تا ۷۰٪ تخفیف رؤیایی در کمپین تابستانی طاقچه! 🧙🏼🌌

کتاب بازگشته
معرفی کتاب بازگشته
معرفی کتاب بازگشته
کتاب الکترونیکی «بازگشته» (رمان) نوشتهٔ «فاطمه دفتری» و منتشرشده توسط نشر «دال»، روایتی داستانی از زندگی پرفرازونشیب یک نوجوان در بستر جامعهٔ معاصر ایران است. این رمان که نخستینبار در سال ۱۳۰۴ منتشر شده، با نگاهی واقعگرایانه به مسائل خانوادگی، فقر، خشونت و آسیبهای اجتماعی میپردازد و تجربههای تلخ و شیرین شخصیت اصلی را از کودکی تا نوجوانی دنبال میکند. نسخه الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب بازگشته
«بازگشته» اثری داستانی است که در بستر جامعهٔ شهری ایران روایت میشود و به زندگی پسری به نام «علی» میپردازد. داستان در دورهای روایت میشود که مسائل اجتماعی مانند فقر، خشونت خانگی، اعتیاد و بیسرپرستی کودکان در جامعه پررنگ است. نویسنده با زبانی بیپرده و جزئینگر، زندگی شخصیت اصلی را از کودکی تا نوجوانی دنبال میکند و تصویری از تأثیرات محیط خانوادگی و اجتماعی بر شکلگیری شخصیت و سرنوشت او ارائه میدهد. این رمان با تمرکز بر روابط خانوادگی، نقش والدین، و تأثیرات مخرب خشونت و بیمهری، به بررسی چرخهٔ آسیبهای اجتماعی و تلاش برای رهایی از آنها میپردازد. روایت کتاب از زاویهٔ دید اولشخص است و خواننده را با احساسات و دغدغههای شخصیت اصلی همراه میکند. فضای داستان عمدتاً تلخ و واقعگرایانه است و نویسنده تلاش میکند بدون اغراق، واقعیتهای زندگی طبقات فرودست جامعه را به تصویر بکشد.
خلاصه کتاب بازگشته
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند! داستان «بازگشته» با روایت زندگی «علی» آغاز میشود؛ پسری که در خانوادهای پرتنش و فقیر به دنیا آمده و از همان کودکی با خشونت پدر و بیمهری مادر روبهروست. مادرش پس از تحمل سالها رنج و آزار، فرزندانش را ترک میکند و علی و خواهر کوچکش با پدری سختگیر و نامادریای بیعاطفه بزرگ میشوند. مرگ دلخراش خواهر کوچک علی، ضربهای عمیق به روح او وارد میکند و تنهایی و خشم را در وجودش ریشهدار میسازد. علی در مدرسه و محله به دلیل شرایط خانوادگی و فقر، مدام مورد تحقیر و آزار قرار میگیرد و به تدریج به سمت رفتارهای پرخاشگرانه و خلافکارانه کشیده میشود. او برای جلب توجه و حمایت، به گروهی از نوجوانان بزهکار میپیوندد و وارد دنیای دزدی و مواد مخدر میشود. دستگیری و ورود به کانون اصلاح و تربیت، نقطهٔ عطفی در زندگی علی است؛ جایی که با حمایت مربیان و معلمان، بارقههایی از امید و امکان تغییر در او شکل میگیرد. پس از آزادی، علی با چالشهای جدیدی روبهرو میشود و تلاش میکند با تکیه بر استعداد و ارادهٔ خود، راهی متفاوت برای زندگیاش پیدا کند. روایت کتاب، چرخهٔ تلخ تکرار آسیبها و تلاش برای رهایی از گذشته را به تصویر میکشد، بیآنکه پایانی قطعی یا قهرمانانه برای شخصیت اصلی رقم بزند.
چرا باید کتاب بازگشته را خواند؟
این رمان با پرداختن به موضوعاتی مانند فقر، خشونت خانگی، بیسرپرستی و تأثیرات محیط اجتماعی بر سرنوشت کودکان و نوجوانان، تصویری بیواسطه و ملموس از واقعیتهای تلخ جامعه ارائه میدهد. روایت صادقانه و جزئینگر داستان، مخاطب را با احساسات و دغدغههای شخصیت اصلی همراه میکند و فرصتی برای همدلی با کسانی فراهم میآورد که در حاشیهٔ جامعه زندگی میکنند. «بازگشته» میتواند نگاه تازهای به چرخهٔ آسیبهای اجتماعی و نقش حمایت و آموزش در تغییر سرنوشت افراد ارائه دهد.
خواندن کتاب بازگشته را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای علاقهمندان به رمانهای اجتماعی و واقعگرایانه، کسانی که دغدغهٔ مسائل اجتماعی، آسیبهای خانوادگی و سرنوشت کودکان و نوجوانان را دارند، و همچنین دانشجویان و پژوهشگران حوزهٔ علوم اجتماعی و روانشناسی مفید است.
بخشی از کتاب بازگشته
«همهجا ساکت است و جز صدای شکستن لایهٔ نازک یخ گرفتارشده زیر پنجههای گربهای میتپد، صدای دیگری نیست. از شدت لرزش دستهایم نمیتوانم کلید را درست توی قفل در بچرخانم. در تاریکی، کانال راه خودش را پیدا میکند طبق عادت. در آن ساعت از شب هم برای آنکه کسی متوجه حضورم نشود، از در پشتی ساختمان پزشکان رفتوآمد میکنم. دری که به گمانم جز من کسی سال تا سال آن را باز نمیکند و با وجود روغنکاریهای مکرر هنوز هم لولاهایش در اثر زنگزدگی صدا میدهند. به محض آنکه موفق میشوم در را باز کنم، کولهام را روی زمین میاندازم و با خیال راحت چراغ راهپله را روشن میکنم؛ میدانم آن وقت شب کسی آنجا نیست. جلوی این زنگارگرفتهٔ دستشویی که قاب سفیدش از کهنگی به زردی میگراید، میایستم و به خون دلمهبستهٔ گوش بریده و لبم نگاه میکنم و بادمجانی که زیر چشم راستم کاشتهاند. بیاختیار اشک از چشمانم سرازیر میشود. نه از درد، از دلشکستگی، از ناامیدی، از غمی که مثل کوه روی دوشم سنگینی میکند. اشکی که دستور دارد بیاید تا دردی که روحم را میآزارد، التیام ببخشد. مشتی آب توی دهانم میریزم و لحظهای بعد خونابه را با شدت توی روشویی لبپر لجنبسته خالی میکنم. دهانم طعم حالبههمزن خون میدهد. طعمی که برایم خیلی آشناست و پیشتر دهها و شاید صدها بار در دهانم حسش کردهام. چند بار آب را در دهانم قرقره میکنم تا طعم و بوی بد برود؛ اما نمیرود که نمیرود.»
حجم
۲۲۹٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۶۱ صفحه
حجم
۲۲۹٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۶۱ صفحه