کتاب آنچه اتفاق افتاد
معرفی کتاب آنچه اتفاق افتاد
کتاب آنچه اتفاق افتاد نوشتهٔ هیلاری رادام کلینتون و ترجمهٔ سعید محمدی است. انتشارات کتابستان معرفت این ناداستان را روانهٔ بازار کرده است.
درباره کتاب آنچه اتفاق افتاد
کتاب آنچه اتفاق افتاد یک ناداستان را در بر گرفته است. این کتاب شرح ماجرای مربوط به انتخابات ریاستجمهوری سال ۲۰۱۶ میلادی در آمریکا است. هیلاری کلینتون در اثر حاضر از علل ناکامیاش گفته است. این سیاستمدار آمریکایی گویی با مخاطب خود درددل میگوید. اثر حاضر در کنار جذابیت رواییاش، شما را با پیچیدگیهای صحنهٔ سیاسی آمریکا بهویژه انتخابات ریاستجمهوری آشنا میکند. این کتاب هم برای مخاطب عام و علاقهمند به حوزهٔ سیاست جذابیت دارد و هم برای مخاطب آگاه به مسائل آمریکا، بسیار آگاهیبخش و روشنگر دانسته شده است. گفته شده است چنانچه این کتاب را بهدقت مطالعه کنید، به پاسخ بسیاری از سؤالاتتان دربارهٔ آمریکا خواهید رسید.
در یک تقسیمبندی میتوان ادبیات را به دو گونهٔ داستانی و غیرداستانی تقسیم کرد. ناداستان (nonfiction) معمولاً به مجموعه نوشتههایی که باید جزو ادبیات غیرداستانی قرار بگیرد، اطلاق میشود. در این گونه، نویسنده با نیت خیر، برای توسعهٔ حقیقت، تشریح وقایع، معرفی اشخاص یا ارائهٔ اطلاعات و بهدلایلی دیگر شروع به نوشتن میکند. در مقابل، در نوشتههای غیرواقعیتمحور (داستان)، خالق اثر صریحاً یا تلویحاً از واقعیت سر باز میزند و این گونه بهعنوان ادبیات داستانی (غیرواقعیتمحور) طبقهبندی میشود. هدف ادبیات غیرداستانی تعلیم همنوعان است (البته نه بهمعنای آموزش کلاسیک و کاملاً علمی و تخصصی که عاری از ملاحظات زیباشناختی است)؛ همچنین تغییر و اصلاح نگرش، رشد افکار، ترغیب یا بیان تجارب و واقعیات از طریق مکاشفهٔ مبتنی بر واقعیت، از هدفهای دیگر ناداستاننویسی است. ژانر ادبیات غیرداستانی به مضمونهای بیشماری میپردازد و فرمهای گوناگونی دارد. انواع ادبی غیرداستانی میتواند شامل اینها باشند: جستارها، زندگینامهها، کتابهای تاریخی، کتابهای علمی - آموزشی، گزارشهای ویژه، یادداشتها، گفتوگوها، یادداشتهای روزانه، سفرنامهها، نامهها، سندها، خاطرهها و نقدهای ادبی.
خواندن کتاب آنچه اتفاق افتاد را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران ناداستان پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب آنچه اتفاق افتاد
«"آن ايميلهاي لعنتي"
تصور کنید سی سال بعد شما کودکی هستید که در کلاس تاریخ نشستهاید و درس شما دربارۀ انتخابات ریاستجمهوری سال ۲۰۱۶ است. همان انتخاباتی که یکی از بیتجربهترین، ناآگاهترین، بیسوادترین و بیکفایتترین رؤسای جمهور تاریخ کشورمان را بر مسند قدرت نشاند. احتمالاً این فکر از ذهنتان خواهد گذشت که در آن انتخابات یک جای کار بهشدت میلنگیده و یک اشکالی در کار بوده است. سپس میشنوید که در آن رقابت انتخاباتی یک مسئله بیش از تمام موضوعات دیگر در صدر توجهات پوششهای خبری قرار داشته و موضوع اصلی مناظرات عمومی بوده است. سؤال میکنید که آن، مسئلۀ «تغییرات اقلیمی» یا مسئلۀ «بیمه خدمات درمانی» بوده است؟ معلمتان در پاسخ میگوید: «خیر، مسئلۀ ایمیلها».
خانممعلم توضیح میدهد که ایمیلها یک شکل بدوی از ارتباطات الکترونیکی بودند که در زمانهای قدیم استفاده از آن در میان مردم مرسوم بود. یکی از نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری، زمانیکه یک مقام دولتی بوده تصمیمی نابخردانه میگیرد و در مکاتباتش از آدرس ایمیل شخصیاش استفاده میکند. البته بسیاری از مسئولان ارشد دولتی در گذشته این کار را انجام میدادند (و هنوز هم دارند انجام میدهند). در رقابت انتخاباتی آن سال، همین مسئله بیش از هر چیز دیگری توجه رسانهها را به خود جلب کرده بود، و آنها بیش از هر چیز، مسئلۀ ایمیلها را پوشش میدادند. شما در سال ۲۰۱۶ اگر تلویزیون را روشن میکردید و پای اخبار مینشستید، احتمال اینکه خبری دربارۀ ایمیلها بشنوید بسیار بیشتر بود تا اینکه دربارۀ مسائل واقعی و مهم دیگر. به بیان دیگر میزان پرداختن به تمام موضوعات مهم و اساسی سرجمع بهاندازۀ یکسوم پرداختن به مسئلۀ ایمیلها نبود.
شما میپرسید: «آیا در مسئلۀ ایمیلها جرمی رخ داده بود؟ آیا این مسئله به امنیت ملی ما آسیبی وارد کرده بود؟»
معلمتان شانهای بالا میاندازد و در پاسخ میگوید: «نه و نه»
به نظرتان مضحک نمیآید؟ من هم فکر میکنم خندهدار است.
خطاب به آنهایی که در زمان حال زندگی میکنند میگویم، شما به احتمال زیاد چیزهای زیادی دربارۀ ایمیلهای من شنیدهاید، آنقدر که شاید از شنیدن آن حالتان به هم بخورد. برنی عبارتی فراموشنشدنی برای آنها به کار برد و گفت «ایمیلهای لعنتی». حالا شاید، آن «ایمیلهای لعنتی» آخرین چیزی باشد که دلتان بخواهد دربارۀ آن مطلبی بخوانید. اگر چنین نیست، این فصل را رها کنید و به فصل بعدی بروید. هرچند آرزو میکنم که ایکاش چند صفحۀ دیگر را هم در مورد این مسئله بخوانید تا بفهمید که این ماجرا چطور به وقایع اکنون ربط پیدا میکند. اما بیشک از اینکه یک بار برای همیشه دربارۀ این افتضاح توضیح میدهم و لازم نیست دیگر حتی به آن فکر کنم، خوشحالم.»
حجم
۱٫۰ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۷۰۲ صفحه
حجم
۱٫۰ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۷۰۲ صفحه