کتاب داستان پسامدرنیستی
معرفی کتاب داستان پسامدرنیستی
کتاب الکترونیکی داستان پسامدرنیستی نوشتۀ برایان مک هیل با ترجمۀ علی معصومی در گروه انتشاراتی ققنوس چاپ شده است. این کتاب یک مطالعه نظاممند درباره ویژگیهای داستان پسامدرن و تفاوتهای آن با داستان مدرن است.
درباره کتاب داستان پسامدرنیستی
این کتاب به بررسی تخصصی مشخصههای داستان پسامدرن میپردازد و با تحلیل آثار نویسندگانی مانند تامس پینچن، جان بارت، ایتالو کالوینو و دیگران، چگونگی گذار از داستان مدرن به پسامدرن را شرح میدهد. مک هیل در این کتاب مفهوم "غالب" را از نظریهپردازان روس وام میگیرد و بیان میکند که غالب داستان مدرنیستی، معرفتشناختی است در حالی که غالب داستان پسامدرنیستی، هستیشناختی است.
کتاب داستان پسامدرنیستی در بخشهای مختلف به موضوعاتی مانند جهانهای ممکن در داستان، فراداستان پسامدرن، نقش تاریخ در داستان پسامدرن، و استفاده از عناصر علمی-تخیلی در داستان پسامدرن میپردازد. همچنین به تحلیل شیوههای روایی و تکنیکهای داستانی خاص پسامدرنیسم مانند متنهای چندصدایی، بینامتنیت، و شکستن مرزهای واقعیت و خیال اختصاص دارد.
برایان مک هیل استاد مطالعات انگلیسی در دانشگاه ایالتی اوهایو است. او از نظریهپردازان برجسته در حوزه پسامدرنیسم و روایتشناسی به شمار میرود و کتابهای متعددی درباره نظریه ادبی و پسامدرنیسم نوشته است. مک هیل در این کتاب نشان میدهد چگونه داستانهای پسامدرن با زیر سؤال بردن مفاهیمی مانند واقعیت، حقیقت و هویت، خواننده را به چالش میکشند و مرزهای میان واقعیت و خیال را مخدوش میکنند. او همچنین به بررسی نقش فضا و مکان در داستانهای پسامدرن و چگونگی استفاده از "فضاهای ناهمگون" در این آثار میپردازد.
کتاب داستان پسامدرنیستی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب برای دانشجویان و پژوهشگران حوزه ادبیات و نظریه ادبی، و همچنین علاقهمندان به درک عمیقتر ادبیات پسامدرن مناسب است.
بخشی از کتاب داستان پسامدرنیستی
««پسامدرن»؟ این اصطلاح حتی معنای روشنی نمیدهد، چون اگر «مدرن» به معنای «مرتبط با اکنون» باشد، «پسامدرن» تنها میتواند به معنای «مرتبط با آینده» باشد و در این صورت داستان پسامدرن بجز داستانی که هنوز نوشته نشده است چه معنایی دارد؟ پس یا این اصطلاح غلط مصطلح است، یا «پسا» ی آن، همان معنایی را که فرهنگ واژگان میگوید ندارد و صرفا همچون گونهای پیشوند تأکید عمل میکند. به گفته جان گاردنر، «پسامدرن» «در جهانی که ارزشها در حال دگرگونیاند» درواقع به معنای نو! و بهسازیشده! است. و کریستین بروکروزمیگوید: «این اصطلاح صرفا به معنای مدرنتر از مدرن است (بسامدرن3به جای پسامدرن؟).» «پسامدرن»؟ آن را هرچه بدانیم، و هر اندازه خرسند شدن ما از آن ناچیز باشد، آشکار است که: مرجع «پسامدرنیسم» یعنی آنچه این اصطلاح مدعی ارجاع به آن است وجود ندارد. البته وجود ندارد نه در معنای مورد نظر فرنک کرمود در جایی که استدلال میکند آنچه به اصطلاح پسامدرنیسم خوانده میشود، صرفا بر جا ماندن مدرنیسم در نسل سوم و چهارم است، پس بجاست که در بهترین حالت آن را «نومدرنیسم» بخوانیم. اما آنچه پسامدرنیسم خوانده میشود در جهان بیرون وجود ندارد، همانگونه که «رنسانس» یا «رمانتیسیسم» در جهان بیرون وجود ندارند. همه اینها افسانههایی ادبی- تاریخیاند، ساختهایی گفتمانیاند که یا نویسندگان و خوانندگان امروزی آنها را ساختهاند یا خبرگان تاریخ ادبیات با نگریستن به گذشته آنها را بنیاد کردهاند. و از آنجا که اینها ساختهایی گفتمانیاند و اشیای جهان واقعی نیستند، میتوان آنها را به شیوههای گوناگون ساخت و همگی ما را همانگونه که روزی ای. او. لاوجوی انجام داد، برای نمونه ناگزیر به تشخیص و تمیز ساختهای گوناگون رمانتیسیسم کرد. به همین روال میتوان به تمایز میان ساختهای پسامدرنیسم دست زد که هیچ یک کمتر از بقیه «واقعی» یا داستانی نیستند، چون در نهایت همگی داستانند.»
حجم
۵۰۵٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۵۴۹ صفحه
حجم
۵۰۵٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۵۴۹ صفحه