کتاب هانا آرنت و آیزایا برلین
معرفی کتاب هانا آرنت و آیزایا برلین
کتاب هانا آرنت و آیزایا برلین نوشتهٔ کی هیروتا و ترجمهٔ سامان صفرزایی است. بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه این کتاب را منتشر کرده است؛ کتابی در باب آزادی، سیاست و انسانیت.
درباره کتاب هانا آرنت و آیزایا برلین
کی هیروتا در کتاب هانا آرنت و آیزایا برلین به تحلیل عمیق و شرح آرا و مفاهیم هانا آرنت و آیزیا برلین دربارهٔ آزادی پرداخته است. نویسنده با تکیه بر آثار این دو متفکر تأکید آرنت بر آزادی سیاسی را بهعنوان ظرفیتی برای تعیین سرنوشت جمعی و کنش عمومی در نظر گرفته و آن را با تمایز برلین بین آزادی منفی و مثبت مورد مقایسه قرار داده است. نویسنده از طریق مطالعات دقیق، پیچیدگیهای این مفاهیم را بررسی کرده و مفاهیم آنها را برای بحثهای معاصر دربارهٔ حقوق، خودمختاری و عدالت اجتماعی روشن کرده است. در نهایت، کتاب با کاوش در دیدگاه آرنت و برلین در مورد انسانیت و شرایط انسانی به پایان میرسد. هیروتا بینش آرنت را درمورد ابتذال شر و شکنندگی وجود انسان، در کنار تأملات برلین در مورد ابعاد غمانگیز تاریخ بشر و الزامات همدلی و درک، ترسیم کرده و شرح داده است. نویسنده بر الزامات اخلاقی نهفته در آثار آرنت و برلین تأکید کرده و خوانندگان را به چالش میکشد تا با شفافیت و شفقت با معضلات اخلاقی زمانهٔ کنونی روبهرو شوند. این اثر در هفت فصل نگاشته شده که عنوان آنها عبارت است از «مقدمه»، «سوهان روح واقعی»، «آزادی»، «غیرانسانی بودن»، «شر و قضاوت»، «جزیرههای آزادی» و «جمعبندی».
خواندن کتاب هانا آرنت و آیزایا برلین را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران مطالعهٔ آرای هانا آرنت و آیزیا برلین پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب هانا آرنت و آیزایا برلین
«اتهام توهمگرایی را که از سوی برلین به سازندگان امپراتوری بریتانیا وارد شد نباید نادیده گرفت. چنانکه در فصل ۴ دیدیم، برلین گرایش به این دارد که بدترین بلایای سیاسی را به ایدههای توهمآلود، بهویژه ایدههای آرمانشهری، نسبت دهد، هرچند هذیان یک اشتباه اخلاقی ذاتی نیست، بلکه یک خطای محتاطانه است که البته اغلب منجر به اشتباهات اخلاقی میشود. برلین ـ برخلاف آرنت ـ علیرغم همدلی با ملیگرایی ملتهای کوچک که بر تعهد صهیونیستی او بنیان دارد، خشم اخلاقی شدیدی نسبت به امپریالیسم مدرن اروپایی بهطور عام یا نوع انگلیسی آن بهطور خاص ابراز نمیکند. اول از همه اینکه برلین که در این زمینه بهترین آدم زمانهٔ خود است علاقهٔ چندانی به بحث پیرامون امپراتوری و امپریالیسم نشان نمیدهد. علاقهٔ شدید او به توجیهات نظری که هِردر، فیشته، مستر، مازینی و دیگران درباب ناسیونالیسم ارائه دادهاند بهطور کامل با عدم علاقهٔ او به جوانب مثبت و منفی امپریالیسم که توسط ویتوریا، لاک، بروک، هابسون، لنین، لوکزامبورگ، فرانتس فانون و امه سزر بهجای خود، مورد بحث قرار گرفته در تضاد قرار دارد. این موضوع تا حدی به دلیل فرض ضمنی برلین در مورد اشتباه بودن امپریالیسم است: اشتباه بودن در درجهٔ اول عبارت است از حکمرانی خواسته ـ نشدهٔ یک ملت بر ملت دیگر. بهعبارتدیگر امپریالیسم را از دریچهٔ ملیت میبیند. بر اساس این دیدگاه، امپریالیسم تا آنجا که اصل تعیین سرنوشت ملی را نقش کند ذاتاً اشتباه است. البته ممکن است حرف درستی باشد، اما سؤال از برلین این است که او دربارهٔ دیگر شرها و اشتباهات، همچون نژادپرستی و برتریجویی سفیدپوستان، جنگ و تسخیر نظامی، قتل، قتلعام و نسلکشی، غارت و استثمار اقتصادی، سرقت زمین و جابهجایی اجباری جمعیت بومی که با امپریالیسم همراهند چه میگوید. برلین در این مورد، بهرغم دغدغهٔ عمیق او در مورد یهودیستیزی و بهویژه مخمصهٔ یهودیان، حرف چندانی برای گفتن ندارد. خاموشی او باعث اعتبار بخشیدن به ادعاهای منتقدان پسااستعماری او میشود مبنی بر اینکه نظریهٔ سیاسی فیلسوف انگلیسی ـ یهودی به دلیل نابینایی نژادی و استعماری او به مخاطره افتاده است»
حجم
۰
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۴۱۶ صفحه
حجم
۰
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۴۱۶ صفحه