کتاب مقدمه ای بر فلسفه ذهن

کتاب مقدمه ای بر فلسفه ذهن نوشتهٔ جاناتان لو و ترجمهٔ امیر غلامی است. نشر مرکز این کتاب را منتشر کرده است. فلسفهٔ ذهن چیست؟

درباره کتاب مقدمه ای بر فلسفه ذهن

گفته شده است که فلسفهٔ ذهن مطالعهٔ پرسش‌های فلسفی مربوط به ذهن و ویژگی‌های آن است؛ مثلاً اینکه آیا ذهن متمایز از بدن است یا بخشی از بدن مانند مغز است. این موضوع به این پرسش هم می‌پردازد که آیا ذهن، ویژگی‌های یکّه‌ای مانند آگاهی دارد یا خیر؟ کتاب مقدمه ای بر فلسفه ذهن شما را با این موضوع آشنا می‌کند. این کتاب که در سال ۱۳۸۹ کتاب برگزیدهٔ چهاردهمین دورهٔ جایزه‌ٔ کتاب فصل تابستان شده، ده فصل دارد. جاناتان لو در این کتاب معرفی روشن و گسترده‌ای از فلسفهٔ ذهن به دست داده است. این استاد فلسفهٔ دانشگاه دورهام، رویکرد مسئله‌محور را به کار گرفته تا هم بیاموزاند و هم برانگیزاند. او با بررسی عام مسئلهٔ ذهن‌بدن آغاز کرده و سپس به طرح مسائل فلسفی خاص‌تر مربوط به احساسات، ادراکات، اندیشه و زبان، عقلانیت، هوش مصنوعی، عمل، این‌همانی شخصی و معرفتِ به‌خود پرداخته است. بحث این نویسنده به‌ویژه حیطهٔ گسترده‌ای را در بر می‌گیرد. وجه تمایز کتاب حاضر آن است که در عین توجه به مسائل عمیق متافیزیکی دربارهٔ ذهن، یافته‌ها و نظریه‌های روان‌شناسی علمی مدرن را نیز مطرح کرده است.

خواندن کتاب مقدمه ای بر فلسفه ذهن را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران مطالعه در باب فلسفهٔ ذهن پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب مقدمه ای بر فلسفه ذهن

«یکی از نکات مهمی که در فصل پیش مطرح شد این بود که جنبهٔ «هوشمندانهٔ ذهن آدمی یعنی توانایی استدلال ما را نمی‌توان جدای از سرشتمان به‌سان موجوداتی خودمدار و جویای هدف که واجد حالات انگیزشی پیچیده‌ای مانند قصدها، احساسات و عواطف هستند انگاشت. حتی استدلال نظری ناب، که معطوف به صدق است، فعالیتی معطوف به هدف و لذا مستلزم انگیزش است. و نیز ما نمی‌توانیم به‌طور انتزاعی جویای صدق باشیم. پیشرفت علم با تمرکز بر مسائل خاص حاصل شده است و مسائل هنگامی مسئله شمرده می‌شوند که کاوشگران انگیزه‌ای برای حلشان داشته باشند. انسان نیز مانند دیگر نخستینیان، موجودی اجتماعی است که کنجکاوی فراوانی دارد. موجودی که فاقد کنجکاوی باشد هرگز درگیر فرایند استدلال نمی‌شود زیرا هیچ انگیزه‌ای برای ساختن فرضیه، یافتن داده‌های تجربی در تأیید یا رد آنها، یا انتخاب گزاره‌های معینی به عنوان مقدمات استدلال ندارد. کنجکاوی انسان خصیصه‌ای‌ست که، به احتمال زیاد، انتخاب طبیعی در سرشت ما تنیده است. به قول معروف کنجکاوی می‌تواند به قیمت جان گربه تمام شود اما چون قدری کنجکاوی محتملاً می‌توانسته بخت بقای جانور را افزایش دهد ما انسان‌های مدرن دست‌کم بخشی از کنجکاوی‌مان را از نیاکان‌مان به ارث برده‌ایم که آنها بر رقبای کمتر کنجکاوشان چیره شده‌اند و ژن‌هایشان را به ما منتقل کرده‌اند. اما اگر جهانشمول بودن کنجکاوی در آدمی را بتوان به این طریق تکاملی توضیح داد، آن‌گاه این سؤال پیش می‌آید که آیا می‌توان کنجکاوی را به‌طور مصنوعی و پیش‌ساخته روی یک کامپیوتر نصب کرد؟ مسلماً ریشه‌های زیست‌شناختی کنجکاوی ژرف‌تر از آن‌اند که این فرض قابل باور باشد. و چه‌بسا این بنیادی‌ترین دلیل رد این نگرش باشد که کامپیوترها می‌توانند، به معنای تحت‌اللفظی کلمه، موجوداتی عاقل باشند.»