کتاب یاکاموز
معرفی کتاب یاکاموز
کتاب یاکاموز، مجموعه داستانهای کوتاه زیبا و خواندنی نوشته پری رضوی یام است.
دربارهی کتاب یاکاموز
کتاب یاکاموز نام سومین اثری است که از پری رضوی یام منتشر میشود. کتاب یاکاموز شامل داستانهای کوتاه جذاب و خواندنی است که در فضایی بین خیال و واقعیت اتفاق میافتند و مخاطبان را تا انتهای داستانها همراه خود میکشانند. هجده داستان زیبای کتاب یاکاموز هرکدام به موضوعات مختلفی میپردازند و کتاب، نامش را وامدار یکی از داستانها است.
کتاب یاکاموز را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
اگر از خواندن داستان کوتاه لذت میبرید، کتاب یاکاموز یک انتخاب عالی برای شما است.
دربارهی پری رضوی یام
پری رضوی در سال ۱۳۵۲ متولد شد. او تحصیلاتش را تا مقطع کارشناس رشتهی معماری ادامه داده است. و بیش از بیست سال سابقهی فعالیت در حوزهی ادبی و فرهنگی دارد. از میان آثار پری رضوی میتوان به ماه یام، گرگهای خطی، یاکاموز و دستهای مادرانه اشاره کرد.
بخشی از کتاب یاکاموز
چرا پدر ثروتمند نشد؟ چرا مادر بی سواد است؟
هرچقدر از یوسف میخواهم همیشه بالای دیوار و بام پشت بازی و شیطنت کند، قبول نمیکند. حتی یک الف بچّه هم رو در رو ی من میایستد.
چرا همیشه مستأجر بودیم؟
معصومه خانم زن خوبی است. از او میخواهم کمکم کند. او هم اعتراض میکند و میگوید: «والّا، چی بگم. من خودم هم راضی نیستم. دوست داشتم یه زن مانتویی بودم که هر روز موهایش را رنگ میکند. آرایش غلیظ را دوست ندارم. ولی از جلب توجّه هم بدم نمیآید!»
چرا نتونستی پسر همسایه رو با بهترین موقعیّت تور بیندازی؟
درحالیکه دنبال دختر متین بود. شانس نداشتی؟ شاید هم عرضه نداشتی.
از نادر افشار، معتمد و مؤمن محل میخواهم یک ذرّه برای سربهراه کردن این آدمها کمکم کند. او هم انگار که ظلم بزرگی در حقّش کردهای با نفرت نیمنگاهی به من میاندازد و میگوید: «چی فکر میکنی؟ چه انتظاری از من داری؟ زنیکهی عوضی! تو هیچ خجالت نمیکشی ، از این نقش مسخرهای که به من دادی ؟ فکر میکنی من خودم خیلی راضیام؟ من! من! دوست داشتم عینهو خود نادرشاه افشار بهترین اسب دنیا رو داشتم با یه کلاه تاجِ نگیندار و چند ستون لشکر شجاع و دلیر تا تمام دنیا رو فتح کنم.»
خجالت هم نمیکشد. دوست داشتم دهانش را پر از خون میکردم؛ امّا دلم نیامد. بههرحال یرایش زحمت کشیده بودم. نمیخواستم به این راحتی غضب کنم.
وای! چقدر از شخصیتهای داستانم بلاتکلیف و غضبناک به ردیف ایستادهاند. هرکدام منتظر سرنوشتی هستند. فرقی نمیکند از سکون و بلاتکلیفی خستهاند. فقط سرنوشت داشته باشند. اینهمه سرنوشت ردیف کردهام. هنوز چقدر بلاسرنوشت وجود دارد. مهم نیست به نظرم اگر نتوانم تا چند دقیقه کاری بکنم و به سرنوشتشان مشغولشان کنم، خودشان حتماً کاری میکنند که شاید به ضررم تمام شود. علیرغم میل باطنیام قاتلی درست میکنم که توانایی استتار فوقالعاده دارد. تمام کسانی که منتظر سرنوشتشان هستند را به دست قاتل میسپارم...
حجم
۷۷۸٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۷۲ صفحه
حجم
۷۷۸٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۷۲ صفحه