کتاب ۲۰۸ حکایت از ازوپ
معرفی کتاب ۲۰۸ حکایت از ازوپ
کتاب ۲۰۸ حکایت از ازوپ مجموعهای از داستانهای کوتاه و آموزنده از ازوپ است که اس. ای. هندفور آنها را گردآوری کرده است. حسین ابراهیمی (الوند) ترجمهٔ این اثر را برعهده داشته است. نشر افق این کتاب را منتشر کرده است. حکایات ازوپ یکی از مهمترین و شناختهشدهترین مجموعههای داستانی در ادبیات جهان است که حاوی پیامهای اخلاقی و آموزشی بسیاری است. این داستانها به زبان ساده و شیوا نوشته شدهاند و برای تمام سنین مناسب هستند. این اثر از مجموعهٔ «افسانههای مردم دنیا» است.
درباره کتاب ۲۰۸ حکایت از ازوپ
کتاب ۲۰۸ حکایت از ازوپ دربردارندهٔ از داستانهای کوتاهی است که ازوپ، حکیم و قصهگوی یونان باستان، روایت کرده است. این داستانها که بسیاری از آنها از زبان حیوانات نوشته شدهاند، هر کدام دارای پیامهای اخلاقی و آموزندهای هستند که در قالب داستانهای جذاب و سرگرمکنندهای بیان شدهاند. اگر به داستانهای کوتاه و آموزنده علاقه دارید و از شنیدن حکایات قدیمی و کلاسیک لذت میبرید، کتاب صوتی «۲۰۸ حکایت از ازوپ» را به شما پیشنهاد میکنیم. این کتاب هم برای بزرگسالان جالب است و هم میتواند به عنوان منبعی آموزشی و سرگرمکننده برای کودکان مورد استفاده قرار گیرد.
ازوپ در این حکایات، با استفاده از شخصیتهای حیوانی و انسانی، به بررسی مفاهیم اخلاقی و اجتماعی پرداخته و نکات ارزشمندی را در مورد رفتارهای انسانی به تصویر کشیده است. داستانهایی مانند «لاکپشت و خرگوش»، «روباه و انگور»، و «شیر و موش» از جمله حکایات معروف این مجموعه هستند که هر کدام دارای پیامهای عمیقی در مورد دوستی، صداقت، تلاش و هوشیاری هستند.
کتاب ۲۰۸ حکایت از ازوپ را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران داستانهای کوتاه و آموزنده، افرادی که به ادبیات کلاسیک علاقه دارند و همچنین به والدینی که در جستوجوی داستانهای اخلاقی برای کودکان خود هستند، پیشنهاد میکنیم.
درباره ازوپ
گفتهاند ازوپ از اهالی تریس بود و در اوایل قرن ششم پیش از میلاد و پس از آنکه به بردگی درآمد، در جزیرهٔ ساموس زندگی میکرد. آنچه از زندگی ازوپ مسلم است همین مقدار است و بس. با اینهمه انبوهی از افسانههای گوناگون گرداگرد شخصیت و زندگی او را فراگرفته است. ازوپِ واقعی چنان در پردهای از افسانه و رمز و راز قرار گرفته است که سخنگفتن از او بسیار دشوار است. با اینهمه معتبرترین سندهای موجود دربارهٔ زندگی او، اشارههای کوتاهی است که در منابع بسیار کهن همچون نوشتههای هرودوت، ارسطو، اریستوفان و افلاطون دیده میشود. شاید برجستهترین این اشارهها آن باشد که گفتهاند سقراط، آنگاه که به انتظار مرگ در زندان بهسر میبرد، با به شعر درآوردن حکایتهای ازوپ زمان را سپری میکرد. از آنجا که به احتمال زیاد اشارههای نخستین دربارهٔ زندگی ازوپ واقعیت دارد، بااحتیاط میتوان گفت که ازوپ در قرن ششم پیش از میلاد، برده بوده اما به ساموس رفته و در آنجا زندگی کرده است. او که استعداد عجیبی در گفتن حکایت داشته است بهواسطهٔ حکایتهایش شهرت بسیار یافته و آزادی خود را نیز از این راه بهدست آورده است. در عینحال گفتهاند که در قرن پنجم پیش از میلاد، او را بهدلیل اهانت به مردم دلفی، از فراز صخرهای به پایین انداختهاند.
بخشی از کتاب ۲۰۸ حکایت از ازوپ
«ازوپ، در شهر ساموس و به هنگام محاکمهٔ مردی فریبکار، برای مردم صحبت میکرد. او برای آنها تعریف کرد که روباهی از رودخانهای میگذشت اما به گودالی عمیق غلتید و هرچه کرد نتوانست خود را از آن بیرون بکشد. در این حال روباه علاوه بر تمام عذابهایی که میکشید، از زالوهایی که به او چسبیده بودند نیز رنج میبرد. خارپشتی که از آنجا میگذشت، دلش به حال روباه سوخت و به او گفت اگر بخواهد حاضر است زالوها را از بدنش جدا کند.
روباه گفت: «نه، خواهش میکنم کاری به آنها نداشته باش.» خارپشت متعجب پرسید: «چرا؟»
روباه گفت: «برای اینکه اینها تا توانستهاند از خون من خوردهاند و دیگر نه جای خوردن دارند و نه توان مکیدن. اکنون اگر آنها را از بدن من جدا کنی، گروه گرسنه و تازهنفسی جای آنها را خواهند گرفت که تا قطرهٔ آخر باقیماندهٔ خونم را نیز خواهند مکید.»
ازوپ پس از نقل این حکایت به اهالی ساموس گفت: «اکنون وضع شما نیز همینگونه است. این مرد دیگر خطری برای شما ندارد چرا که ثروت کافی جمع کرده است. در حالیکه اگر او را بکشید، گروه دیگری از گرسنگانِ ثروت از راه خواهند رسید و آنچه را برایتان مانده است تا آخرین پشیز غارت خواهند کرد.» »
حجم
۸۹۵٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۲۲۲ صفحه
حجم
۸۹۵٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۲۲۲ صفحه