کتاب در باب طنز
معرفی کتاب در باب طنز
کتاب در باب طنز نوشتهٔ سایمون کریچلی و ترجمهٔ سهیل سمی است. گروه انتشاراتی ققنوس این کتاب را منتشر کرده است.
درباره کتاب در باب طنز
کتاب در باب طنز (خندیدن به خود یا به دیگری؟) هفت فصل دارد. این کتاب در مقدمه به موضوعاتی مانند سه نظریه دربارهٔ طنز و پدیدارشناسی لطیفه و زمانبندی کمیک و طنز واکنشی (Reactionary Humour) و تفریح ساختمند و... پرداخته است. سایمون کریچلی، موضوع طنز را از ارسطو و سیسرون آغاز و نظریههای طنز را بهتدریج مطرح کرده است. این نویسنده در این راه، زیگموند فروید، باختین و یورگن هابرماس را از یاد نبرده و کوشیده است با بهرهگیری از مثالها و اسطورهها به ژرفای عجیب و جذاب طنز راه یابد. او کعتقد است که طنز حقیقی علاوهبر عملکرد انتقادی، کارکردی درمانی دارد. باژگونگی نماها و جابهجاییهای مضحک جغرافیایی در کتاب «سفرهای گالیور» اثر «سونیت»، نقد کوبندهٔ حماقتها و شرارتهای جهان مدرن اروپایند، اما هدف و نیت این هزلْ درمانی است. رایجترین نوع لطیفه این است که برخلاف انتظارمان، جملهای غافلگیرکننده بشنویم. آنچه در اینجا باعث خندهٔ ما میشود این است که آنچه انتظارش را داشتهایم، نقش بر آب شده است.
خواندن کتاب در باب طنز را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران مطالعه در باب طنز پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب در باب طنز
«"مضحک یافتن خویش"
فروید با همان سبک موجز و تلگرافی متون آخرش ثابت میکند که پدیده طنز حاصل و نتیجه عملکرد فراخود در حوزه کمدی است. به خاطر داشته باشید که نظریه نهفته در کتاب لطیفه این است که لطیفهها حاصل عملکرد ناخودآگاه و تأثیر آن بر حوزه کمدیاَند. معنای این جمله آن است که در طنز، فراخود از موضع و جایگاهی برتر، خود را زیر نظر میگیرد، که همین امر باعث میشود خود به نظر کوچک و بیاهمیت جلوه کند. هسته معنایی اینمقاله این است که من در طنز خویشتن را مضحک مییابم و در قالب خنده یا دست کم یک لبخند، مضحک بودن خویش را میپذیرم. طنز اساسا مضحکهای است که ما در آن خویشتن را به سخره میگیریم. اهمیت این ادعا در راستای اهداف من این است که برداشت فروید از طنز، معیار هنجاری برای شناخت برداشت خود من از طنز به دست میدهد: این اصطلاحا همان تمایز میان خندیدن به خویشتن و خندیدن به دیگران است. همان طور که در بحث طنز قومی گفتیم، خندیدن به دیگران نوعی طنز است که باید شناخته شود، اما [به لحاظ اخلاقی] ما آن را توصیه نمیکنیم.
فروید چون همیشه که در اوج قدرت است، درگیر و حیران موضوعی تجربی است، در این مورد خاص یک لطیفه، یک مورد از آنچه آندره برتون در پایان دهه سی، مستقیما ملهم از مقاله ۱۹۲۷، طنز سیاه مینامید. به مفهوم واقعی کلمه کل طنزهای فرویدی ــ و در واقع، تمامی طنزها ــ مملو از صفرای سیاه ناخوشایند یا همان سودا و مالیخولیا هستند. فروید از جنایتکاری سخن میگوید که صبح روز اعدامش به سوی چوبه دار برده میشود و ناگهان رو به آسمان میکند و میگوید: "Na, die Woche fängt gut an"، یعنی «خوب، هفته جاری خیلی خوب شروع شده.» فروید از خود میپرسد: «چرا این جمله خندهدار است؟ به چه معنا خندهدار است؟ اگر بخواهیم این مسئله را با توسل به مفهوم فراخود، دومین مؤلفه شخصیت، شرح دهیم، باید بگوییم که در این مورد خاص، طنز حاصل فراخودی است که خود را زیرنظر دارد.»
حجم
۰
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۴۴ صفحه
حجم
۰
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۴۴ صفحه