تا ۷۰٪ تخفیف رؤیایی در کمپین تابستانی طاقچه! 🧙🏼🌌

کتاب طبیب
معرفی کتاب طبیب
کتاب طبیب نوشته و منتشرشده توسط «کارگروه محتوایی مؤسسهٔ خدمات مشاورهای و پژوهشهای اجتماعی آستان قدس رضوی»، روایتی است از زندگی و سلوک معنوی «میرزا جواد آقا ملکی تبریزی»، یکی از چهرههای عرفان و اخلاق شیعی. این اثر در قالب ۱۰۰ روایت کوتاه، ابعاد مختلف شخصیت و آموزهها و خاطرات این عالم را به تصویر میکشد و به علاقهمندان عرفان اسلامی و تاریخ معاصر ایران پیشنهاد میشود. نسخهٔ الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب طبیب اثر کارگروه محتوایی موسسه خدمات مشاورهای و پژوهشهای اجتماعی آستان قدس رضوی
کتاب «طبیب» (صد روایت از زندگی میرزا جوادآقای ملکی تبریزی (ره)) زندگی «میرزا جواد آقا ملکی تبریزی» را در قالب ۱۰۰ روایت کوتاه و مستقل روایت میکند. هر روایت، بخشی از سلوک معنوی، آموزههای اخلاقی، خاطرات شاگردان و حالات عرفانی این عالم را بازگو میکند. کتاب در فضایی میان تاریخ، عرفان و اخلاق حرکت میکند و تلاش دارد تصویری زنده و ملموس از شخصیت و سیر تربیتی او ارائه دهد. دورهٔ روایتشده، اواخر قرن سیزدهم و اوایل قرن چهاردهم هجری را در بر میگیرد؛ زمانی که تحولات فکری و اجتماعی مهمی در ایران و حوزههای علمیه رخ میداد. نویسندگان با بهرهگیری از منابع معتبر و نقل قولهای مستقیم از شاگردان و معاصران، کوشیدهاند تا از افراط در اسطورهسازی پرهیز کنند و چهرهای انسانی و قابل لمس از «ملکی تبریزی» ارائه دهند. این کتاب نهتنها به زندگی شخصی و معنوی او میپردازد، بلکه به تأثیرگذاری او بر شاگردان، آثار مکتوب و جایگاهش در عرفان شیعی نیز اشاره دارد.
خلاصه کتاب طبیب
روایتها از تولد و تربیت خانوادگی «میرزا جواد آقا ملکی تبریزی» در تبریز آغاز میشود و به مهاجرت او به نجف برای تحصیل علوم دینی و سیروسلوک عرفانی نزد استادانی چون «حاج ملاحسینقلی همدانی» میپردازد. این کتاب مراحل مختلف رشد معنوی او، مبارزه با نفس، تجربههای شخصی در عبادت، مراقبه و تهجد و ارتباط عمیقش با قرآن و اهلبیت را به تصویر میکشد؛ همچنین به تأثیرگذاری او بر شاگردان، نقش او در تربیت معنوی دیگران و خاطراتی از مجالس وعظ و تدریس اشاره میکند. در بخشهایی از کتاب، توصیههای عملی و نکات اخلاقی برگرفته از سخنان و رفتارهای «ملکی تبریزی» نقل میشود؛ ازجمله اهمیت توبه، مراقبه، دعا، توسل و محبت به اهلبیت. کتاب با روایتهایی از سالهای پایانی عمر او، وفات و جایگاهش در میان شاگردان و بزرگان معاصر به پایان میرسد. هر روایت، با زبانی ساده و گاه شاعرانه تلاش میکند تا تجربههای معنوی و انسانی این عارف را به مخاطب نزدیک کند.
چرا باید کتاب طبیب را خواند؟
این کتاب فرصتی است برای آشنایی با سلوک معنوی و اخلاقی یکی از چهرههای تأثیرگذار عرفان شیعی. روایتهای کوتاه و متنوع کتاب حاضر مخاطب را با ابعاد مختلف زندگی، اندیشه و رفتار «میرزا جواد آقا ملکی تبریزی» آشنا میکند و الهامبخش جستوجوی معنویت و خودسازی است. این کتاب با نقل خاطرات و توصیههای عملی، راههایی برای مراقبه، تهجد و مبارزه با نفس پیش پای خواننده میگذارد و تصویری ملموس از عرفان عملی ارائه میدهد.
خواندن کتاب طبیب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای علاقهمندان به عرفان اسلامی، تاریخ علمای شیعه، پژوهشگران اخلاق و معنویت و کسانی که دغدغهٔ خودسازی و سلوک معنوی دارند، مناسب است. این اثر به طلاب و دانشجویان رشتههای الهیات و معارف اسلامی که بهدنبال الگوهای عملی در سیروسلوک هستند، پیشنهاد میشود.
بخشی از کتاب طبیب
«مرد حکیمی در اصفهان بود و عادتش بر اینکه چون وقت غذایش میرسید، خادم خود را میفرستاد تا برای او و برای هرکس که در نزد اوست (هر که میخواهد، باشد) غذا بخرد و آن حکیم با آن شخص حاضر با هم غذا بخورند. اتفاقاً روزی در وقت غذا یکی از طلاب شهر برای حاجتی نزد وی آمده بود. حکیم به خادمش گفت: «برای ما غذا بخر تا ما تغذّی کنیم.» خادم روانه شد و برای آن دو نفر غذایی خرید و حاضر کرد. حکیم به آن مرد فاضل گفت: «بسم الله، بیا غذا بخوریم!» آن شیخ گفت: «من غذا نمیخورم!» گفت: «آیا غذا خوردهای؟!» گفت: «نه.» گفت: «چرا غذا نمیخوری با آنکه هنوز غذا نخوردهای؟!» گفت: «من احتیاط میکنم از غذای شما بخورم»! گفت: «سبب احتیاطت چیست؟!» گفت: «من شنیدهام که تو قائل به وحدت وجود هستی! و آن کفر است و جایز نیست برای من که با شما از غذای شما بخورم؛ زیرا غذا بهواسطهٔ ملاقات با شما نجس میشود!» گفت: «تو معنای وحدت وجود را چه تصور کردهای، تا اینکه حکم به کفر قائل به آن دادهای؟!» گفت: «به جهت آنکه قائل به وحدت وجود، میگوید خدا همهٔ اشیاست و جمیع موجودات الله هستند!» حکیم گفت: «اشتباه کردهای! بیا غذا بخور! زیرا که من قائل به وحدت وجود هستم و نمیگویم که جمیع اشیا خدا هستند؛ چون ازجملهٔ اشیاء جناب شماست و من شکی ندارم در اینکه شما در مرتبهٔ حمار هستید یا پستتر از حمار؛ پس کجا میتوان کسی قائل به الوهیت شما بگردد؟ بنابراین احتیاط شما بدون وجه است و اشکال در غذاخوردن نیست! بیا! غذا بخور!»»
حجم
۹۵٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۱۱۲ صفحه
حجم
۹۵٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۱۱۲ صفحه