کتاب کسی را درون من چال میکنند
معرفی کتاب کسی را درون من چال میکنند
«کسی را درون من چال میکنند» مجموعه داستانهای کوتاهی نوشته مسعود عالیمحمودی نویسنده، فیلمنامهنویس و نمایشنامهنویس معاصر است. این کتاب دربرگیرنده ۱۱ داستان کوتاه است که تعدادی از آنها براساس نوعی نگرش شخصی و درونی به موضوع عشق نوشته شدهاند. داستانها همگی نگرشی به رخدادهای اجتماعی و عاطفیای است که برای نویسنده رخ داده است.
در بخشی از کتاب میخوانیم:
کسی را درون من چال میکنند و من به هاری دستهاشان خیره میمانم و به گودی حفرهی به قد و قوارهی تنم، که نه به شکل قبر است و نه به دنیایی روشنتر از آنی که میت در آن میزیسته. کسی را درون من چال میکنند، اینان که گرد پیکرم چمباتمه لمیدهاند و درون مرا گود میکنند، این پنج تن، یکی سرم، دوتا سینهام و آن دو دیگری پاهایم را گود میکنند. گویی هر پنج نفر یکی و آن یکی دستیست که پیکرم را چنگ میاندازد و پاره میکند. خونابه و خاک بیرون میکشد. آنها را بهخاطر نمیآورم. صورتشان معلوم نیست ـ یا آنها به تاریکیاند یا حدقهی چشمهای من خالیست که قادر به دیدن و تشخیص نیست ـ میشنوم که میگویند: «باید درست گود شود، دقت کنیم، اگر دهانش باز بماند، کار از کار میگذرد! این گورهای بیشرف ناخوانده فریاد میکشند...» و دستهای هر پنج تن، گویی به یک فرمان واحد، بالا میرود و هر پنج دست در هیئت دستی واحد بر دهانم فرود میآیند و آن را از آروارهها جدا کرده میشکنند و بیرون میریزند. تمام وجودم رعشه میکشد. کجای زمان و مکان حضور دارم؟ میخواهم از چشمهایم مدد بگیرم. چشمهایم اما قل میخورند دورِ میت و مثل توپی درست کنار دهانش از حرکت باز میایستند. لبهای میت تکان میخورند، اما چیزی نمیشنوم. سعی میکنم از نحوهی حرکت کبود و پوستانداختهاش چیزی دستگیرم شود. کلماتی که زیر لب زمزمه میکند: «من نمردهام... نمیخواهم بمیرم، نفس میکشم... گرفتار شدهام، گرفتار...»
حجم
۹۰٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۱۱۲ صفحه
حجم
۹۰٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۱۱۲ صفحه