کتاب تواضع؛ اخلاق توحیدی
معرفی کتاب تواضع؛ اخلاق توحیدی
کتاب تواضع؛ اخلاق توحیدی نوشتهٔ کارگروه موسسه محتوایی خدمات مشاوره ای و پژوهش های آستان قدس رضوی است. موسسه خدمات مشاوره ای و پژوهش های اجتماعی آستان قدس رضوی این کتاب را روانهٔ بازار کرده است؛ کتابی در باب تواضع.
درباره کتاب تواضع؛ اخلاق توحیدی
تواضع چیست؟ تکبّر و عُجب یعنی چه؟ چرا باید خود را از دیگران پایینتر ببینیم؟ ارزش انسانها به چیست؟ چطور هر یک از ما هم ارزشمند هستیم و هم از دیگران بهتر نیستیم؟ چطور میتوانیم متواضع باشیم؟ تواضع یک حال قلبی است یا یک عمل ظاهری؟ اگر نباید خود را از دیگران بالاتر دید، چرا گاه اهلبیت (ع) خود را ستایش میکردند؟ آیا انسان متواضع باید همیشه پایین مجلس بنشیند و در برابر همه خموراست شود؟ چطور مؤمن باید هم عزت داشته باشد و هم متواضع باشد؟ منتشرکنندگان کتاب تواضع؛ اخلاق توحیدی باور دارند که اگر مفاهیم اخلاقی برای ما شفافسازی نشود، فلسفهشان را درک نکنیم و راهکارهای عملیِ پیادهسازی صفات خوب اخلاقی را ندانیم، راه بسیار دشوار و چهبسا ناممکنی پیش رو خواهیم داشت. مجموعهٔ «اخلاق توحیدی» گامی است برای ارائهٔ دانش اخلاق به نسل نو و در قالبی نو. جلد دوم از این مجموعه به یکی از زیربناییترین مباحث اخلاقی اختصاص پیدا کرده است؛ تواضع که آن را مادر آداب معاشرت اسلامی و پایهٔ همهٔ رفتارهای اجتماعی دانستهاند. کتاب «تواضع» از تعریف تواضع، مراحل آن و فلسفهاش آغاز کرده است و سپس راهکارهای ایجاد و تثبیت تواضع را با رویکردی کاربردی بیان کرده و با تعریف عزت و ذلت و واضحکردنِ مرزهای عزت و ذلت با تکبر و تواضع پایان یافته است.
خواندن کتاب تواضع؛ اخلاق توحیدی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران مطالعه در باب تواضع پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب تواضع؛ اخلاق توحیدی
«اگر کسی مؤمنان ممتاز را تعریف و ستایش کند، آنها از حرفهایش نگران میشوند و اظهار میکنند: من خودم را بهتر میشناسم و خدا مرا بهتر از خودم میشناسد. خدایا من را به این ستایشها و تعریفها مؤاخذه نکن؛ ولی من را بهتر از آنچه گمان میکنند، قرار بده و گناهانی را که مرتکب شدهام و آنها نمیدانند، ببخش که تو داننده نهانها و پوشاننده خطاها هستی.
لذا وقتی دیگران از انسان تعریف میکنند، باید گفت: «آنچه که تو میگویی که من نیستم، ولی انشاءالله خداوند بهتر از آنچه تو میگویی، روزیام کند» و در دل نیز نزد خداوند از این سخنان ابراز شرمندگی کند تا از سقوط درامان بماند.
آری! اگر کسی از نفس گذشته باشد و با شنیدن مدح و ستایش نفسش تحریک نشود اشکالی ندارد که از او در برابرش ستایش کنند بلکه حتّی چه بسا خودش گاهی به جهت رضای خدا خود را مدح نماید. چون دانستیم که تواضع یک حال قلبی و شکستگی درونی است که با اعتراف به کمال و فضایلی که خداوند بهعنوان عاریه و امانت به انسان عطا فرموده، منافاتی ندارد. چنانکه در برخی روایات اهل بیت علیهمالسّلام برای نشان دادن راه خدا به دیگران برخی از فضائل و مناقب خود را بر شمردهاند.
اگر انسان این مقامات و کمالاتی را که خداوند به او داده، به خود نسبت دهد و استقلالاً از خودش ببیند با تواضع سازگار نیست؛ امّا اگر انسان این مطالب را بهنحوی بیان کند که مصداق آیهٔ شریفهٔ (وَأَمَّا بِنِعْمَةِ رَبِّک فَحَدِّثْ) شود و در این کار قصد قربت داشته باشد و از خود نبیند، با تواضع سازگار است؛ چنانکه حضرت رسول صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم میفرمایند: «أَنَا سَیدُ وَلَدِ آدَمَ یومَ الْقِیامَةِ؛ وَلاَ فَخْرَ، وَبِیدِی لِوَاءُ الْحَمْدِ؛ وَلاَ فَخْرَ».
حضرت خود را برترین فرزندان بنیآدم میخوانند، ولی میفرمایند این فخری برای من نیست! زیرا حضرت این فخر و بزرگی را از خود نمیدانند، بلکه خود را امانتدار دیده و طبعاً در آن چیزی که خداوند در ایشان به ودیعه گذاشته، افتخاری نسبت به دیگران در خود نمیبینند.
اینکه برخی گمان میکنند هر کس فضائل خود را بیان کند نشان عدم تواضع است، ریشه در این دارد که معمولاً ما همه چیز را از خود میبینیم و از خداوند نمیدانیم. لذا وقتی کسی از نعمتهایی که خداوند به او عطا فرموده، سخن میگوید، گمان میکنیم وی این صفات و خصوصیّات را با نگاه استقلالی به خودش نسبت میدهد.
در حالی که امیرالمؤمنین علیهالسّلام با آن نگاه توحیدی، گاهی از روی شفقت و دلسوزی، فضائل خدادادی خود را برای دیگران بیان میکردند تا آنها قدر و منزلت ایشان را بیشتر بشناسند و با اقبال به حجّت خداوند، رو به اطاعت خداوند بیاورند؛ و الّا در تمام زندگی حضرت امیرالمؤمنین علیهالسّلام بهقدر سر سوزنی انانیّت و خودخواهی و استقلال بینی وجود ندارد.
اشخاصی که تمام زندگیشان طهارت و قداست است و جز خدا و توحید در رفتار آنها چیزی دیده نمیشود، اگر از خود تعریفی میکنند، براساس وظیفه است، نه از روی استکبار و خودخواهی و اینکه بخواهد چیزی را به خود نسبت دهد.
پس اعتراف به نعمت، مشروط بر اینکه شخص این نعمت را از خداوند بداند و متعلّق به خودش نداند، با داشتن تواضع ناسازگاری ندارد.
آنچه گذشت تنها چند نمونه از رفتارهایی است که سبب ایجاد تواضع در قلب میشود و نمونههای فراوان دیگر آن در روایات ذیل آداب اجتماعی، نحوهٔ رفت و آمد، چگونگی نشست و برخاست و... آمده است.
انجام این رفتارها نیازمند مجاهده است؛ ولی اگر انسان مجاهده نماید به تدریج خداوند روح تواضع را در او میدمد و او را زیر و زبر مینماید. یکی از علمای سابق نجف درباره فقیه بزرگ و فیلسوف نابغه و عارف گرانقدر آیةالله حاج شیخ محمدحسین اصفهانی رحمهالله میگوید:
من روزی در بازار حُوَیْش میرفتم که دیدم آقای حاج شیخ محمّدحسین کمپانی اصفهانی در وسط کوچه خم شده است و پیازها را جمع میکند و پیوسته با خود میخندد. من جلو رفتم و سلام کردم و به ایشان کمک کردم تا پیازها را جمع نمودیم. آنگاه آنها را در گوشه قبایش گرفت و به منزل روانه شد. من عرض کردم: حضرت آیةالله معلوم بود که پیازها از گوشه قبای شما ریخته است ولی برای من خنده شما نامفهوم ماند!»
حجم
۸۵٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۱۴۴ صفحه
حجم
۸۵٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۱۴۴ صفحه