کتاب شکست
معرفی کتاب شکست
کتاب شکست نوشتهٔ متیو کی. شانن و ترجمهٔ سوگند رجبی نسب است. بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه این کتاب تاریخ را منتشر کرده است؛ کتابی درمورد برههای از روابط ایران و آمریکا.
درباره کتاب شکست
تحصیلکردگان غرب چگونه انقلابی شدند؟ کتاب شکست که به قلم یک مورخ آمریکایی نوشته شده، شش فصل دارد. این کتاب با مقدمهای به نام «آموزش میان ایران و غرب» آغاز شده است. متیو کی. شانن به خوانندگان یادآوری کرده است که یک مرحلهٔ کوتاه و مناسب از روابط بین ایالات متحده و ایران را بررسی کرده است. او در کتاب حاضر، داستان هجوم دانشجویان ایرانی به دانشگاههای آمریکا را بین سالهای ۱۹۵۰ تا ۱۹۷۹ میلادی روایت کرده است؛ رخدادی که مؤسسات آموزش عالی ایالات متحده را جهانی و اتحادی بین جوانان ایرانی و آمریکاییهای مترقی ایجاد کرد. این اثر را تحقیقی تاریخی در وجهی از روابط ایران و آمریکا دانستهاند که کمتر به آن پرداخته شده است.
خواندن کتاب شکست را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران مطالعه درمورد روابط ایران و آمریکا پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب شکست
«محمدرضا شاه پهلوی در دههٔ ۱۹۶۰ از تصویر کوروش کبیر استفاده کرد تا انقلاب سفید خود را تحکیم کند و در دههٔ ۱۹۷۰ بر تمدن بزرگ خود جامهای از بردباری بپوشاند. در بیشتر طول دورانی که سازمان ملل آن را «دهههای توسعه» خواند، شاه برنامهٔ مدرنسازی خود را به عنوان «حق توسعه» به تصویر کشید. (۱) حق توسعه شمشیری دولبه بود که از منافع اقتصادی کشورهای درحال توسعه حمایت میکرد اما، به امریکاییها اجازه میداد با اتکا به این جمله که «برای درست کردن املت، باید تخممرغ شکاند»، از دیکتاتورهای راستگرا حمایت کند. (۲) این تعریف مشکلساز از حقوق بشر به شاه این فرصت را داد تا ادعا کند توسعهٔ اقتصادی پیشنیاز مهم حقوق مدنی و سیاسی است. منتقدان سیاستهای خارجی و روش مدرنسازی شاه اما اصرار داشتند که آزادیهای سیاسی و رشد اقتصادی میتوانند همزمان وجود داشته باشند و پیش بروند. در اواسط دههٔ ۱۹۷۰، مباحثات مخالفان از ادعاهای شاه پیشی گرفت. به علت ساماندهی دانشجویان ایرانی خارج از کشور، مسائل سیاسی همچون شکنجهٔ فیزیکی و روانی، آزادی بیان و جنبشها، و حفاظت از افراد در برابر قدرت بیش از حد دولت، اصول بارز سومین و جامعترین تجلی نقد مبتنی بر حقوق بشر از حکومت پهلوی را تشکیل داد: حقوق بشر همگانی.
شبکهٔ حقوق بشر دههٔ ۱۹۷۰ ریشه در فعالیتهای دانشجویی دههٔ ۱۹۶۰ داشت. نقد مبتنی بر حقوق بشر از رژیم پهلوی هنگامی شکل گرفت که دولت کِندی در مورد احتمال انجام اصلاحات در ایران صحبت کرد و به علت فعالیتهای لیبرال و چپ نو، به اتحاد میان دانشجویان ملیگرا انجامید. در اوایل دههٔ ۱۹۶۰، انجمن دانشجویان ایرانی مقیم امریکا وارد دو گفتگوی همزمان شد؛ یکی با مقامات دولت کِندی در مورد آیندهٔ سیاستهای امریکا نسبت به ایران و دیگری با رهبر لیبرال انجمن ملی دانشجویی ایالات متحد. موضوع صحبت با ویلیام داگلاس و رابرت کِندی به مسائلی خاص و یک ملت محدود میشد. مهمترین مسئله بازگرداندن حاکمیت قانون اساسی در ایران بود و برای رسیدن به آن هدف باید بانفوذترین سیاستگذاران را قانع میکردند تا به شاه برای انجام اصلاحات فشار بیاورند. درضمن این رابطه بین دو کشور بود و افراد غیردولتی سعی کردند بر آن تأثیر بگذارند. در سال ۱۹۶۲ (۱۳۴۱) که فرصت انجام اصلاحات به پایان رسید، دانشجویان منتقد و متحدانشان دیگر نتوانستند بر سیاستهای سطح بالا تأثیر چندانی بگذارند. پس از آن، شاه دوستانی در کاخ سفید و سازمان ملل یافت و برنامهٔ جاهطلبانهٔ توسعهٔ اجتماعی اقتصادی خود را ادامه داد و موفق شد تا تعریف خود از حق توسعه را در جامعهٔ بینالمللی ترویج کند.»
حجم
۶۷۱٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۳۰۴ صفحه
حجم
۶۷۱٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۳۰۴ صفحه