیط میپردازد و وجود پیشفرضها را امری اجتنابناپذیر در فرایند برقراری ارتباط میداند. نویسنده این موضوع را از ۲ جنبهٔ مثبت و منفی آن بررسی میکند و نشان میدهد که زبان و ذهنیتهای مشترک یا پیشفرضهای هر شخص چگونه میتواند از سویی به درک بهتر موضوعات مورد بحث و از سویی دیگر به دریافتهای متفاوت و گاهی اشتباه منجر شود.
کتاب ذهن، زبان و سلطه اجتماعی پیش فرض ها را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب به دوستداران موضوعات مربوط به جامعهشناسی، زبانشناسی و علوم شناختی پیشنهاد میشود.
بخشی از کتاب
«همانطور که ریشهشناسی این دو اصطلاح نشان میدهد، تمایز میان امر نشاندار و بینشان الزاماً همان تمایز میان امر قابلتوجه و امر غیرقابلتوجه است. در تضاد با مورد اول که ظاهراً «برجسته» است، دومی فاقد ویژگی متمایز است، به همین دلیل آن را «وصفناپذیر» محسوب میکنند. بنابراین، این تمایز تفاوت بنیادیِ مفروض میان اماکن «مقدس» (زیارتگاه)، لباس «رسمی» (کتوشلوار)، یا غذای «جشن» (کیک تولد) و متناظرهای فرهنگی «معمول/پیشپاافتادۀ»آنها را در بر میگیرد. اگر بخواهیم مثال بیشتری بیاوریم، میتوانیم به تفاوت میان رخدادهایی اشارهکنیم که آنها را «عادی» میدانیم و رخدادهایی که آنها را جزء «اخبار» به شمار میآوریم. این موضوع اساساً همان تمایز میان امر عادی یا «معمول» و امر خاص است.
در تقابل کامل با امر نشاندار که بهصراحت بر آن تأکید میشود، امر بینشان به عرصۀ بیان وارد نمیشود، مانند آنچه در مورد گزینههای پیشفرض در منوی رایانه میبینیم. آنچه منعکسکنندۀ پیشفرض ما است همانا امری بدیهی است.
پیشینۀ تمایز میان نشانداری و بینشانی به سال ۱۹۳۰ و نامهای بازمیگردد که نیکولای تروبتسکوی به همکار زبانشناس خود رومن یاکوبسن نوشت و در آن به تقابل بنیادین میان جفتواجها اشاره کرد که یکی از آنها دارای خصیصۀ معینی است که دیگری فاقد آن است. یاکوبسن آن عضوی از این جفت که دارای خصیصۀ مورد نظر است را نشاندار و دیگری که بهصورت ضمنی با غیبت خصیصۀ مورد نظر مشخص میشود را عضو بینشان نامید و بلافاصله مشاهدات تروبتسکوی را یک گام به جلو پیش راند و در نامهاش به او خاطر نشان کرد که در واقع «تکتک سازههای هر نظام زبانی بر پایۀ حضور یک ویژگی (نشانداری) در تقابل با غیبت آن ویژگی ساخته میشوند.»
حجم
۲٫۵ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۸۶ صفحه
حجم
۲٫۵ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۸۶ صفحه