کتاب چگونه از زندگی دست بشوییم و دلشوره آغاز کنیم
معرفی کتاب چگونه از زندگی دست بشوییم و دلشوره آغاز کنیم
کتاب الکترونیکی «چگونه از زندگی دست بشوییم و دلشوره آغاز کنیم» نوشتهٔ سایمون کریچلی با ترجمهٔ مهرداد پارسا در انتشارات شوند چاپ شده است. این کتاب شامل مجموعهای از گفتوگوهای فلسفی است که توسط سایمون کریچلی با کارل سیدرستروم انجام شده است. این گفتوگوها به بررسی موضوعات مختلفی از جمله نگرانیهای انسانی، مفهوم زندگی و معنای آن و مسائل اخلاقی و وجودی میپردازد.
درباره کتاب چگونه از زندگی دست بشوییم و دلشوره آغاز کنیم
کتاب چگونه از زندگی دست بشوییم و دلشوره آغاز کنیم، شامل گفتوگوهای فلسفی است که به بررسی مفاهیم و مسائل اساسی زندگی انسان پرداخته است. سایمون کریچلی، فیلسوف بریتانیایی، در این کتاب با کارل سیدرستروم، نویسنده و فیلسوف سوئدی، به گفتوگوهایی دربارهٔ موضوعاتی مانند مرگ، عشق، دوستی، اخلاق و فلسفهٔ زندگی پرداخته است.
این گفتوگوها به زبانی ساده و قابل فهم نوشته شدهاند و به خواننده این امکان را میدهند تا در حین خواندن آنها با مفاهیم فلسفی پیچیده نیز آشنا شود. کتاب همچنین به بررسی مسائل وجودی پرداخته و به سؤالات اساسی که بسیاری از انسانها در طول زندگی خود با آنها مواجه میشوند، پاسخ میدهد.
کتاب چگونه از زندگی دست بشوییم و دلشوره آغاز کنیم، تلاش میکند تا خواننده را به تفکر عمیقتر دربارهٔ زندگی و نگرانیهای خود وادارد و دیدگاههای جدیدی را در این زمینهها ارائه دهد. این کتاب میتواند برای افرادی که به دنبال یافتن پاسخهایی برای سؤالات وجودی خود هستند و یا به فلسفه علاقهمندند، مناسب باشد. این کتاب با ارائهٔ گفتوگوهای فلسفی، میتواند تجربهای متفاوت از مطالعهٔ فلسفه را برای مخاطب به ارمغان آورد. باتوجه به علاقهٔ کارل سیدرستوم به ادبیات و بخشی از تحصیل او در این رشته، مطالعهٔ این مصاحبه به دوستداران ادبیات نیز پیشنهاد میشود.
کتاب چگونه از زندگی دست بشوییم و دلشوره آغاز کنیم را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب برای افرادی که به فلسفه علاقهمند هستند و دانشجویان و پژوهشگران این رشته مناسب است. همچنین کتاب چگونه از زندگی دست بشوییم و دلشوره آغاز کنیم برای افرادی که به گفتوگوهایی با درونمایهٔ فلسفی علاقه دارند نیز میتواند جالب باشد.
بخشی از کتاب چگونه از زندگی دست بشوییم و دلشوره آغاز کنیم
کارل سیدشترَم: بگذارید با بحثی ادامه دهیم که در فصل قبل مطرح کردید: اینکه آرمان مرگ فلسفی از نظر شما بیش از همیشه آرمانی خودخواهانه و وسواسی به نظر میرسد و اکنون عشق را واکنشی متفاوت به مسئلهٔ چگونه زیستن میدانید. در واقع، بخش زیادی از آثار شما از مسئلهٔ مرگ الهام گرفته، اما تاکنون در مورد عشق بحث چندانی نداشتهاید (گرچه به نظرم این موضوع در پس بسیاری از آثارتان حضور دارد). با این وصف، اولین سوالام این است که عشق چه جایگاهی در برابر مرگ دارد؟
سایمون کریچلی: اگر فلسفهورزی آموختن چگونه مردن است، پس باید گفت وجه معرفِ وجود انسانی همان حقیقت تناهی است و تناهی همان مرزی است که تنها با گوشهٔ چشمی به آن میتوان زندگی کرد - البته مرزی همواره متحرک، زیرا ما در میانه و در دلِ وجود حرکت میکنیم. تاریخ فلسفه احتمالاً همواره سرگرم همین مسئله بوده است. فلسفه از سقراط گرفته تا هایدگر هنر مردن است - هنر خوب مردن، ars moriendi. اما این وسواس داشتن نسبت به مرگ آیا نباید سوءظن ایجاد کند؟ در سالهای اخیر این موضوع ذهنام را درگیر کرده است. هانا آرنت در حیات ذهن فلاسفه و در واقع فلاسفهٔ مرد را به خاطر وسواس دائمیشان نسبت به مرگ و بیتوجهی به حقیقت تولد به باد انتقاد میگیرد. از نظر او، مسئلهٔ اصلی از یک سو به زادینگی مربوط میشود و از سوی دیگر به عشق - رسالهٔ دکتری او پژوهشی بود درباب عشق نزد آگوستین. آیا فلسفه توان اندیشیدن به عشق را دارد؟ در یک سطح بهصراحت میتوان گفت بله، قطعاً - فلسفه عشق به خرد است. بر این اساس، فلسفه با نقد سوفسطاییان آغاز میشود؛ سوفیستها کسانی بودند که ادعای دانایی داشتند و معرفت را با پول معاوضه میکردند. فلسفه با نقد سوفسطاییگری و مدعیاتی که در باب معرفت داشت آغاز میشود. فلسفه به جای تظاهر سوفسطایی به خرد، عشق به خرد و دوستداری۱۴۵ را به ارمغان میآورد، همان سرسپردگیِ روح به امر راستین که معنایش تملک و تصاحب حقیقت نیست. بنابراین، فلسفه با عشق به معنای غیراروتیکِ کلمه آغاز میشود: نوعی دوستی که معمولاً میان مردان، میان مردی کهنسال و مردی جوان شکل میگیرد، تا حدی شبیه گفتگوی خودمان، کارل! چقدر واپسگراییم!
واقعاً. اما هیچ وقت مستقیماً به موضوع عشق اشاره نکردید.»
حجم
۱۵۹٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۶۸ صفحه
حجم
۱۵۹٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۶۸ صفحه