کتاب برگ هایی از تاریخ بی قراری ما
معرفی کتاب برگ هایی از تاریخ بی قراری ما
کتاب برگ هایی از تاریخ بی قراری ما نوشتهٔ کامیار عابدی است. نشر ثالث این کتاب را منتشر کرده است. این کتاب دربردارندهٔ ۴۰ گفتار در شناخت و تحیلی شعر و ادب معاصر.
درباره کتاب برگ هایی از تاریخ بی قراری ما
کتاب برگ هایی از تاریخ بی قراری ما دربردارندهٔ ۴۰ گفتار در شناخت و تحیلی شعر و ادب معاصر نوشتهٔ کامیار عابدی است. در این کتاب، تحلیلها و بررسیهایی چند دربارهٔ بخشی از شعر و گروهی از شاعران معاصر (۲۵ نوشته) و بخشی از تاریخ فرهنگی و ادبی ایران (۱۵ نوشته) گرد آمده است. ممکن است زمینهٔ فکری برخی بحثها اندکی متنوع بهنظر میآید، اما به عقیدهٔ نویسنده در همه نوشتهها فصل مشترکهایی وجود دارد. توجّه گسترده به شعر معاصر، سبب پیوند یافتن بیشتر مطالب کتاب با هم دیگر شده است. جز این پیوند، باید به فصل مشترکهایی چون «خرد، زیبایی، انسان، سنت، تجدد، فرهنگ و ایران» هم اشاره کرد. مجموعهٔ حاضر حاصل تلاش ادبی کامیار عابدی در نیمهٔ اول نخست دههٔ ۱۳۸۰ است.
خواندن کتاب برگ هایی از تاریخ بی قراری ما را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران مطالعهٔ پژوهشهایی در باب شعر معاصر پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب برگ هایی از تاریخ بی قراری ما
«در زمینه شناخت دورنمای شعر معاصر، هم دست کم، باید واقعیتی را پذیرفت: در میانه سالهای ۱۳۵۷ - ۱۳۲۰، به تدریج، مخاطبان فرهیخته متوسّط مدرن در شعر فارسی شکل گرفتند و این طبقه در رواج و گسترش شعر جدید نقش بسیار عمدهای داشت. پس از انقلاب، این مخاطبان فرهیخته متوسّط مدرن، بدبختانه، نسبت به شعر دو دهه ۱۳۷۰ - ۱۳۶۰ وفادار نماند و علاقه و اعتماد خود را نسبت به اغلب جریانها و چهرههای شعری پس از انقلاب، با وجود برخی استثناءها، از دست داد. بسیار کم دیدهام معلّم و پزشک و مهندس و کارمند و کارشناس درس خواندهای که خود شاعر نباشد، امّا شعر پس از انقلاب را بخوانَد یا با آن همدلی وسیعی نشان دهد. اغلب شعرخوانان جدید ترجیح میدهند که به آثار شاعران پیش از انقلاب یا حتّی به ترجمه شعر شاعران خارجی مراجعه کنند: «زبان» در شعر و اصولاً ادبیات بسیار مهمّ است. امّا آیا میتوان به این دلیل «معنا» را نادیده گرفت؟ البتّه، نه. به هر حال، این نکته، به نظر من، شیرازه شعر ما را از دهه ۱۳۶۰ به بعد در معرض آسیب جدّی قرار داده است. چون جهانِ بدون شعر جهانی است بسیار مغموم، تلخ و بیآرزو، و کسانی که شاعر نیستند، نباید خود را از شعر روزگارشان محروم کنند.
بی تردید، در این دوره، دور شدن انسان معاصر ایرانی از جهان اسطورهای و نگاه نمادین به اجتماع و سیاست، و گره خوردن با نوعی واقعگرایی، که اهمّیت نوشتن نثر را به نسبتِ سرودنِ شعر بالاتر میبرد، در خور انکار نیست. امّا آیا کم رنگ شدن علاقه به آفرینش شعری جدید در میان مخاطبان ادبی، و توجّه بسیار عمده به نثر، نشانه قدم گذشتن ما به جهانی مدرنتر و واقعبینانهتر است؛ یعنی همان کاری که غرب در سدههای هیجدهم و نوزدهم آغاز کرد؟ پاسخ به این پرسش آسان نیست. امّا دست کم، میتوان گفت که نشانههایی از این موضوع وجود دارد. به هر حال، باید پذیرفت که شعر حتّی در سادهترین شکل خود، باز متّکی به مجاز و تشبیه و استعاره است. در حالی که عنصر واقع گرایی و واقع نمایی حتّی در شاعرانهترین داستانها خود را نشان میدهد. علاوه بر این، شتاب انسان معاصر ایرانی، مانند انسان معاصر جهان، و البتّه، رشدِ فنّ آوری و ارتباطات، چون حجابی در برابر درک شعرِ گذشته، به گونه عامّ، و آفرینش شعری ژرف و متعالی دوره معاصر، به گونه خاصّ، قرار گرفته است.»
حجم
۳۷۰٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۸
تعداد صفحهها
۴۱۳ صفحه
حجم
۳۷۰٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۸
تعداد صفحهها
۴۱۳ صفحه