بریدههایی از کتاب کوچک اندازه فیل
۴٫۸
(۲۶)
دور هرچی درس و مدرسهست خط میکشم! راه زندگیت رو با تجربه کردن یاد میگیری؛ نه با این آدمگندههای احمق!
سقف پاره کن!
به کسی که بخواهد بداند فیلها چهجور موجوداتی هستند میشود گفت: فیلها شبیه آدمها هستند ولی تنهاتر از آنها.
F.s
یکی از نگرانیهای متصدیان توکیو در طول جنگ جهانی دوم، اصابت بمب به باغ وحشها بود. آنها نگران بودند حیوانات وحشی از حصار بگریزند و به جان مردم بیفتند؛ پس فرمانِ مسموم کردن غذای تمامشان را صادر کردند. فقط فیلها بودند که لب به هیچ خوراک سمیای نزدند.
ELNAZ
چیستان: از کجا میفهمید که یک فیل
توی یخچالتان قایم شده؟
پاسخ: از رد پاهایش روی قالب کره.
farzane
برای نویسندههای جوان چه توصیهای دارید؟
دربارهٔ چیزهایی بنویسند که بیشتر از همه از آنها میترسند.
farzane
انگار لیدیا هم احساس او را میفهمید، پس خرطومش را برای آخرین بار بالا آورد و نگه داشت.
جک لبخند زد. دستهایش را به آرامی نوک خرطوم او حلقه کرد، و آهسته درونش دمید.
Ava
یکی از نگرانیهای متصدیان توکیو در طول جنگ جهانی دوم، اصابت بمب به باغ وحشها بود. آنها نگران بودند حیوانات وحشی از حصار بگریزند و به جان مردم بیفتند؛ پس فرمانِ مسموم کردن غذای تمامشان را صادر کردند. فقط فیلها بودند که لب به هیچ خوراک سمیای نزدند.
Elham jannesari
واقعاً تمامِ لذت سفر به این است
که چمدانی با خودت نداشته باشی!
𝐑𝐎𝐒𝐄
چی میشد اگر یک دکمهٔ جادویی وجود داشت و زمان را به عقب برمیگرداند؟
𝐑𝐎𝐒𝐄
این آدمها چطور به این نقطه رسیده بودند؛ به نقطهای که این همه محتاج و دستتنگ شده باشند؟ یعنی یک روز راحت و آسوده بودند و روز بعد مجبور شده بودند توی خیابان بخوابند؟
ELNAZ
ممکن بود جک از آیندهاش خبر نداشته باشد، اما دستکم این را میدانست که «حالا» میخواهد چهکار کند.
ELNAZ
فیلها شبیه آدمها هستند ولی تنهاتر از آنها.
شیدا زارع نجات
مادرِ او نهایت تلاشش را برای خوب بودن میکند؛ اما گاهی این «نهایت» سعی او کافی نیست
farzane
یکی از نگرانیهای متصدیان توکیو در طول جنگ جهانی دوم، اصابت بمب به باغ وحشها بود. آنها نگران بودند حیوانات وحشی از حصار بگریزند و به جان مردم بیفتند؛ پس فرمانِ مسموم کردن غذای تمامشان را صادر کردند. فقط فیلها بودند که لب به هیچ خوراک سمیای نزدند.
Ava
اگر میخواهید فیلها هیچوقت فراموشتان نکنند، خرطومشان را بگیرید و آرام در آن فوت کنید.
این آخرین تصویری بود که قبل از گرم شدن چشمهای جک به ذهنش آمد.
Elham jannesari
همانطور که در راه باریکهٔ درختهای سوزنی کاج دراز افتاده بود، همانطور که به شاخ و برگ بالای سرش نگاه میکرد، یکباره دید دلش دیگر هیچچیز نمیخواهد.
مطلقاً هیچچیز.
Elham jannesari
فیلها معروفند به اینکه اگر کسی مسخرهشان کند، خرطومشان را پر آب میکنند و روی کسی که بهشان خندیده میپاشند.
𝐑𝐎𝐒𝐄
یک فیلِ جنگلی که وقت فرار از تله، خرطومش زخم شده بود؛ از شدت درد نمیتوانست دنبال غذا بگردد. پس خودش را به محوطهٔ فیلها در پارک ملی ماسایی مارا (کنیا؛ آفریقا) رساند. خرطومش را در دهانِ یک فیل آفریقایی گذاشت و همتایش فوراً منظور او را فهمید. شاخهای از درخت اقاقیا کند و به آشنای تازه خوراند.
ساونج مممود
به کسی که بخواهد بداند فیلها چهجور موجوداتی هستند میشود گفت: فیلها شبیه آدمها هستند ولی تنهاتر از آنها.
yasi
به کسی که بخواهد بداند فیلها چهجور موجوداتی هستند میشود گفت: فیلها شبیه آدمها هستند ولی تنهاتر از آنها.
پتر کورنیل
f.emami
شک نداشت مادرش میتواند برای کارش یک قطار دلیل بیاورد: اینکه اول به این فکر کرده، بعد فلان اتفاق برایش افتاده، بعد آنیکی... انگار که جرقهٔ هر فکرش، فکر دیگری را روشن کند و آخرسر هم تمام این دلایل با هم شعلهور بشوند و گر بگیرند
بهار
گلویش را صاف کرد و بدون آنکه دقیقاً بداند چه میخواهد بپرسد گفت: «اگه بدونی قراره از مادرت جدات کنن و دیگه هیچوقت با هم زندگی نمیکنین، هیچ کار خاصی هست که دلت بخواد انجام بدی؟»
ز.م
جک رو به مرد پشت پیشخوان کرد: «اینجا یه زن با موهای کوتاهِ طلایی ندیدین؟ چشماش آبیه و تقریباً لاغره. گوشوارههای گرد و گنده گوششه.»
آن یکی جک؛ جک بزرگه، زد زیر خنده. «باید نشونی بهتری بدی بچهجون! اینطوری که انگار داری یکسوم آمریکا رو توصیف میکنی.»
𝐑𝐎𝐒𝐄
بعضی وقتا چیزها اونطور که به نظر میآن نیستن
𝐑𝐎𝐒𝐄
«اگه بدونی قراره از مادرت جدات کنن و دیگه هیچوقت با هم زندگی نمیکنین، هیچ کار خاصی هست که دلت بخواد انجام بدی؟»
𝐑𝐎𝐒𝐄
اگر میتوانستید با یک نویسندهٔ دیگر ناهار بخورید (فرقی ندارد که زنده باشد یا مرده) چه کسی را انتخاب میکردید؟
𝐑𝐎𝐒𝐄
جک تنهاترین آدمِ آن خیابان پرهیاهو بود.
ساونج مممود
حجم
۱۸۸٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۳۳۵ صفحه
حجم
۱۸۸٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۳۳۵ صفحه
قیمت:
۹۶,۰۰۰
تومان