کتاب هنر و اخلاق
معرفی کتاب هنر و اخلاق
کتاب هنر و اخلاق مجموعه مقالاتی از محمد رضا آزادهفر، کامران افشار مهاجر، اسماعیل بنی اردلان، ایرج داداشی و پروین شیربیشه است که درباره نقش اخلاقیات را در خلق آثار هنری نوشته شده است و در انتشارات سوره مهر به چاپ رسیده است.
درباره کتاب هنر و اخلاق
هنر و اخلاق اثری ارزشمند و مجموعه مقالاتی از نویسندگان مختلف است که به بررسی نقش عنصر اخلاق در آثار هنری پرداخته است.
شاید این پرسش «هنر برای هنر؟ یا هنر برای نیل به یک هدف؟» از ابتدای آفرینش هنر مطرح شده باشد. هر دو دیدگاه، موافقان و مخالفانی دارد و هر کسی بسته به جایگاهی که دارد و بنا به چشم اندازش، نظرش را بیان میکند. در این میان، همیشه این سوال هم مطرح بوده است که اخلاق و اخلاقیات در هنر و آفرینشهای هنری چه جایگاهی دارد؟ این موضوع در کشوری مانند ایران که پیشینه مذهبی نیز دارد، بسیار مهمتر تلقی میشود و پژوهشگران و متخصصان این زمینه به طور جدیتری دنبال پاسخی برای این پرسش هستند.
در کتاب هنر و اخلاق، نویسندگان مختلف، مقالات متعددی را نگاشتهاند که در ضمن بررسی نظریات و آرای حکمای غربی، دیدگاه هنرمندان و دانشمندان علم اخلاق ایرانی را نیز در خود بگنجاند و نتیجه نهایی کار، کتابی باشد کامل که هر دو طرف را بررسی کرده است.
کتاب هنر و اخلاق را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن کتاب هنر و اخلاق میتواند برای تمام هنرمندانی که دغدغه اخلاقیات را در خلق آثارشان دارند، مانند یک چراغ روشن عمل کند.
بخشی از کتاب هنر و اخلاق
براساس بازخوانی فی حقیقه العشق شیخ شهابالدین سهروردی
پروین شیربیشه
مقدمه
در ازل پرتوی حسنت ز تجلی دم زد
عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد
جلوهای کرد رخت دید ملک عشق نداشت
عین آتش شد از این غیرت و بر آدم زد
آنطور که از نام رساله۲۲ پیداست، شیخ اشراق در این کتاب به عشق میپردازد. عشقی که با حسن و حزن همریشه و همپیوند است. او این ارتباط را از طریق داستانی تمثیلی نشان میدهد که منشأ آنها عقل است و باهم برادر و همراهاند. توصیف او از عشق قرابت زیادی به نگاه دیگر حکمای فرهنگ ما دارد. حافظ، در شعر یادشده، ظهور حسن و پیدا شدن عشق به سبب آن را بهخوبی نشان میدهد. حسن بر آدمی عرضه میشود و فقط او به آن عشق میورزد. این عشقورزی در پی مشاهده حسن آتشی جانکاه بر وجود او میزند که میتوان آن را با حزن مترادف دانست.
زیبایی و امر زیبا از موضوعات اصلی رشته زیباشناسی و فلسفه هنر است. در دوره جدید، با جدا شدن زیباشناسی، بهمنزله یکی از شاخههای فلسفه، به زیبایی بهعنوان یک مسئله مهم فلسفی توجه زیادی شد؛ مثلاً، کانت به تحلیل حکم زیباشناختی پرداخت و تفاوت آن را با حکم معرفتشناختی نشان داد. اما فیلسوفان یونان باستان و قرون میانه به زیبایی به گونه دیگری مینگریستند. آنها زیبا را محمول حکم زیباشناختی نمیدانستند، بلکه زیبایی به صورت مفهوم و کیفیتی ارزشمند برای آنان اهمیت داشت. از حیث تاریخی، نخستین ردّپای این نگاه را میتوان در آثار افلاطون یافت.
علاوه بر این نگاه کیفی به زیبایی، از ارتباط آن با سایر حقایق و مفاهیم نیز همواره پرسش شده است. افلاطون در دو محاوره فایدروس و مهمانی از رابطه عشق و زیبایی نیز سخن گفته بود. در مهمانی، که موضوع محوری آن تعریف عشق است، با چند توصیف از عشق مواجه میشویم. این توصیفها گاهی با داستانپردازی و افسانههایی درباره پیدایش انسانها و دو جنس مذکر و مؤنث همراه است. در این محاوره، سقراط از زبان دیوتیمای پیشگو پیوند عشق و زیبایی را تشریح میکند و از مراتب آن میگوید: صورت و اندام زیبا؛ زیبایی همه تنها؛ زیبایی جان که برتر از زیبایی تن است؛ پرورش افکار خوب و زیبا؛ زیبایی قوانین و جامعه؛ درک اینکه دیدن زیبایی جمعی برتر از زیبایی فردی است؛ زیبایی معرفتها و دانشها؛ و درنهایت معرفت به تمام زیباییهای جهان (افلاطون، مهمانی: ۲۵۰).
با وجود این، نمیتوان این نوع تفسیر از زیبایی یا رابطهاش با عشق را یکسره منحصر به نگاه او دانست. هرچند سهروردی صراحتاً در حکمهالاشراق یکی از منابع اندیشه خود را آراء حکمای یونان باستان و از آن میان افلاطون معرفی میکند، با مطالعه متونی که او و دیگر حکمای اسلامی نگاشتهاند، پی میبریم این نگاه کیفیگرا و مفهومگرا در میان حکمای گذشته، فارغ از محیط جغرافیایی و تأثیر و تأثری که آرای آنها بر هم داشته، مشترک بوده است. آنها برای هریک از مفاهیم هستی جایگاه و موجودیتی در نظر گرفته بودند و ضمناً آنها را باهم مرتبط میدانستند؛ مثلاً، نگاه کیفی فیثاغورس به اعداد و الحان موسیقایی که بر افلاطون تقدم داشت و در عصر حاضر از سوی اندیشمندان موسوم به جاویدانخرد دنبال شده است.
در این تحقیق، که بر خوانش متن یکی از رسالههای شیخ اشراق استوار است، هدفْ نشان دادن ابعاد زیباشناختی و روانشناختی رابطه حسن و عشق و حزن است. این اتکای بر متن و تعیین هدف مذکور باعث شده محقق از ملاحظات تاریخ فلسفهای برای جستوجوی تأثیر گرفتن شیخ از سایر فلاسفه صرفنظر کند که آن رویکرد در جای خود هدف ارزشمند دیگری است که به طور مستقل قابلیت پیگیری و تحقیق را دارد و از عهده این بحث خارج است.
حجم
۱٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۱۸۴ صفحه
حجم
۱٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۱۸۴ صفحه