کتاب آیا رهبران، رهبر زاده می شوند یا رهبری را فرا می گیرند؟
معرفی کتاب آیا رهبران، رهبر زاده می شوند یا رهبری را فرا می گیرند؟
آیا رهبران رهبر زاده میشوند یا رهبری را فرا میگیرند؟ نوشتهٔ اف. ار. کتس د وریس و الیزابت انگل لاو و ترجمهٔ مینا علاء است. گروه انتشاراتی ققنوس این کتاب را منتشر کرده است. این اثر کندوکاوی در زندگی اسکندر مقدونی است.
درباره کتاب آیا رهبران رهبر زاده می شوند یا رهبری را فرا می گیرند؟
اسکندر سوم مقدونی همان اسکندر کبیر معروف است که در سال ۳۶۵ پیشاز میلاد در پلا، پایتخت پادشاهی مقدونیه متولد شد. پدر او فیلیپ دوم و مادرش دختر فرمانروای اپیروس بود. این شخصیت تاریخی نیز مانند دیگر شخصیتهای بزرگ تاریخی، زندگی اش در پردهای از ابهام و افسانه پیچیده شده است. «پلوتارک»، تاریخدان یونانی نقل کرده است که مادر اسکندر بعداز ازدواج با فیلیپ دوم، شبی خواب دید که برقی آسمانی شکمش را درید و نور و شعله ان دنیا را فراگرفت. این روایت میخواهد بگوید که پدر اسکندر نه فیلیپ، بلکه «زئوس»، خدای خدایان یونان است.
اسکندر از کودکی تحت تعلیم لئونیداس بود و وقتی ۱۳ساله شد ارسطو برای تعلیم او مأمور شد تا فنون کشورداری را به او بیاموزد. اسکندر نزد ارسطو پزشکی، فلسفه، دین، منطق و هنر را آموخت و علاقهٔ بسیاری به اثر هومر در او ایجاد شد. در ۱۶سالگی فرماندهٔ یکی از سپاهیان شد و تواناییهای فوق العادهاش را در رهبری نشان داد. در سال ۳۳۶ قبل از میلاد، فیلیپ پدر اسکندر و پادشاه مقدونیه، کشته شد و اسکندر ۲۰ساله وارث تاج و تخت او و پادشاه مقدونیه و دولتشهرهای یونانی شد. یکی از کارهای مهم اسکندر به آتش کشیدن تخت جمشید، مقر حکومت شاهان همخامنشی است که تصویر او را در ذهن ایرانیان مخدوش و منفی کرده است.
اف. ار. کتس د وریس و الیزابت انگل لاو در کتاب آیا رهبران رهبر زاده می شوند یا رهبری را فرا می گیرند؟ بخشی از ویژگیهای شخصیتی اسکندر را، بهعنوان یک رهبر کاریزماتیک، بیان کرده و بخشی از زندگی او را شرح دادهاند.
خواندن کتاب آیا رهبران رهبر زاده می شوند یا رهبری را فرا می گیرند؟ را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به علاقهمندان به مطالعهٔ زندگینامهٔ شخصیتهای تاریخی و رهبران باستان پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب آیا رهبران رهبر زاده می شوند یا رهبری را فرا می گیرند؟
«فکر رهبری لشکری به سوی آسیا ذهن اسکندر را، همانند پدرش، همواره به خود مشغول داشته بود. دلیل و «بهانه» اصلی او نیز برای سفر و لشکرکشی این بود که چنین مبارزهای برای حفظ آبرو و جبران توهینی که بر اثر حمله ایرانیان به فرماندهی پادشاه بزرگشان خشایارشا ۱۵۰ سال پیش به آنها شده بود ضروری مینمود؛ علاوه بر آن شهرهای یونانی آسیای صغیر نیز میبایست آزاد میشدند. اما دلایل دیگری نیز برای این لشکرکشی وجود داشت که کم ارزشتر بودند، و در نتیجه کمتر توجه کسی به آنها جلب میشد. برای مثال، اسکندر به شدت به ثروت ایرانیان و ذخایر غنیشان احتیاج داشت تا هزینه سنگین سپاهی را که پدرش ساخته و تا آن زمان حفظ نموده بود بپردازد. علیرغم منابع معدنی سرشار و غنی مقدونیه، اسکندر بدهیهای زیادی برای حفظ و نگهداری این سپاه شکستناپذیر و استثنایی به بار آورده بود. (اسکندر نیز، مانند فیلیپ، بسیار خرّاج و دست و دلباز بود، به ویژه هنگامی که موضوع سربازان و قدرت نظامی به میان میآمد، و در نتیجه این ولخرجی به کشور مقدونیه فشار مالی بسیاری وارد میشد.) به علاوه، دلیل دیگر این لشکرکشی که چندان عاقلانه به نظر نمیرسید این بود که اسکندر میخواست فتوحات پدرش و کاری را که او آغاز نموده بود تکمیل کند و حتی از آن فراتر نیز رود.
اسکندر سفرش را با همراهی ارتش یونان متحد که در تاریخ آن را یکی از بهترین ارتشها میدانند شروع کرد. در آغاز، تعداد سربازان و نیروهایش در مقایسه با نیروی شاهنشاه ایران ناچیز و اندک مینمود. اما رفته رفته با نبردها و فتوحات بیشمارش بر تعداد سربازان نیز افزوده شد. با پیشرفت هر چه بیشتر به سوی آسیا، قدرت و تعداد سربازانش نیز افزون گشت، چون اساسا سربازان مزدوری از یونان استخدام نمود و از سایر کشورهایی که فتح میکرد نیز سربازانی به ارتش او میپیوستند. (بعدها، پس از تسخیر سرزمین ایران، وی سی هزار سرباز جوان ایرانی را به مدت سه سال آموزش داد و با شیوههای جنگی مقدونیان آشنا نمود. پس از آموزش، این جوانان ایرانی در واحدهای مقدونی ادغام شدند، و در نهایت ارتش آسیا با تفوق و برتری شمار سربازان ایرانی به وجود آمد.)»
حجم
۶۸۴٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۶
تعداد صفحهها
۱۷۵ صفحه
حجم
۶۸۴٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۶
تعداد صفحهها
۱۷۵ صفحه