دانلود و خرید کتاب رسم زن داری و بیمار قلابی کارلو گولدونی ترجمه علی شمس
تصویر جلد کتاب رسم زن داری و بیمار قلابی

کتاب رسم زن داری و بیمار قلابی

معرفی کتاب رسم زن داری و بیمار قلابی

کتاب رسم زن داری و بیمار قلابی نوشتهٔ کارلو گولدونی و ترجمهٔ علی شمس است. نشر قطره این کتاب را منتشر کرده است؛ کتابی حاوی دو نمایشنامهٔ سه‌پرده‌ای.

درباره کتاب رسم زن داری و بیمار قلابی

کتاب رسم زن داری و بیمار قلابی شامل دو نمایشنامهٔ است که هر دوی آن‌ها در زمرهٔ ۱۶ کمدی برگزیدهٔ کارلو گولدونی به حساب می‌آیند. این دو در کنار کمدی‌هایی همچون «یک نوکر و دو ارباب»، «مدیر مهمان‌خانه»، «دروغ‌گو»، «بیوهٔ زیرک»، «کازانوا»، «قلچماق‌ها»، «توصیهٔ تصادفی» و «تئاتر کمدی» از شاهکارهای او محسوب می‌شوند. خانواده و عشق، دو کلیدواژهٔ پرتکرار در آثار کارلو گولدونی هستند که در این کتاب هم می‌توان آن‌ها را دید. نمایشنامهٔ «رسم زن‌داری» از محبوب‌ترین کمدی‌های اجراشده در تمام طول تاریخ شهر ونیز شناخته شده است.

نمایشنامه متنی است که برای اجرا بر روی صحنه و یا هر مکان دیگری نوشته می‌شود. هر چند این قالب ادبی شباهت‌هایی به فیلم‌نامه، رمان و داستان دارد، شکل و فرم و رسانه‌ای جداگانه و مستقل محسوب می‌شود. نخستین نمایشنامه‌های موجود از دوران باستان و یونان باقی مانده‌اند. نمایشنامه‌ها در ساختارها و شکل‌های گوناگون نوشته می‌شوند، اما وجه اشتراک همهٔ آن‌ها ارائهٔ نقشهٔ راهی به کارگردان و بازیگران برای اجرا است. بعضی از نمایشنامه‌ها تنها برای خواندن نوشته می‌شوند؛ این دسته از متن‌های نمایشی را کلوزِت (Closet) نامیده‌اند. از مشهورترین نمایشنامه‌نویس‌های غیرایرانی می‌توان به «آیسخولوس»، «سوفوکل»، «اوریپید» (یونان باستان)، «شکسپیر»، «هارولد پینتر» (انگلستان)، «مولیر» (فرانسه)، «هنریک ایبسن» (نروژ)، «آگوست استریندبرگ» (سوئد)، «برتولت برشت» (آلمان)، «ساموئل بکت» (ایرلند) و «یوجین اونیل» (آمریکا) اشاره کرد. نام برخی از نمایشنامه‌نویس‌های ایرانی نیز «بهرام بیضائی»، «عباس نعلبندیان»، «اکبر رادی»، «غلامحسین ساعدی»، «بهمن فُرسی»، «محسن یلفانی»، «نغمه ثمینی»، «محمد رضایی راد»، «علیرضا نادری»، «محمد یعقوبی»، «محمد رحمانیان» و «محمد چرمشیر» بوده است.

خواندن کتاب رسم زن داری و بیمار قلابی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران ادبیات نمایشی و علاقه‌مندان به نمایشنامه‌های خارجی پیشنهاد می‌کنیم.

درباره کارلو گولدونی

کارلو گولدونی زادهٔ ۱۷۰۷ و نمایشنامه‌نویسی ایتالیایی بود. او در ونیز به دنیا آمد و از کودکی به تئاتر علاقه‌مند شد. پدرش او را در سال ۱۷۲۳ در مدرسه‌ای در پاویا ثبت‌نام کرد که با مقررات سخت‌گیرانهٔ مذهبی و رهبانی اداره می‌شد. گولدونی که در این سال‌ها نوشتن را آغاز کرده بود، دو سال بعد از واردشدن به این مدرسه، هجویه‌ای نوشت که در آن به استهزای دختران پاویا پرداخته بود. او به‌دلیل نوشتن این هجویه از مدرسه اخراج شد و شهر را ترک کرد. گولدونی به اودینه رفت و در آنجا به تحصیل در رشتهٔ حقوق پرداخت و سرانجام در مودنا فارغ‌التحصیل شد. سرانجام به ونیز بازگشت و برخلاف انتظار همه، به‌جای اینکه در رشتهٔ تحصیلی‌اش، یعنی حقوق کار کند، به تئاتر روی آورد و به نوشتن نمایشنامه پرداخت. گولدونی که بسیار پرکار بود، با آثارش خشم سنت‌گرایان را برانگیخت و انتقادهای تندوتیز آنان را متوجه خود کرد. مباحثه‌های تئوریک و مخالفت شدید «کارلو گوتزی» با اصلاحات گولدونی موجب رنجش خاطر او شد و آزرده از قدرنشناسی مردم ونیز، این شهر را ترک کرد. گولدونی به پاریس رفت و در سال ۱۷۹۳ در فقر و تنگ‌دستی درگذشت. «یک نوکر و دو ارباب»، «دروغگو»، «قهوه‌خانه»، «مهمان‌خانه‌چی»، «رسم زن‌داری» و «بیمار قلابی» از جمله نمایشنامه‌های این نویسندهٔ ایتالیایی هستند.

بخشی از کتاب رسم زن داری و بیمار قلابی

«دکتر مرلینو و تارکوئینیو وارد می‌شوند.

مرلینو: تو کارت رو فوق‌العاده انجام دادی تارکوئینیو. اصلن نباید خودتو سرزنش کنی. پسرهٔ بدبخت عمرش به دنیا نبود. ما تمام تلاش خودمون رو کردیم. نمی‌دونم چرا تا شربت رو بهش دادم حالش بدتر شد. خب دیگه وقتی بیماری ریشه دونده باشه، همین می‌شه. هیچ دارویی افاقه نمی‌کنه.

تارکوئینیو: شما باید یه کم صبر می‌کردی. تا دیدی تب داره، بهش شربت دادی. حتی نبضش رو هم نگرفتی.

مرلینو: خیر به تشخیص بنده دخلی نداشت. من درست تشخیص دادم. منتها دیگه دیر شده بود. در ضمن اون تعویض خون هم بی‌تأثیر نبود. کلی خون ازش رفت.

تارکوئینیو: بهتره اصلن جزئیات ماجرا رو برای کسی تعریف نکنیم.

مرلینو: متأسفانه وقتی یه مریض می‌میره، همه می‌گن دکترش، دکتر نبود. حالا نمی‌گن دکتر بدبخت برای نجاتش چه‌قدر تلاش کرده. فوری قضاوت می‌کنن.

تارکوئینیو: دکتر که خدا نیست. یکی رو نجات می‌ده. برای یکی دیگه هیچ کاری از دستش برنمی‌آد.

مرلینو: تو درست می‌گی. ولی امروزه روز مردم این چیزا رو نمی‌فهمن. از ما دکترها توقع معجزه دارن.

تارکوئینیو: به‌هرحال تا وقتی که حق‌القدم رو بدن جای نگرانی نیست.

آگاپیتو: این شاه تاتار عجب آدم بدعنقیه. (برمی‌خیزد و بی‌آن‌که متوجه حضور آن‌ها باشد، پی کاری می‌رود.) توقع داره امپراتور چین از خیر ازدواج با دختر خان مغول بگذره. تو رو به خدا این پررویی نیست. مردک سگ. واقعن سگ. خب من می‌دونم کجات می‌سوزه. اونو ول کنه لابد بیاد با عفریتی مثل تو زناشویی کنه. به خدا قسم من جای امپراتور بودم، با یه حملهٔ گازانبری ترتیبش رو می‌دادم. اما چه می‌شه کرد که زور تاتارها می‌چربه.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۳۳۱٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۲۱۶ صفحه

حجم

۳۳۱٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۲۱۶ صفحه

قیمت:
۵۲,۰۰۰
۱۵,۶۰۰
۷۰%
تومان