کتاب طنزآوران جهان نمایش ۲۴
معرفی کتاب طنزآوران جهان نمایش ۲۴
کتاب طنزآوران جهان نمایش ۲۴ نوشتهٔ ساشا گیتری و چیتگ ته - هویی و لو شون و ترجمهٔ داریوش مودبیان است. نشر گویا این کتاب را منتشر کرده است. این اثر دربردارندهٔ چهار نمایشنامهٔ کمدی از چهار دوران تاریخی در چین است.
درباره کتاب طنزآوران جهان نمایش ۲۴
مجموعهٔ طنزآوران جهانِ نمایش، حاصل کوششها و پژوهشهای علمی و عملی ــ پنج دههٔ اخیرِ ــ یکی از پژوهندگان و دستاندرکاران راستین هنر نمایش در عرصهٔ کمدی در ایران است.
هنرِ نمایش، از روزگار دیرین، بخشی از فرهنگِ جهانیست که دور از هر رنگ و هر تعلقی میتواند ناشر اندیشههای بالا و والای انسان در میان انسانها و سرزمینهای گوناگون باشد. هنر نمایش، این رسانهٔ قدرتمند گروهی و جمعی، زبانِ جهانی گفتوگوی فرهنگها است. در این هنر طنز و کمدی جایگاه ویژهای دارد.
در تعریفی کلی، کمدی به معنای تقلید از کردار، رفتار و حتی باورهای محیط پیرامون نوع بشر برای اصلاح امور اجتماعی است، آریستوفانس ــ پدر کمدینویسی در یونان باستان ــ به طرح موضوعهای عصر خود با زبانی هجوگونه، استهزاآمیز و گاه خشن میپرداخت و پس از او کمدینویسان دوران میانه ــ رم باستان ــ (پلوتوس، ترنس و مناندر) در کمدیهای خود بیشتر زبان فراواقعیت را به کار میگیرند و به نقدِ جامعه خویش و مناسبات اجتماعی آن دوران میپرداختند. اما با دگرگونیهای فکری در دوران پس از آن و تغییر و تحول در نظام اجتماعی و سیاسی اروپا و پیشرفت علوم به ویژه جامعهشناسی و روانشناسی اجتماعی، عناصر واقعگرا چه در مضامین و چه در زبان و حتی ساختار کمدی رونق گرفت.
کتاب طنزآوران جهان نمایش ۲۴ نمایش در چین را مورد بررسی قرار گرفته و چهار نمایشنامهٔ کمدی از دوران کهن نمایش در آن سرزمین، تا آغاز دوران جمهوری خلق چین ارائه داده است. تاریخ نمایش در چین ـ پیش از استقرار جمهوری خلقی در سال ۱۹۴۹ ـ را میتوان به چهار دورۀ متمایز از هم تقسیم کرد:
اول: دوران کهن، نمایش نه به آن صورت که در غرب بر آن نام تئاتر نهادهایم. مجموعۀ از خردهنمایشهای عامیانه و گاه درباری که از عهد باستان آغاز میشود و تا سدۀ دوازدهم میلادی به طول میانجامد. در پایان این دوره است که کمکم نویسندگانی هم در زمینۀ نگارش نمایشنامههای شادیآور از یک سوی و حماسی از سوی دیگر پدیدار میشوند و ادبیاتِ نمایشی چین نیز شکلی منسجم مییابد.
دوم: دوران میانه که از قرن سیزدهم میلادی و با ظهور دودمان قدرتمند مغولی «یوان» (۱۲۷۹-۱۳۶۸) آغاز شده ـ قرنی که به عصر طلایی تئاتر چین معروف است ـ و تا سال ۱۶۴۴ میلادی و انقراض دودمان مینگ به درازا میکشد. در آغازِ این دوران است که شاعران و نویسندگان چینی پای در میدان نگارش نمایشنامه میگذارند و سپس با حمایت سلسلههای دیگر، این هنر به اوج شکوفایی خود میرسد.
سوم: دورانِ نو یا دوران «دودمان چینگ» که از سال ۱۶۴۴ و استقرار این سلسله آغاز میشود و با انقراض امپراتوری در چین به سال ۱۹۱۲ به پایان میرسد. در این سالهاست که اروپائیان با نمایش چین آشنا میشوند، پژوهشهای بسیار در تئاتر چین به انجام میرسد و هم در میانه این دوران است که پای نمایش غربی به صحنههای تئاتر چین باز میشود. برخورد دو نگرۀ تئاتر شرق و غرب، بهویژه در قرن نوزدهم میلادی، سببساز راهی نو در نمایش در چین میشود.
چهارم: دست آخر، دوران پرالتهاب سالهای ۱۹۱۲ تا ۱۹۴۹، از بنیان حکومت جمهوری در چین و دگرگون شدن آن در هیئت حکومت جمهوری خلقی در آن کشور. سالهای انقلاب و آشوبها و جنگ با بیگانگان. سالهای برخورد اندیشههای گونگونِ سیاسی در چین که نمایش هم در این میان بینصیب نمیماند.
نمایشنامه متنی است که برای اجرا بر روی صحنه و یا هر مکان دیگری نوشته میشود. هر چند این قالب ادبی شباهتهایی به فیلمنامه، رمان و داستان دارد، شکل و فرم و رسانهای جداگانه و مستقل محسوب میشود. نخستین نمایشنامههای موجود از دوران باستان و یونان باقی ماندهاند. نمایشنامهها در ساختارها و شکلهای گوناگون نوشته میشوند، اما وجه اشتراک همهٔ آنها ارائهٔ نقشهٔ راهی به کارگردان و بازیگران برای اجرا است. بعضی از نمایشنامهها تنها برای خواندن نوشته میشوند؛ این دسته از متنهای نمایشی را کلوزِت (Closet) نامیدهاند. از مشهورترین نمایشنامهنویسهای غیرایرانی میتوان به «آیسخولوس»، «سوفوکل»، «اوریپید» (یونان باستان)، «شکسپیر»، «هارولد پینتر» (انگلستان)، «مولیر» (فرانسه)، «هنریک ایبسن» (نروژ)، «آگوست استریندبرگ» (سوئد)، «برتولت برشت» (آلمان)، «ساموئل بکت» (ایرلند) و «یوجین اونیل» (آمریکا) اشاره کرد. نام برخی از نمایشنامهنویسهای ایرانی نیز «بهرام بیضائی»، «عباس نعلبندیان»، «اکبر رادی»، «غلامحسین ساعدی»، «بهمن فُرسی»، «محسن یلفانی»، «نغمه ثمینی»، «محمد رضایی راد»، «علیرضا نادری»، «محمد یعقوبی»، «محمد رحمانیان» و «محمد چرمشیر» بوده است.
خواندن کتاب طنزآوران جهان نمایش ۲۴ را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام علاقهمندان و فعالان عرصهٔ هنرهای نمایشی به خصوص دوستداران آثار طنز و کمدی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب طنزآوران جهان نمایش ۲۴
«چونگ ـ لی: آن روزی که برای نخستین بار ترا دیدم، با آن بزکی که بر چهره داشتی و صد افسوس که زشتی ترا نمیپوشاند؛ با آن جامههایی که در ظاهر از آن دخترکان دم بخت است، و باز صدافسوس که ترا پیرتر از خودت نشان میداد، از همان روز، برحسب سنت پیشینیان و مطابق آئین نیاکانمان، نفرتی خاموشنشدنی و هرگز فراموشنشدنی را از تو که مادر همسر نازنینم باشی، به دل گرفتم. از آن پس دانستم که به خاطر همسر جوان و باطراوتم باید وجودِ زشتِ پیری چون تو را تحمل کنم. بگذار به تو بگویم که تمامی زیور و زینت و آرایشت بیهوده و بیارزش است. دروغها و محبتهای ظاهری دروغینت ناشیانه است و مهر و دوستی هیچکس را در دل برنمیانگیزاند.
لائو: آرایش و جامهها و زر و زیور بدلی من چه آسیبی به تو میرساند، داماد نازنین من؟
چونگ ـ لی: اگر تنها به بزک چهرهات اکتفا میکردی، فقط چشمهای مرا آزار میدادی، اما نه، تو شامه مرا نیز میآزاری، زیرا بدبوترین عطرها را ـ آنهم بهوفور ـ به خود میزنی. مطمئن باش، اگر با چنین عطرهای تندی که به خود میزنی به باغ پرگل بروی، حتا شامهٔ گلهای سرخ را هم میآزاری. با اینهمه بگویم که بدتر از اینها، گوش مرا هم آزار میدهی. من حاضر بودم ترا ببینم، آن هم مدام، اما لال بودی و لال میماندی.
لائو: یعنی... با این سخنان که بر زبان راندی، میخواهی بگویی که ...؟
چونگ ـ لی: آری خوب متوجه شدی، چنین برمیآید که نفرت من نسبت به تو بیشتر از نفرت تو نسبت به من است... اکنون که این را دریافتی، ساعتی به بیرون برو و اجازه بده من با همسر نازنینم خداحافظی کنم؛ سفری دراز در پیش است و وقت رفتن نزدیک.
لائو: باشد، من میروم و شما را با هم تنها میگذارم... میروم و جوابت را به هنگام بازگشتت خواهم داد، زیرا هیچ دوست ندارم در آغاز این سفر، سخنانی سخت گران، بار خاطرت کنم.
[لائو بیرون میرود.]
چونگ ـ لی: همسر مهربانم، پس از پوزشخواهی فراوان از این سخنانِ زهرآگین که نثار مادر گرامیت کردم، گرچه که شاید عاقبت باید چنین سخنانی را میشنید. آری، او آدم خودپسندی است، و هرگز نمیخواهد بپذیرد که علت همه تیرهبختیهای آدمی همین است که خود را به خوبی نمیشناسد و نمیخواهد هم بشناسد. چه نیک پیشینیان ما گفتهاند: "خودشناسی پایهٔ حکمت و دانایی در نزدِ انسان است." و چگونه ما میتوانیم درون خویش را بشناسیم، وقتی که ظاهر خود را چنین میآرائیم و یکسره روز و شبمان را به امور ظاهری خویش میپردازیم؟!»
حجم
۳۳۲٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۲۰ صفحه
حجم
۳۳۲٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۲۰ صفحه