دانلود و خرید کتاب کد ۸۲ گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی
تصویر جلد کتاب کد ۸۲

کتاب کد ۸۲

معرفی کتاب کد ۸۲

کتاب کد ۸۲ نوشتهٔ گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی است. انتشارات شهید ابراهیم هادی این کتاب را منتشر کرده است؛ کتابی حاوی خاطرات و زندگی‌نامه‌ٔ شهیده «نجمه قاسم‌پور».

درباره کتاب کد ۸۲

گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی در کتاب کد ۸۲ زندگی‌نامه و خاطرات شهیده «نجمه قاسم‌پور» را گردآوری کرده است. نجمه قاسم‌پور در ۱۲ اسفند ۱۳۵۷ به دنیا آمد. نامش را به‌خاطر ارادت خانواده‌اش به اهل‌بیت هم‌نام با نام مادر امام رضا (ع)، نجمه گذاشتند. نجمه قاسم‌پور پس از اتمام دورهٔ متوسطه، دیپلم خود را گرفت. تصمیم او بعد از اتمام دورهٔ متوسطه ورود به دانشگاه علوم قرآنی غدیر بود تا از این طریق به علاقه‌اش به حوزهٔ مطالعات دینی بپردازد. او از اعضای ثابت جلسات کانون فرهنگی رهپویان وصال بود و پس از گذشت زمان اندکی وارد کادر و مجموعهٔ انتظامات شد. او در ۲۴ فروردین ۱۳۸۷ پس از بازگشت از مشهد بر اثر حادثهٔ بمب‌گذاری یک گروه تروریستی در حسینیهٔ سیدالشهدا واقع در شیراز به شهادت رسید. این اثر شامل ۵۰ فصل است که عنوان برخی از آنان عبارت است از «کانون رهپویان وصال و ماجرای انفجار»، «عبادت‌های کودکانه»، «نماز، اول وقتش خوبه»، «تابلوی غیبت ممنوع»، «از زبان دوستان»، «مشغول فعالیت»، «شهیدان زنده‌اند»، «شهید سیدمحمدجواد علوی» و «التماس دعا».

خواندن کتاب کد ۸۲ را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران مطالعه‌ٔ زندگی‌نامهٔ شهدا پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب کد ۸۲

«هر مادری عادت دارد که برای فرزندانش در شرایط مختلف دعا کند. عموماً من هم برای نجمه و دیگر فرزندانم خیلی دعا می‌کردم.

مثلاً دعا می‌کردم شغل پیدا کنند یا این‌که ازدواج خوبی داشته باشند. نجمه با شنیدن این دعاها همیشه می‌گفت: مامان لازم نیست برای چیزای مادی و زودگذر دعا کنی، دعا کن که عاقبت بخیر بشیم.

برای بچه‌هات دعا کن که هم توی این دنیا و هم توی اون دنیا عاقبت بخیر بشوند.

نجمه واقعاً انیس و مونس من در منزل بود و احترامم را خیلی حفظ می‌کرد. وقتی نزد نجمه در مورد این رویدادهای زندگی، مشکلات مالی و کمبودهای احتمالی زندگی مان حرف می‌زدم، اول خوب گوش می‌کرد و بعد من را نصیحت می‌کرد.

می‌گفت: مامان غصه مال دنیا رو نخور، این‌ها تموم شدنی است. هیچ وقت نگو فلانی چیزهایی داره که من ندارم. دنیا ارزش غصه خوردن نداره. خلاصه به این صورت من را آرام می‌کرد.

البته نجمه این‌ها را برای آرامش من نمی‌گفت. اعتقادش این بود که چیزهای با ارزش تری در دنیا وجود دارد که باید به آن‌ها پرداخت تا بتوان آسمانی شد و مهر تایید خداوند و ائمه را گرفت.

گاهی از دست کسی که ناراحت می‌شدم، با نجمه حرف می‌زدم، نجمه می‌گفت مامان نگران نباش، ناراحت نباش، این‌ها همه زودگذره.. تموم می‌شه و می‌ره.

حتی گاهی وقتی خیلی دلم از کسی گرفته بود، نجمه با دلسوزی و شفقت خودش نسبت به همه حتی کسی که من را اذیت کرده بود، به من توصیه می‌کرد که مامان نکته یه وقت نفرین کنی! خدا خودش حقه و مطمئن باش که جواب گو هست. غصه حرف رو نخور، این‌ها همه حرف یک ساعته و گذار هست. همیشه می‌گفت این حرف‌ها را به کسی نگو. شاید ناراحت می‌شد آدم غصه دلش را نزد دیگران بیان کند و به خداوند متوسل نشود چرا که خودش این روحیه را داشت.

نجمه به اعتکاف خیلی علاقه داشت و مراسمات اعتکاف کانون را شرکت می‌کرد و علاوه بر عبادت، مسئولیت نظم و انتظامات را هم بر عهده داشت.

هر چند نجمه بیشتر اوقات را روزه بود، اما روزه‌های اعتکاف و حال و هوای آن روی نجمه خیلی تاثیر می‌گذاشت. همیشه بعد از مراسم اعتکاف، انگار تازه متولد شده بود. خیلی خوشحال بود به طوری که نمی‌توان آن را وصف کرد.

نجمه در همان ایامی که در اعتکاف بود، مراقب زیر دستی‌ها و گروهش نیز بود. یادم هست توی یکی از اعتکاف‌ها بودیم کمی کسالت داشتم. بعد از افطار، یک لیوان شربت آب لیمو برایم آورد. گفت این را بخور برات خیلی خوبه.. یعنی انقدر به فکر همه بود. هر چه را که برای خودش می‌پسندید، بی‌شک برای همگان می‌پسندید.»

a.b
۱۴۰۳/۰۲/۳۱

میدونید اکثر بچه هایی که به این هیئت و کانون فرهنگی وصل هستن ، شخصیت و روحیاتی مشابه نجمه دارن ، خصوصا افراد کادر کانون . من چند سالیه که بخاطر مشغله نمیتونم زیاد شرکت کنم توی مراسمات ولی اون

- بیشتر
کاربر 8556312
۱۴۰۳/۰۹/۲۲

فوق العاده جذاب

Mahdizadeh
۱۴۰۳/۰۶/۱۵

چرا سعی میکنیم تا اسم شهید و شهادت میاد وسط ،بت بسازیم از کسی که شهید شده؟!این کتاب حتی یک تقسیم بندی درست از زاویه دیدهایی که در مورد شهیده صحبت میکنند نداره.قرار نیست هر آدمی ۴ تا پاراگراف نوشت

- بیشتر
بالاخره روز تشییع می‌رسد، همه آمده‌اند، کانونی و غیر کانونی ندارد. همه می‌دانند این‌ها پاک‌ترین بچه‌های این خاک بودند. همه می‌دانند... همه می‌سوزند... اما نه ... ما، اما انگار چیزی گم کرده‌ایم...
a.b
سه ماه رویایی
گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی
باباسعید
گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی
دلم تنگه براتون
گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی
از گود مافیا تا گود قتلگاه
گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی
تقاص
گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی
سیزده چهارده
گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی
عرش ارشیا
گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی
منتظر
گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی
نسیمی از ملکوت
گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی
یاران ابراهیم
گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی
حجت خدا
گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی
تفسیر روی داربست
گروه نویسندگان
تو که آن بالا نشستی؛ شهید مهدی زین‌الدین
احمد جبل‌عاملی
پرواز در سحرگاه؛ زندگی‌نامه و خاطرات شهید محمد غفاری
گروه نویسندگان
پاییز پنجاه سالگی
فاطمه بهبودی
همسایه پیامبر (ص): زندگی‌‌نامه و خاطرات شهید داوود دانایی
گروه نویسندگان
احمد
گروه نویسندگان
امامت و ضرورت رهبری( همراه با زندگینامه و خاطرات شهید امیرحسین سیفی)
امیرحسین سیفی
مزد اخلاص: زندگی نامه و خاطرات شهید علی محمد صباغ زاده
گروه نویسندگان

حجم

۶۶۶٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۱۱۲ صفحه

حجم

۶۶۶٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۱۱۲ صفحه

قیمت:
۱۳,۰۰۰
۳,۹۰۰
۷۰%
تومان