کتاب ناهنجاری
معرفی کتاب ناهنجاری
کتاب ناهنجاری نوشتهٔ اروه لو تلیه و ترجمهٔ نرگس کریمی است. نشر افق این رمان معاصر فرانسوی را منتشر کرده است؛ یکی از شاخصترین رمانهای قرن ۲۱ میلادی از ادبیات فرانسه.
درباره کتاب ناهنجاری
کتاب ناهنجاری حاوی یک رمان معاصر و فرانسوی است که به نام «ایرادی در کار است» [مطابق با ترجمهٔ «حامد فولادوند» و «محمود سلطانیه»] نیز شناخته شده، در سال ۲۰۲۰ میلادی منتشر شد و در همان سال جایزهٔ «گنکور» را دریافت کرد. این رمان با مضمونی دلهرهآور و فوتوریستی، زندگی دوگانهٔ مسافران پروازی را روایت کرده است که از پاریس عازم نیویورک شدهاند. در ژوئن ۲۰۲۱ و در پرواز پاریس - نیویورک، رویدادی دیوانهکننده زندگی صدها زن و مرد را زیرورو میکند. فرود اجباری و قرنطینهٔ مسافران و خدمه نشان میدهد که چیزی ناجور و نامرسوم مشاهده شده است؛ نوعی «آنومالی» (Anomalie) و ناهمخوانی در این رویدادِ مرموز، ذهن متخصصان را مشغول و نگران کرده است. چیزی در این قضیه میلنگد و ایرادی در کار است. این رمان با ارائهٔ تصاویر مختلف از شخصیتها، هر یک با ویژگیها و پیچیدگیهای خاص خود، به قلب مسئلهٔ اصلی میپردازد؛ یک پرواز هواپیما که ناگهان دوباره و با همان مسافرانی که قبلاً به نیویورک رسیده بود، ظاهر میشود!
خواندن کتاب ناهنجاری را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر فرانسه و قالب رمان پیشنهاد میکنیم.
درباره اروه لو تلیه
اروه لو تلیه (Hervé Le Tellier) نویسندهٔ قرن بیستم میلادی و اهل فرانسه است. او معتبرترین جایزهٔ ادبی فرانسه را برای نوشتن رمان «ناهنجاری» (L'Anomalie) در سال ۲۰۲۰ از آن خود کرد. در کنار ادبیات، شعر و رمان عاشقانه، دارای مدارک عالی تحصیلی در زمینههای زبانشناسی، فلسفه و ریاضیات است؛ همچنین طنزنویسی تلخ و روزنامهنگاری شناختهشده در حوزهٔ نقدِ آشپزی و سینما است. از سال ۱۹۹۲ عضو نهضت ادبی «اولیپو» (Oulipo) بوده که در سال ۱۹۶۰ توسط «رمون کِنو» و «فرانسوا لو لیونه» به وجود آمد. پیشینهٔ فرهنگی و ادبی و علمی درخشان و تجربهٔ دیرنهٔ او در اولیپو موجب شد که در سال ۲۰۱۹ به ریاست این نهضت ادبی برگزیده شود.
بخشی از کتاب ناهنجاری
«جودی به خانه برگشته تا استراحت کند. فردا گریس و بنجامین به مدرسه میروند، اما پاول مارکل آنجاست. احضار شده است: «یک وضعیت استثنایی»، این عبارتی است که اِفبیآی به کار برده است. وقتی به بیمارستان مونت سینای رسید، یکی از افسران سازمان به سراغش آمد و برایش توضیح داد. او سرش را تکان داد، ابروهایش را در هم کشید، در وجودش همهچیز مانع از درک این «شرایط» میشد. به یکی از طبقات بیمارستان هدایتش کردند که تحت نظارت ارتش است و بهجز پرستاری که ملزم به رازداری شده همهٔ پرسنل را از آنجا بیرون بردهاند. پاول منتظر است، پروندهای را که گروه پزشکی پروتکل شمارهٔ چهلودو به او داده از نظر میگذراند. اسکنهای جدید و امآرآیهایی که دیوید مارکل دیگری انجام داده است.
پاول منتظر است اما با دیدن مردی که درِ اتاق را هُل میدهد و به همراه دو مأمور وارد میشود حتی فرصت نمیکند کلمهٔ fuck را به زبان بیاورد. پاهایش ضعف میکنند و مجبور میشود بنشیند.
دیوید به برادرش پاول نگاه میکند و بعد به دیوید دیگر که روی تخت رو به مرگ است. صدای بیپ پمپ سکوت بین آنها را نمیشکند.
مأمور اِفبیآی بهآرامی به دیوید میگوید:
ــ ما به همسرتون اطلاع دادیم. مأمورها رفتن دنبالش.
دیوید میگوید:
ــ اجازه بدید بخوابه، اینجوری خیلی بهتره.
این صدا. شنیدن دوبارهٔ آن پاول را منقلب میکند. از جایش بلند میشود، بهسمت برادر بزرگش میرود و او را در آغوش میگیرد. حتی بویش هم همان است، بوی قبل از بیماری و نیز بدن درشت، تنومند و قویاش. او را در آغوشش فشار میدهد، عقب میرود و دوباره نگاهش میکند. حرفی احمقانه میزند:
ــ تویی! واقعاً خودتی؟
خلبان در پاسخ میگوید:
ــ واقعاً خودمم. بیا بریم بیرون.»
حجم
۴۱۹٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۴۴۸ صفحه
حجم
۴۱۹٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۴۴۸ صفحه