کتاب کرگدن
معرفی کتاب کرگدن
کتاب کرگدن نوشتهٔ اوژن یونسکو و ترجمهٔ جلال آل احمد است. نشر ارس این کتاب را منتشر کرده است. این اثر نمایشنامهای است که در سهپرده و چهار مجلس نگاشته شده است.
درباره کتاب کرگدن
کتاب کرگدن نمایشنامهای است که از آن با عنوان «نگین تئاتر دنیا» و مهمترین نمایشنامهٔ قرن بیستم یاد میشود. جلال آل احمد اولین کسی بود که این اثر را به فارسی برگرداند. آثار دیگر اوژن یونسکو هم بیشتر توسط هنرمندان و نویسندگان نامدار ایرانی مثل «داریوش مهرجویی» «جلال آل احمد» و «پری صابری» به فارسی ترجمه شدهاند. نمایشنامهٔ کرگدن در سه پرده و دو مجلس نوشته شده است. داستان این متن نمایشی در در شهر کوچکی در فرانسه روایت میشود. «کرگدن شدن» فاجعهٔ اصلی این نمایشنامه است. یک مسخشدگی هراسناک که می تواند از تبدیل شدن به سوسک هم منزجرکنندهتر باشد. کرگدنها به شهر حمله میکنند و کرگدن شدن مثل یک بیماری به همهٔ اهالی شهر سرایت میکند جز یک نفر؛ شخصیت اصلی نمایشنامه، «برنژه» که از شدت احساساتی بودن، مالیخولیایی به نظر میرسد. او مردی بیبندوبار است. اوژن یونسکو در کرگدن اصالت درونی انسان را در تقابل با بیهویتیای که در جامعهٔ مدرن وجود دارد، به چالش کشیده است.
نمایشنامه متنی است که برای اجرا بر روی صحنه و یا هر مکان دیگری نوشته میشود. هر چند این قالب ادبی شباهتهایی به فیلمنامه، رمان و داستان دارد، شکل و فرم و رسانهای جداگانه و مستقل محسوب میشود. نخستین نمایشنامههای موجود از دوران باستان و یونان باقی ماندهاند. نمایشنامهها در ساختارها و شکلهای گوناگون نوشته میشوند، اما وجه اشتراک همهٔ آنها ارائهٔ نقشهٔ راهی به کارگردان و بازیگران برای اجرا است. بعضی از نمایشنامهها تنها برای خواندن نوشته میشوند؛ این دسته از متنهای نمایشی را کلوزِت (Closet) نامیدهاند. از مشهورترین نمایشنامهنویسهای غیرایرانی میتوان به «آیسخولوس»، «سوفوکل»، «اوریپید» (یونان باستان)، «شکسپیر»، «هارولد پینتر» (انگلستان)، «مولیر» (فرانسه)، «هنریک ایبسن» (نروژ)، «آگوست استریندبرگ» (سوئد)، «برتولت برشت» (آلمان)، «ساموئل بکت» (ایرلند) و «یوجین اونیل» (آمریکا) اشاره کرد. نام برخی از نمایشنامهنویسهای ایرانی نیز «بهرام بیضائی»، «عباس نعلبندیان»، «اکبر رادی»، «غلامحسین ساعدی»، «بهمن فُرسی»، «محسن یلفانی»، «نغمه ثمینی»، «محمد رضایی راد»، «علیرضا نادری»، «محمد یعقوبی»، «محمد رحمانیان» و «محمد چرمشیر» بوده است.
خواندن کتاب کرگدن را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران ادبیات نمایشی فرانسه و علاقهمندان به نمایشنامههای پیشنهاد میکنیم.
درباره اوژن یونسکو
اوژن یونسکو (Eugène Ionesco) در ۲۶ نوامبر ۱۹۰۹ به دنیا آمد. او نمایشنامهنویس و نویسندهٔ فرانسوی با اصلیت رومانیایی بود که در سال ۱۹۷۰ میلادی به عضویت فرهنگستان فرانسه درآمد. یونسکو را بارزترین نمایندهٔ تئاتر آوانگارد فرانسه میدانند. از این نویسنده، نمایشنامههای مشهور و مهمی در سراسر جهان باقی مانده است. «صندلیها» ترجمهٔ احمد کامیابی مسک/ «کرگدن» باشش ترجمهٔ متفاوت بهترتیب تاریخی از جلال آل احمد، پری صابری، مدیا کاشیگر، احمد کامیابی مسک، سحر داوری و محمد حیاتی/ «شاه میمیرد»/ «تابلو»/ «مکبت»/ «عابر هوایی»/ «آوازخوان طاس»/ «بداههگوی آلما»/ «آمِده یا چطور از شرش خلاص شویم؟»/ «درس» ترجمهٔ داریوش مهرجویی و... . بیشتر آثار این هنرمند به پارسی ترجمه شده و مترجمان آثار او اغلب از نویسندگان و هنرمندان مشهور ایرانی بودهاند. بهمن محصص نیز یکی دیگر از مترجمین آثار او بوده است. مشهورترین نمایشنامهٔ یونسکو «کرگدنها» یا «کرگدن» نام دارد. این نمایشنامه را نخستینبار جلال آل احمد ترجمه کرد. این نمایشنامه با نام «کرگدن» بارها در ایران بر روی صحنه رفته است. از نخستین اجراهای این اثر میتوان به اجرای حمید سمندریان در سال ۱۳۵۰ و از تازهترین اجراها نیز میتوان به اجرای فرهاد آئیش در ۱۳۸۷ اشاره کرد. فیلم مستندی نیز با نام کرگدنها و ناکرگدنها به کارگردانی محسن زمانی ساخته شده که به این نمایش و ارتباط یونسکو و ایدئولوژی آلمان نازی پرداخته است. اوژن یونسکو ۲۸ مارس ۱۹۹۴ درگذشت.
درباره جلال آل احمد
سید جلالالدین سادات آلاحمد در ۱۱ آذر ۱۳۰۲ در خانوادهای مذهبی و روحانی در محلهٔ سید نصرالدین شهر تهران به دنیا آمد. جلال آل احمد نویسنده، روشنفکر سوسیالیست، منتقد ادبی و مترجم ایرانی، پسرعموی سید محمود طالقانی و همسر سیمین دانشور بود. در دههٔ ۱۳۴۰ به شهرت رسید و در جنبش روشنفکری و نویسندگی ایران تأثیر بسزایی گذاشت. دانشآموختهٔ رشتهٔ زبان و ادبیات فارسی در دانشسرای عالی تهران بود. تحصیل را تا دورهٔ دکترای ادبیات فارسی ادامه داد، اما سرانجام از ادامهٔ آن صرفنظر کرد. در جوانی (با حفظ گرایشهای مذهبی)، بهنوعی به روحانیت پشت کرد و نیز به جریان توده پیوست. تأثیری گسترده بر جریان روشنفکری دوران خود داشت و افزون بر نگارش داستان، به نوشتن مقالات اجتماعی، پژوهشهای مردمشناسی، سفرنامهها و ترجمههای متعدد میپرداخت. میتوان مهمترین ویژگی ادبی آلاحمد را نثر او دانست؛ نثری فشرده، موجز و درعینحال عصبی و پرخاشگر که نمونههای خوب آن را در سفرنامههای «خسی در میقات» یا ناداستان «سنگی بر گوری» میتوان دید و خواند.
نخستین مجموعهٔ داستان او «دیدوبازدید» نام داشت. در سال ۱۳۲۶ دومین کتابش، «از رنجی که میبریم» را همزمان با کنارهگیری از حزب توده چاپ کرد؛ کتابی که بیانگر داستانهای شکست مبارزاتش در این حزب است. پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ بهعنوان ضربهای سنگینی بر پیکر آزادیخواهان، آلاحمد نیز افسرده شد. در این سالها، کتابی را تحتعنوان «سرگذشت کندوها» به چاپ رساند. کتابهای «اورازان»، «تاتنشینهای بلوک زهرا» و «مدیر مدرسه» در همین دوران نوشته شدند. جلال آلاحمد را ادامهدهندهٔ راهی میدانند که پیش از او، محمدعلی جمالزاده و صادق هدایت در سادهنویسی و استفاده از زبان و لحن عموم مردم در محاوراتْ آغاز کرده بودند؛ استفاده از زبان محاورهای بهوسیلهٔ جلال به اوج رسید و گسترش یافت.
برخی از داستانهای آل احمد: پنج داستان (۱۳۵۰)، نفرین زمین (۱۳۴۶)، سنگی بر گوری (نوشتهٔ ۱۳۴۲، چاپ ۱۳۶۰)، نون والقلم (۱۳۴۰)، مدیر مدرسه (۱۳۳۷)، سرگذشت کندوها (۱۳۳۷)، زن زیادی (۱۳۳۱)، سه تار (۱۳۲۷)، از رنجی که میبریم (۱۳۲۶)، دید و بازدید (۱۳۲۴) و...
مقالهها: «گزارشها» (۱۳۲۵)، «حزب توده سر دو راه» (۱۳۲۶)، «هفت مقاله» (۱۳۳۲)، «غرب زدگی» (۱۳۴۱)، «کارنامه سه ساله» (۱۳۴۱)، «ارزیابی شتابزده» (۱۳۴۳)، «یک چاه و دو چاله» (۱۳۵۶)، «در خدمت و خیانت روشنفکران» (۱۳۵۶)، «اسرائیل، عامل امپریالیسم» و...
مشاهدات و سفرنامهها: اورازان (۱۳۳۳)، تاتنشینهای بلوک زهرا (۱۳۳۷)، جزیرهٔ خارک درّ یتیم خلیج فارس (۱۳۳۹)، خسی در میقات (۱۳۴۵)، سفر به ولایت عزرائیل (۱۳۶۳)، سفر روس (۱۳۶۹) و...
ترجمهها: تشنگی و گشنگی اثر اوژن یونسکو (۱۳۵۱ - با همکاری منوچهر هزارخانی)، چهل طوطی، قصههای کهن هندوستان (با سیمین دانشور، ۱۳۵۱)، عبور از خط اثر ارنست یونگر (با محمود هومن، ۱۳۴۶)، مائدههای زمینی اثر آندره ژید (با پرویز داریوش، ۱۳۴۳)، کرگدن اثر اوژن یونسکو (۱۳۴۵)، بازگشت از شوروی اثر آندره ژید (۱۳۳۳)، دستهای آلوده اثر ژان پل سارتر (۱۳۳۱)، سوءتفاهم اثر آلبر کامو (۱۳۲۹)، بیگانه اثر آلبر کامو (با خبرهزاده، ۱۳۲۸)، قمارباز اثر فئودور داستایوفسکی (۱۳۲۷)، محمد و آخرالزمان اثر پل کازانوا (۱۳۲۵) و... .
از میان خدمات دیگرِ این نویسنده و متفکر به ادبیات فارسی میتوان به موارد زیر اشاره کرد: معرفی آلبر کامو به جامعهٔ ادبی، معرفی بیشتر شعر نو نیمایی و کمک به گسترش آن، حمایت از شاعرانی چون احمد شاملو و نصرت رحمانی، ایجاد جهشی بیسابقه در نثر فارسی با نثر خودش، ایجاد تشکلهای ادبی و صنفی (از جمله کانون نویسندگان ایران و انتشار مقالات گوناگون).
جلال آل احمد ۱۸ شهریور ۱۳۴۸ درگذشت.
بخشی از کتاب کرگدن
«برانژه: (دیوانهوار) تو خیال کردهای که من از کوره در رفتهام؟ انگار که من هم ژان هستم. ابداً. من نمیخواهم مثل ژان بشوم. نه. نمیخواهم شبیه او بشوم. (آرام میشود) من در فلسفه وارد نیستم. تحصیلات نکردهام. اما تو خیلی دیپلم داری. به این دلیل است که در بحث آرامتری و مسلطتر. من نمیدانم جواب تو را چه بدهم. جا نیفتادهام (سروصدای بسیار قوی کرگدنها که اول از زیر پنجرهٔ ته صحنه میگذرند بعد از زیر پنجره جلویی) ولی احساس میکنم که تو در اشتباهی... از نظر غریزی احساس میکنم. یا نه. کرگدن است که فقط غریزه دارد. برای من معنی کشف میشود. کلمهگیر آمد. کشف. مکاشفه.
دودار: غرضت از مکاشفه چیست؟
برانژه: مکاشفه یعنی... همینطوری دیگر. یعنی که من احساس میکنم. همینطوری که تحمل اغراقآمیز تو و چشمپوشی سخاوتمندانهات... در واقع، باور کن، به علت ضعف است. به علت کوری است...
دودار: تو اینطور ادعا میکنی. بچگانه است.
برانژه: تو مرا همیشه خوب بازی دادهای. ولی گوش کن من سعی میکنم منطقدان را پیدا کنم...
دودار: کدام منطقدان؟
برانژه: منطقدان! فیلسوف. منطقدانی که... تو بهتر از من میدانی که منطقدان چه جور آدمی است. منطقدانی که من میشناسمش و برایم توضیح داد...
دودار: چه چیز را برایت توضیح داد؟
برانژه: توضیح داد که کرگدنهای آسیایی، آفریقایی بودهاند و کرگدنهای آفریقایی، آسیایی.
دودار: درست نفهمیدم.
برانژه: نه... نه... عکسش را برایمان ثابت کرد. یعنی که آفریقاییها آسیایی بودهاند و آسیاییها... میخواهم بگویم. این را نمیخواستم بگویم. به هر صورت تو فقط با او میتوانی جوال بروی. آدمی است از نوع تو. یک آدم خوب. یک روشنفکر ظریف درسخوانده (سروصدای افزایشیابنده کرگدنها. گفتگوی دو بازیکن در متن هیاهوی حیوانات وحشی که از زیر پنجره میگذرند به زحمت شنیده میشود. لحظه کوتاهی میبینیم که لبهای دودار و برانژه تکان میخورد بیاینکه چیزی از گفتارشان بشنویم) باز هم آمدند! آخ که تمامی ندارند. (میدود بهطرف پنجره ته صحنه) بس است! بس است! خائنها! (کرگدنها دور میشوند. برانژه مشتش را به طرف ایشان تکان میدهد)»
حجم
۰
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۴۲ صفحه
حجم
۰
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۴۲ صفحه